تکلیف مرگهای مشکوک در درون فرقه را چه شخص یا نهادی مشخص می کند؟

باز بعد از مرگ القابی بر سینه ی مرده ها نصب شد

در آلبانی ، بازهم مرگ های دیگری اعلام شد ! بازهم در خلوتگاه رجوی ها در آلبانی شمع هائی خاموش شدند !
مریم رجوی شادمان و خوشحال از مرگ های جدید، این بار هم پای پیام های مرگ دو تن دیگر از اسرای فرقه را مهر کرد، این بار در غربت آلبانی، شهین قاسمی و مسعود نصیری مرگ را در آغوش کشیدند!

مسعود نصیری و شهین قاسمی

در صورت کسر رهائی، امضای خون را همه به مسعود دادند، اما در تسلیت گوئی از مسعود خبری نیست!

مریم رجوی ، مسعود نصیری را “یارصدیق و بی باک و سرشاراز اخلاص و ایمان ” و شهین قاسمی را “پاکباز وصدیق” نامید! بدین ترتیب القابی که در زمان اسارت در فرقه به احدی تعلق نمی گیرد، باز بعد از مرگ بر سینه ی مرده ها نصب شد!

در درون فرقه جهنمی رجوی چه خبر است ؟

یک روز در میان یک نفر می میرد یا کشته می شود ؟

هیچ پزشکی ، فوت ها یا مرگ ها را تائید نکرده است ؟

علل مرگها ، معلوم نیست !

اگر بدین منوال پیش برود ، هرروز شاهد قربانی شدن یک عزیز خواهیم بود . ناظر بی طرفی هم که نیست ! خودشان می برند و خودشان هم می دوزند ! (خودشان می کشند و خود نیز دفن می کنند )!

تکلیف مرگهای مشکوک در درون فرقه با کیست ؟

این وسط تکلیف کسانی که کشته می شوند را چه کسی مشخص می کند ؟

همه کادرها، بالای 30سال و در مواردی بیشتر بوده اند ! اما آقای مسعود رجوی که ادعا می شود زنده است و پیام های خشونت طلبانه هم صادر می کند ، یک تسلیت دو سطری هم در هیچ موردی نمی دهد !

چرا ؟

آیا جان این انسان ها که عمر و جوانی خود را به پای رجوی ریختند ، ارزش یک تسلیت خشک و خالی را ندارد ؟

آیا این همه به قول خودش جانفشانی گوهران بی بدیل ، اهمیت یک خسته نباشید و تسلیت بعد از مرگ را ندارد ؟

از زنان و مردان اسیر در فرقه می پرسم ، این است ارزش گذاری مسعود رجوی برای شما ؟

آیا ارزش داشت و دارد که جوانی و زیبائی و عمر خود را نثار چنین رهبران و فرقه هائی بکنید ؟!

در غربت سال ها خاک خوردید و گرمای سوزان عراق را تحمل کردید ، که به اینجا برسید ؟

کو سرنگونی ؟! کو نتیجه سالیان زحمت ؟

کجاست این رهبری شما ، که شیر همیشه بیدار می نامیدش ؟

چرا پیام تسلیت نداد ؟

مگر او صاحب این خون ها نیست ؟

مگر مسعود رجوی ، شوهر ایدئولوژیک ! زن ها نیست ؟ این همسر ایدئولوژیک شما کجاست ؟ یک تشکر خشک و خالی هم از سالها ایستادن  مسعود و شهین ، در کنارش نکرد!

اما من بعنوان یک جداشده از تشکیلات رجوی ، که سالهای جوانی ام را در عراق از دست دادم و عمرم این بزرگترین سرمایه ام را به پای رجوی ریختم ، به خانواده این دو فوت شده تسلیت گفته و امیدوارم سایر زنان و مردان در فرقه، با دیدن این فریب کاری ها و شیادی های رجوی ، این فرقه راترک گفته و سراغ زندگی خود بروند !

مرگ حق است و سراغ همه خواهد آمد ، اما مرگی که عزیز داشته شود ، مرگی که سرانجام یک تلاش نتیجه بخش باشد !

خطاب به بازماندگان در فرقه رجوی، می گویم و خواهش می کنم، نگذارید سرانجام تان با جنایتکاران گره بخورد ، تا زنده هستید ، از سیاهی و فریب و ظلمت فاصله بگیرید که خدا با شما خواهد بود .

ضمن عرض تسلیت و احترام به بازماندگان همه بی گناهانی که در فرقه رجوی به جرم بی گناهی ، مرگ را در آغوش کشیدند ، نگرانی عمیق خود را از مرگ های مشکوک در فرقه رجوی اعلام می کنم ! از مجامع حقوق بشری و مقامات آلبانی و وجدان های بیدار، خواستار تحقیقات گسترده در زمینه ی همه ی مرگ ها در فرقه رجوی ، هستم . . .
فرید

خروج از نسخه موبایل