چرا سازمان مجاهدین دست از سر جداشدگان بر نمی دارد؟!

هزاران بار اعمال خشونت آمیز فرقه ی رجوی، محکوم شده است

از زمان شروع سرکوب در سازمان مجاهدین، بطور خاص در عراق، انتقادات از نحوه ی عملکردهای سرکوبگرانه سازمان در درون مناسبات، شروع شد.

تا کنون حتی یک نفر از اعضای سازمان که جدا شدند، از مناسبات درونی سازمان تعریف و تمجید نکردند! حتی یک نفر هم با اختیار ننوشته و نگفته است که ایدئولوژی و مسلک مجاهدین درست است ، اما من نکشیدم و نتوانستم این سبک از مبارزه را ادامه بدهم !

گرچه عناصر شکنجه گر و زندان بان در سازمان در برخی موارد، دست نوشته هائی اجباری حین خروج از سازمان، از جداشدگان بدین مضمون منتشر کردند:

” مشی و راه سازمان مجاهدین حق است، اما من بدلایل شخصی(!)، از این صفوف جدا شدم و مشغول زندگی ام می باشم و از جمهوری اسلامی ایران متنفر هستم و …”

اما سازمان در وحشت از افشاگری های جداشدگان ، بعد از جدائی نیز آنان را ول نکرده و با تطمیع یا تهدید ، مانع افشای جنایات فرقه رجوی شده است، گرچه در این امر هرگز موفق عمل نکرده است و کارنامه ی قابل ارائه ای ندارد !

واقعیت این است که سازمان مجاهدین ، همواره جداشدگان را مانیتور کرده و در وحشت از سرایت ویروس جداشدن به سایرین ! با آزار و اذیت جداشدگان ، سعی در سرکوب آنها با اهرم کمک مالی و ادامه ی اعمال کنترل بعد از جدائی آنها را دارد.
براستی اگر جداشدگان از سازمان دنبال زندگی شخصی شان رفتند، این امر چرا توسط سازمان دنبال می گردد؟ چرا سازمان دست از سر جداشدگان بر نمی دارد؟!
تهدیدها و اعمال شانتاژ، از جمله اعمال رایج فرقه ی رجوی است ، تا مانع افشاگری های آنان گردد!
تشبثات رجویستی ! کاملا رسواست و همگان بخوبی می دانند که مریم رجوی ، از ترس تلاشی سازمان با پرداخت مبالغ پناهندگی و مبالغ اضافی از کانال سازمان ، سعی در مطیع نگه داشتن آنان و وادار به سکوت تک تک جداشدگان را دارد!
نقض حقوق بشر در مناسبات درونی مجاهدین، امری است که هزاران بار توسط تک تک جداشدگان با نمونه های متقن و مستند، بیان شده است و این محکومیت های آبروی نداشته ی این سازمان را هرچه بیشتر بر باد فنا داده است .
سازمان هم برای کسب مشروعیت کاذب برای مصارف داخلی فرقه، دست به دامان سازمان های حقوق بشری شده که آی بیآئید که در ایران حقوق بشر رعایت نمی شود و آزادی ها بصورت مستمر در ایران نقض می شود و اجتماعات آزادی ندارند و از این قبیل مستمسک ها…
در همین رابطه سازمان در سایت هایش آورده است:
«ما به‌شدت نگران نقض مداوم حقوق‌بشر در ایران هستیم، به ‌ویژه در مورد حقوق آزادی بیان، تشکلها و اجتماعات. گزارشهای معتبر از بازداشتهای خودسرانه، دادرسیهای ناعادلانه، اعترافات اجباری و اعمال شکنجه و بدرفتاری با زندانیان در زمینه اعتراضات اخیر به‌ویژه نگران‌کننده است. ما از رژیم ایران می‌خواهیم تا تحقیقات مستقل، شفاف و قابل اعتمادی راجع به استفاده نامتناسب از زور علیه معترضان غیرخشونت‌آمیز تضمین کند و همه مرتکبین آن را مورد حسابرسی قرار بدهد».
همه ی این تلاش های مذبوحانه برای این است که انظار را از تمرکز بر روی نقض فاحش حقوق بشر در مناسبات مجاهدین دور کند!
واقعیت این است که سازمان مجاهدین، یک سازمان بشدت سرکوبگر و جنایتکار است، حداقل های حقوق بشر در این سازمان رعایت نشده و جنایات بیشماری بصورت روزانه در این سازمان در جریان است. ازتمامی اسراء دراین سازمان به مانند یک ربات استفاده می شوند و باید فاقد احساسات و عواطف انسانی و خانوادگی باشند، سازمانی که خود ناقض حقوق هزاران انسان است ، چطور می تواند خود را یک سازمان مدافع آزادی و حقوق انسان ها بنامد؟؟؟
خشونت و سرکوب ، دو پایه و ستون و راه نفس حیات ننگین سازمان است و بدون این دو ، سازمانی متصور نیست !
در طی پروسه و در بهترین شرایط ، سازمان دست از جنایت و شکنجه در درون مناسبات خود برنداشته است و از بدو مزدوری برای صدام حسین در عراق ، یک روزهم سازمان بدون زندان و زندانی نبوده است ! امروز در آلبانی ، با برپا کردن ” قرنطینه” که اسم دیگر زندان انفرادی است ، محبسی ساخته است که خواستها و حرفهای برحق اعضای خواهان جدائی درون آن سرکوب می شود !
این در حالی است که ، دولت آلبانی نیز به روابط درون مناسبات باند رجوی مشکوک شده و نسبت به کسانی که در حال حاضر از فرقه جدا می شوند ، انعطاف بیشتری نشان داده و همکاری زیادی می نماید.
آنچه اعضای فرقه را از دیدن رنگهای زیبای هستی و دنیای آزاد ، دور نگه می دارد ، چیزی نیست جز تاریکی جهالت فرقه رجوی .
امروز ، رجوی ها معتقد هستند ” ایجاد شرایط سخت” در مناسبات و ” گذر زمان “، دو پارامتری هستند که با ادغام آن دو در آلبانی ، می توانند اصل طلائی و اجتناب ناپذیر ” تغییر ” را محقق کنند ! که امری تحقق ناپذیر است . . .
فرید

خروج از نسخه موبایل