تابستان داغ مریم رجوی

تابستان داغ
پس از هفته ها هیاهوی تبلیغی که رسانه های مجاهدین برای ویدیو کنفرانس مریم رجوی براه انداخته بودند، تابستان داغ مریم شعله کشید و با میلیون ها یورو هزینه، به تکرار سخنانی انجامید که مردم ایران دهها بار از او شنیده بودند و چیزی جز نفرت عمومی مردم و حتی بسیاری از معاندین جمهوری اسلامی به همراه نداشت. پیش از این، جریانات متعدد ضدایرانی و شبکه های تلویزیونی فارسی زبان تلاش می کردند با کمک ایادی خودفروش داخلی، به شیوه های مختلف مردم ایران را با کلیدواژه «تابستان داغ» به شور و هیجان وادارند و به خیابان بکشانند تا به خیال خام خود، فتنه دیگری را کلید بزنند. در این میان مجاهدین خلق بیش از هر جریان دیگری آتش بیار معرکه بودند و برخی فریب خوردگان و اجیرشدگان را در داخل ایران به حرکت های ایضایی همچون آتش زدن مراتع و جنگل ها و حتی پلاکاردهای توی خیابان می کشاندند تا تحت عنوان «کانونهای شورشی» زمینه را برای بحران سازی مهیا سازند.

از سخنرانی 30 خرداد مریم در آلبانی که آنرا «بزرگداشت سرآغاز حرکت های تروریستی» می نامید تا ویدیوکنفرانس 17 ژوئیه که به قول مجاهدین به مناسبت «تشکیل شورای ملی مقاومت» و «سرآغاز قیام مردم در حمایت از دکتر محمد مصدق» برگزار می شد که همگی در وهم مریم رجوی «تداعی کننده» راهی بود که مسعود رجوی و مجاهدین خلق طی طریق می کردند (و جز خیانت و ترور مردم ایران نتیجه و محصولی نداشت)، سرمایه گذاری وسیعی برای یک شورش گسترده در ایران برنامه ریزی شده بود که بنظر می رسید اکثر کشورهای استعماری/تروریستی غربی-عربی بدنبال آن بودند. در این مسیر مجاهدین خلق نیز هدایت آنرا به دست داشتند و تبلیغات وسیعی نیز در داخل ایران براه انداخته بودند.
سخنرانی مریم رجوی در 27 تیرماه، تمام برنامه های یکماهه را به پایان برد و نشان داد که سناریوی استعماری ترتیب داده شده هیچ هدفی جز تجزیه ایران را دنبال نمی کند که در ادامه شرح خواهم داد.

عربستان اسپانسر سخنرانی 27 تیر مریم رجوی
شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال برای سخنرانی مریم رجوی سنگ تمام گذاشت بنحوی که کیفیت آن بمراتب از «سیمای آزادی» مجاهدین بهتر بود و نشان می داد که اسپانسر اصلی این برنامه کسی جز «بن سلمان» و سازمان امنیت عربستان سعودی نیست. این تلویزیون، گردهمایی مجاهدین و به طور اخص سخنرانی مریم رجوی را به طور کامل پوشش داد و در ادامه نیز با دعوت از یک زن که او را نماینده شورای ملی مقاومت معرفی می کرد و همچین محمد سیدالمحدثین که عنوان «رئیس کمیسیون خارجه شورا» را یدک می کشد، نشان داد که این نمایش از قبل هماهنگ شده و هدفمند بوده است.

تجزیه ایران، چکیده کلام مریم رجوی
مریم قجرعضدانلو که در این برنامه خود را «رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت» می دانست و تلویزیون سعودی نیز بر آن تأکید خاص داشت، نکات متعددی را مد نظر قرار داد که به طور خلاصه می توان آن را جمعبندی کرد.

یکم- مریم بنا به یکی از برنامه های تدوین شده شورای ملی مقاومت، تأکید کرد که مجاهدین خلق بر اصل «خودمختاری ملیت ها» در ایران پایبند است. یادآوری می کنم که در برنامه های این شورا «خودمختاری کردستان» گنجانیده شده بود که از همان دهه 60 بر آن تأکید خاص داشتند. در آن زمان جریاناتی مثل «حزب دمکرات کردستان به رهبری قاسملو» در عضویت شورا بودند و مسعود رجوی با این بند از برنامه های شورا درصدد بود تا گروه های تجزیه طلب را جذب شورا نماید. بعدها نیز گروه «خه بات» که انشعابی از حزب دمکرات بود با مجاهدین پیوند خورد و از سازمان سلاح و امکانات دیگر دریافت می کرد.

