فضاسازی کرونائی رجوی ها، پیش درآمد اعلام قربانیان جدید در آلبانی

از زمان شروع پاندومی کرونا، تقریبا اکثر کشورهای جهان با این بیماری چنگ در چنگ شدند! متاسفانه این بیماری مهلک، جان صدها هزار انسان را نیز تا کنون در سراسر جهان گرفته است، اما در این میان کسانی هستند که درفقدان امکانات بهداشتی و دسترسی به بیمارستان های تجهیزشده و در اسارت با این بیماری درگیر شدند و آن زنان و مردان و فرزندان اسیر سرزمینمان هستند که در چنگال رجوی ها به بند کشیده شدند!

متاسفانه هیچ نظارت بهداشتی هم در کمپ بسته و اسارتگاه مخوف مانز در کشور آلبانی، وجود ندارد.

رهبران دیکتاتور این فرقه بارها کوشیدند که از اعلام خبر مرگ اعضاء بدلیل ابتلاء به کرونا طفره رفته و علل مرگ های مشکوک را هر چیزی اعلام کنند الا، کووید -19 …

همین دیروز خبری در سایت های سازمان درج گردید بدین صورت:
افزایش آمار مبتلایان و قربانیان کرونا همزمان با شیوع گسترده آنفلانزا و سرماخورگی فصلی در آلبانی… از زمان شیوع همه‌گیری کرونا در آلبانی۳۲۱۹۶ نفر مبتلا شناسایی شده‌اند و ۶۸۵نفر جان خود را از دست داده‌اند…”

خانم مریم رجوی باید بداند که خانواده ها از علل مرگ های پی در پی در فرقه ی رجوی نگرانند! خانواده ها نگران نرسیدن امکانات پزشکی بموقع برای عزیزانشان هستند و این یک نگرانی بجا و بحق است . مخصوصا با اخباری که در مورد نحوه ی کفن و دفن فوت شدگان می رسد، همه چیز تشدید می شود! هیچ پزشکی هم گواهی فوت صادر نمی کند!

به یک نمونه ازنحوه ی این کفن و دفن ها دقت بفرمائید ( شرح ذیل از زبان یکی از افراد بومی است که بعنوان رابط برای پایگاه اشرف 3 سازمان در دهکده ی مانز کار می کند):

” موبایلم زنگ خورد ، تقریبا 3 ساعت به غروب مانده بود. پشت خط ، دوستم حمید از کمپ مجاهدین بود. به من گفت فوری وانت را بردار و بیار. جواب دادم بنزین ندارم. دوباره با یک هیجانی گفت زود بنزین بزن و بیا، هزینه اش هرچه شود بهت می دهیم.

فورا این کار را انجام داده و وارد کمپ مجاهدین شدم (اسارتگاه مانز، موسوم به اشرف 3)، جنازه ای را آوردند، آنها از من خواستند تا پشت وانت را برای حمل جنازه باز کنم ولی من با تعجب گفتم این کار غیرقانونی است و شما باید با مسئولین مانز هماهنگی کنید. حمید جلو آمد و کمی پول توی جیبم گذاشت و گفت : هماهنگ کردیم خیالت راحت باشد. ضمنا ما نمی توانیم که این جنازه را اینجا نگه داریم. زودتر باید دفن شود!

قبول کردم و به سمت قبرستان مانز حرکت کردیم . حالا دیگر هوا رو به تاریکی می رفت.

حمید جلو نشست و 3-4 نفر از مردهای مجاهدین هم پیش تابوت عقب وانت نشستند. با دلواپسی وارد قبرستان شدم و دیدم که گورکن محلی، قبری را آماده کرده و منتظر ماست. با سرعت و عجله جنازه را از پشت وانت برداشتند و بدون هیچگونه تشریفات خاص وارد قبر کردند . گورکن هم سریع خاک ها را رویش ریخت و پولش را گرفت و رفت و ما هم به سرعت برگشتیم. شاید کل این خاکسپاری 15 دقیقه هم نشد ” !

