بیاد اسیرانی که از اسارتگاه صدام به اسارت رجوی رفتند

روز ۲۶ مرداد هر سال سالگرد ورود آزادگان ایرانی پس از سال‌ها اسارت در زندان‌های  صدام به خاک وطن وبه آغوش خانواده‌های خود می باشد. اسرایی که در دو صحنه جنگ و دوران اسارت نقش آفرینی کردند. به واقع اسرای ایرانی در دوران اسارت متحمل سختی های زیادی شدند، تعداد زیادی از آنها براثر شکنجه های صورت گرفته از سوی ماموران صدام  شهید و بطور گمنام در قبرستانهای عراق دفن شدند. قطعا درمورد سرنوشت 8 سال اسارت آزادگان می توان صدها کتاب نوشت. اما  در حالی که صدام شرایط بسیار سختی را برای اسرای ایرانی در اردوگاه ایجاد کرده بود در گوشه ای دیگر از عراق رجوی ونیروهایش را مورد حمایت همه جانبه وبا بهترین امکانات تجهیز کرده بود. فرقه رجوی تا سال 68 درحالیکه کاملا به شرایط سخت اسرای ایرانی آگاه بود اما در مناسباتش حتی یکبار هم حرفی از آنها نمی زد و یکبار هم از صدام درخواست نکرد تا مثلا شرایط اردوگاه را برای اسرای ایرانی بهتر کند ولی بعد از شکست رجوی در ماجرای فروغ جاویدان که باعث شد از لحاظ نیرویی بشدت احساس کمبود کند به یکبار به فکر اسرای ایرانی در اردوگاه جنگی برای جذب وسوء  استفاده از آنها افتاد.

به همین خاطر بعد از هماهنگی با صدام و البته با چراغ سبز ماموران وقت صلیب سرخ جهانی چند نفر از مسئولین فرقه را مامور و به اردوگاه اسرای جنگی فرستاد تا هر طور شده تعداد زیادی از اسرا را با فریبکاری جذب و به کمپ اشرف بیآورند تا شاید کمبود نیرویی خود را اینگونه جبران کند . متاسفانه بدلیل شرایط سختی که اسرا دراردوگاه  داشتند تعداد زیادی ازآنها برای رهایی از شرایط سخت اردوگاه فریب وعده و وعید های مامورین رجوی را خورده و برای پیوستن به فرقه ثبت نام و بعد از مدتی به کمپ اشرف آورده شدند . آنها ناخواسته به اسارتی بی بازگشت تن دادند .

اما در سال 69 وقتی موضوع تبادل اسرا بین ایران وعراق شد ماموران صلیب سرخ به مسئولان فرقه اطلاع دادند که باید درکمپ اشر ف با اسرای پیوسته در رابطه با تصمیم آنها برای بازگشت به وطنشان  صحبت کنند. مسئولان فرقه اول سعی کردند ماموران صلیب سرخ را با این موضوع که آنها خود انتخاب کردند، فریب دهند. اما درنهایت مجبور شدند به خواست صلیب سرخ تن داده واجازه دادند ماموران آن برای صحبت با اسرا به کمپ اشرف بیآیند. اما رجوی که نمی خواست نیرویی که مفت ومجانی بعنوان سیاهی لشکر بدست آورده از دست بدهد. مسئولان فرقه اش را توجیه کرد تا  قبل از ورود ماموران صلیب سرخ اسرای پیوسته را جمع کرده و به آنها بگویند شما چون به سازمان پیوستید درصورت بازگشت به ایران ممکن است زندان و حتی اعدام شوید! شما بمانید مدتی بعد حتی اگر نخواستید نزد ما بمانید شما را به اروپا می فرستیم ! فقط  در صحبت با ماموران صلیب به  آنها بگوئید ما خودمان انتخاب کردیم که در سازمان بمانیم .

بالاخره ماموران صلیب به کمپ اشرف برای صحبت با اسرا آمدند خوشبختانه تعداد زیادی از آنها توجهی به فریبکاریها ودروغ های فرقه نکرده و تصمیم به بازگشت به ایران گرفته و روز بعد با اتوبوس به اردوگاه اسرای جنگی جهت تبادل منتقل شدند . اما متاسفانه تعدادی ازآنها هم بودند که فریب دروغ های سران فرقه را خورده و تصمیم گرفتند تا نزد فرقه بمانند .

آری از آن روزها بیش از 28 سال می گذرد و متاسفاته اسرایی که فریب دروغ های سران فرقه را خورده و تصمیم به ماندن در فرقه را گرفتند همانند دیگر افرادی که به نحوی فریب فرقه را خورده وبه کمپ اشرف آمده بودند در بی خبری از خانواده و محروم شدن از تمامی حق و حقوق های انسانی همچنان در اسارت فرقه روزگار می گذرانند.

رجوی عمر و جوانی آنها را به تباهی کشاند، ارتباط آنها را با خانواده هایشان نه تنها ممنوع بلکه درصورتی که درخواستی دراین رابطه داشتند تحت شدیدترین فشارها قرار می دادند ، در طی دوران حضور درعراق تعداد زیادی از آنها را در ماجراجویی های  خود در مرزها و یا در درگیری با نیروهای عراقی به کشتن داد و آنهایی که هنوز زنده ماندند دیگر افرادی پیر و سالخورده که انواع و اقسام بیماریها را دارند. اکثریت آنها دیگر امیدی برای شروع زندگی جدیدی برای خود در خارج از مناسبات فرقه ندارند .

سران فرقه در نهایت بی رحمی همچنان بر ادامه اسارت آنها در فرقه اصرار و هنوز هم به آنها اجازه ارتباط با دنیای بیرون و یا جداشدن از فرقه و رفتن بدنبال زندگی جدید نمی دهد .

بنابراین با گرامی داشتن سالروز بازگشت آزادگان به وطن و آغوش خانواده های خود امیدوارم که تمامی اعضای دربند فرقه هم بتوانند هرچه زودتر از قید بند اسارت فرقه جنایتکار رجوی رهایی یافته تا ضمن بازگشت به زندگی جدید خانواده های آنها هم ازغم سالیان دوری و بی خبری از عزیزانشان رهایی یابند .

حمید

خروج از نسخه موبایل