اما آنچه که در سخنرانی روز گذشته مریم جدید بود تأکید بر «خودمختاری ملیت ها» بود. یعنی مریم رجوی پا از خودمختاری «کردستان» فراتر نهاده و به خودمختاری «ملیت ها» رسیده بود. به زبان دیگر، مریم متعهد شده بود که نه تنها «کردستان»، که حداقل «خوزستان، بلوچستان، آذربایجان» را نیز از تمامیت ایران جدا و به خودمختاری برساند. کافی است بدانیم در چند دهه گذشته چه کشورهایی خواهان تجزیه ایران بوده اند تا بفهمیم که مریم رجوی خط چه کسانی را دنبال می کند. بجز آمریکا، دولت های سعودی و اسرائیل نیز چندین دهه بدنبال تجزیه ایران بوده اند و ما به طور دقیق اطلاع داریم که مسعود رجوی در دوران حاکمیت صدام حسین بر عراق، متعهد شده بود که بخشی از اروندرود را به صدام حسین ببخشد و جزایر سه گانه ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ را نیز به درخواست ملک عبدالله که آن زمان ولیعهد عربستان بود، تحویل امارات دهد. تا پیش از سقوط صدام، خبری از خودمختاری «ملیت ها» در برنامه شورا نبود، و مسعود رجوی نیز تأکید بر این داشت که خودمختاری کردستان فقط بلحاظ وضعیت تاریخی و جنگ هایی است که مردم کردستان داشته اند. یعنی کردستان را یک استان ویژه می دانست. اما در سال های اخیر که تلاش برای تجزیه ایران از سوی قدرتهای غربی و عربی شدت گرفته، ظاهراً مریم رجوی قانع شده که جز با تحقق خواسته های کامل این دولت های ضدایرانی قادر نیست به قدرت برسد و لذا باید چندین استان را از ایران جدا کند.

دوم- مریم رجوی علاوه بر خودمختاری، روی واژه «ملیت ها» نیز تأکید ویژه داشت. باز هم لازم به یادآوری است که شورای ملی مقاومت رجوی از همان ابتدا برنامه رسیدگی به امور «ملیت ها» را در دستور داشت و برای همین آقای «محمدرضا روحانی» را به ریاست کمیسیون «امور ملیتها» گماشتند تا به این مسئله رسیدگی کند که چندسال قبل از شورا جدا شد. می دانیم که ایران در طی هزاران سال گذشته از «اقوام» مختلفی تشکیل شده که همگی «یک ملت واحد» را تشکیل داده اند. در اینکه ایران دارای «اقوام» مختلفی است هیچکس هیچگاه شکی نداشته است، اما پیش کشیدن بحث «ملیت ها» که اساساً «ملت بودن مردم ایران» را زیر سوآل می برد، باز هم ناشی از خواسته کشورهای متخاصم عربی و غربی با «ایران مقتدر» است. آنها برای پیشبرد تجزیه ایران، سالهاست داعیه ی «چند ملت» بودن ایرانیان را جار می زنند تا بگویند این کشور دارای ملیت های متعدد است و لذا باید حقوق هر ملت به رسمیت شمرده شود و هر ملت اگر خواست «کشور» خود را تشکیل دهد باید برای خواسته آنان احترام گذاشت و کمک کرد تا کشور خود را تأسیس کنند. با این بهانه بود که گروه های هویت طلب و تجزیه طلب را ساپورت و تقویت کردند تا با کمک این مزدوران، ایران را تجزیه و تضعیف کنند و بر منطقه حاکم شوند. حال مریم رجوی به طور کامل تسلیم خواسته آنها شده و پیشاپیش حکم تجزیه ایران را امضا کرده است.

همسویی با ترامپ و وزارت خارجه آمریکا
سوم- مریم در این سخنرانی تأکید زیادی روی اعدام ها داشت که آشکار کرد هیاهوی براه افتاده وزارت خارجه آمریکا و شخص ترامپ برای انتشار و تکثیر هشتگ «اعدام نکنید» از کجا ناشی شده است و چه کسانی این خط را پیش کشیده و چه کسانی آنرا جلو برده اند. و اساساً هدف از آن چه بوده است. در واقع این هیاهوی رسانه ای، نمایشی بود برای زمینه سازی سخنرانی مریم رجوی که در آن، مبحث حقوق بشر را بار دیگر پیش بکشد و آنرا به صورت به روز شده و «در دست» داشته باشد. بد نیست یادآوری کنم که در طی 24 ساعت چند میلیون هشتگ «اعدام نکنید» توئیت شد که در همان ساعات اولیه توئیتر بیش از نیمی از آنرا به خاطر «رباتیک» بودن از دور خارج نمود چون آنها را ربات ها تولید کرده بودند. ربات هایی که می دانیم اکثراً در آلبانی، سعودی، انگلیس و تا حدی در آمریکا و اسرائیل تولید و بکار گرفته می شوند و استنادات آن موجود است. و البته بخش مهمی از این هشتگ ها نیز نه در دفاع از خواسته ترامپ که علیه آن بود و ایرانیان برای ترند شدن توئیت خودشان آنرا انتشار داده بودند نه در دفاع از این سناریو.
جهت اطلاع، پس از انتشار توئیت ترامپ و وزارت خارجه آمریکا، مجاهدین خلق نیز با اکانت جعلی به میدان آمدند و از ترامپ بخاطر موضعگیری تشکر کردند (اکانت «حشمت علوی» که چند ماه قبل توسط مجاهدین تولید شده، برای بیان مواضعی است که سران فرقه رجوی قادر به ابراز آن به صورت علنی نیستند و از آن برای نظرات غیر رسمی استفاده می کنند). این موضعگیری به حدی چندش آور بود که برخی آمریکایی ها آنرا نکوهش کردند. یک خانم آمریکایی به صراحت به این اکانت جعلی مجاهدین گفته بود: «به من اعتماد کن، او به مردم تو اهمیت نمی دهد، او حتی به ما، مردم خودش اهمیت نمی دهد، او فقط در حال نوشتن این مطالب است تا خودش را خوب جلوه دهد. او کشورهای دیگر را چیزی جز کثافتی در کف کفش خود نمی بیند. تحت تأثیر ابراز همدردی دروغین او قرار نگیرید!».