آیا احترام به جنازه ها ، جزو اصول اولیه ی انسانی نیست؟ کجای دنیا مسلمانان ، بدون غسل و نماز ، میت را دفن می کنند؟ در هر دین و مسلکی، رسم و رسومی حاکم است و باید به آن مراسم پایبند بود . در دین مبین اسلام نیز ، باید به اصول اولیه این مراسم پایبند بود .

من که سالیان در بین مجاهدین بودم ، مطمئن هستم که مجاهدین به اسلام معتقد نیستند و فقط برای مردم فریبی تظاهر به مسلمانی می کنند ! تجربه سالیان من در مناسبات مجاهدین نیز ، حکایت از تظاهر به مسلمانی در بین مجاهدین است . هرگز اجازه نداشتیم در سازمان ” قران ” بخوانیم و این کار ممنوع بود .

من کاری ندارم که کدام دین و ایدئولوژی کاملترین است و قصد تبلیغ هیچ مذهبی را ندارم . اما مجاهدین که زنانشان محجبه هستند و مردانشان باید موازینی را رعایت کنند و نماز هم می خوانند، چطور است که رهبرشان حرمسرا دایر کرده و در پس پرده ، با زنان رقص رهائی و معراج جمعی برگزار می کنند!

اگر کسی چهره ی اصلی رهبران مجاهدین را ببیند هرگز با آنها سریک سفره سیاسی ، نمی نشیند. روش های ماکیاولیستی رجوی ، طی سالیان هر جنایتی را توجیه کرده است وضربات بسیار شدیدی را هم به سازمان زده است ، امروز اگر مجاهدین در میان مردم جائی ندارند ، محصول همین سیاست های دوگانه ی آنهاست :

در ظاهر یک چیز هستند ، اما در باطن طور دیگری عمل می کنند.

دوگانگی و تضاد در ذات رهبران مجاهدین نهفته است و جزء لاینفک ایدئولوِژی آنهاست . بیچاره مرده هائی که با بی حرمتی تمام ، درحالیکه تمام عمر وجوانی خود را برای رهبران مجاهدین تلف کردند، با چه خفت و خواری باید به خاک سپرده شوند !

امروز هم این زمینه چینی برای نشان دادن گسترش کرونا در آلبانی، یک توطئه و برنامه ریزی است که سران فرقه بتوانند زیر پوش آن مرگ های دیگری را در آینده ی نزدیک اعلام کنند!

بی شک هستند در میان فوت شدگان، کسانی که بدلیل مخالفت با سیاست های سرکوبگرانه ی سازمان ،صدایشان در گلویشان خفه شده است و با عنوان های جعلی سکته قلبی، ایست قلبی، سکته ی مغزی ، بیماری سرطان، فوت ناگهانی و … سربه نیست شدند و صدایشان برای همیشه خاموش شده است!

حجم وسیع اسامی ثبت نشده در پایگاه های اطلاعاتی جهانی ، از تعداد اسرای موجود در اردوگاه های کار اجباری فرقه رجوی و نگرانی از وضعیت اسیران، نیازمند یک تفحص و تحقیق گسترده به منظور کشف حقایق درمورد اعضای زنده وقربانیان می باشد.

همچنان ما اسرای سابق فرقه ی رجوی از ارگان های مدعی دفاع از حقوق بشر، کمیساریای عالی پناهندگان، عفو بین الملل، کمیته ی بین المللی صلیب سرخ، کمیساریای حقوق بشر در سازمان ملل متحد، ارباب جراید وافکارعمومی می خواهیم که با تشکیل یک هیات بین المللی و بازدید از اسارتگاه مانز در آلبانی ، به مرگ های مشکوک در این فرقه ی استبدادی پایان داده شود و فورا امکانات وسیع بهداشتی و پزشکی برای درمان مبتلایان کرونائی به این اسارتگاه گسیل گردد . . .

فرید

خروج از نسخه موبایل