کانون های شورشی در کانون سخنرانی های مریم
چهارم- از مهمترین بخش سخنرانی مریم، که در واقع با همین هدف این کنفرانس برگزار شده بود، مطرح کردن «کانونهای شورشی» به عنوان تنها راه براندازی جمهوری اسلامی، در راستای حمایت قدرتهای خارجی از آن بود. مریم رجوی تلاش داشت با مقایسه قیام مردم ایران در حمایت از دکتر محمد مصدق و بازگردانی او به قدرت پس از برکناری وی توسط شاه، خود را تنها جایگزین دمکراتیک برای جمهوری اسلامی معرفی کند و از «کانونهای شورشی» به عنوان بازوان مردمی خود در ایران که باید مورد حمایت مادی و سیاسی قرار گیرند یاد کند. پس از آشوب دیماه 96 که مسعود رجوی تأسیس کانونهای شورشی را اعلام کرد، تلاش مستمر مریم به رسمیت شمرده شدن آن توسط دول غربی (همانند «آشوبگران وابسته موجود در سوریه، عراق، لبنان، هنگ کنگ و ونزوئلا») بوده است. وی در صدد است تا از این اجیرشدگان و یا فریب خوردگان بعنوان بازوان مسلح آمریکا در ایران استفاده، و راه را برای آشوب های هرچه بیشتر به صورت مسلحانه در ایران باز کند. برای وی بسیار مهم است که با سوء استفاده از گروهی فریب خورده بتواند امکانات مالی و تسلیحاتی بیشتری برای کشاندن اعتراضات مردمی به سوی درگیری های مسلحانه و تروریستی، از آمریکا دریافت کند. و این همان خصلت تروریستی و خشونت طلبانه ای است که مریم رجوی سالهای طولانی تلاش داشت با لباس های زیبا و آرایش های غربی بپوشاند و خود را دمکراتیک جلوه دهد، اما پس از حدود دو دهه دوباره از میان مدهای لباس او بیرون زده و قادر به پوشانیدن آن نیست.

با همه این هزینه های نجومی و زیباسازی ها که مریم رجوی برای برگزاری نشست به انجام رساند، اما آنچه مردم ایران دیدند، وابستگی بشدت ذلت بار و ایران فروشی حقیرانه ای است که درست در دوران اقتدار و پیشرفت ایران در منطقه غرب آسیا ست. یعنی در دورانی که ملت ایران بیش از هر زمان دیگر از دل تحریم های کمرشکن غرب موفق بیرون آمده و با وجود سختی های بیشمار توانسته تا حد قابل توجهی به خودکفایی و گسترش معنوی و سیاسی خود در میان مردم جهان از خاورمیانه تا آمریکای لاتین، دست یابد و کشور را در چشم قدرتهای غربی و شرقی به عنوان یک قدرت مطرح منطقه ای و جهانی تثبیت کنند به نحوی که همتراز قدرتهایی چون چین و روسیه به عنوان خطری برای غرب معرفی شود.

قرارداد 25 ساله ایران و چین
بخشی از سخنان مریم رجوی نیز علیه «قرارداد 25 ساله با چین» بود که نشان داد وی نیز همچون دولت های متخاصم از این قرارداد به وحشت افتاده است و سالها تلاش برای درهم شکستن مقاومت مردم ایران در برابر تحریم های ظالمانه آمریکا را، شکست یافته می بیند. مردم ایران یکبار دیگر با چشمان خود دیدند که سازمان مجاهدین، برخلاف شعارهایی که تاکنون سر می داد و خود را ناجی مردم و منادی پیشرفت و اقتدار ایران می خواند، در محتوا جز به تکه پاره کردن ایران و تسلیم آن به کشورهای غربی و عربی نمی اندیشد. سخنان مریم رجوی هرچند دل سیاستمداران غربی/عربی/عبری را به شور و شادی واداشت، اما نفرت و انزجار مردم ایران از رجوی را هرچه بیشتر و عمیق تر کرد.
حامد صرافپور

خروج از نسخه موبایل