اینجا بین مرده ها هم فرق می گذارند

بعد از شروع ویروس کرونا در کشور آلبانی و مردن تعدادی از اعضای نگون بخت فرقه رجوی شاهد هستیم که آنان برای مرده های خود هم تبعیض قائل می شوند .

ابتدا مریم قجر برای اینکه بر مردن افرادش سرپوش بگذارد با عناوینی مبنی بر این که فرد مورد نظر ایست قلبی کرده و یا از بیماری های گوارشی و یا سرطان رنج می برده، استفاده کرده تا سرپوشی بر مرگ آنان بگذارد.

اما نامه نگاری و فشار خانواده ها و نگرانی آنها در مورد وضعیت نفرات شان در تشکیلات رجوی به دولت آلبانی فشار آورده تا آنان نیز دخالت کنند و همین مسئله باعث شد که فرقه رجوی مجبور شود علت مردن افرادش را بیماری کرونا اعلام کند و اینکه ویروس کرونا در اشرف سه نیز وجود دارد.

ولی چیزی که از تبلیغات شان دیده می شود مریم قجر سعی دارد این گونه وانمود کند که خبری از بیماری کرونا در تشکیلات نیست که این البته برای ظاهر سازی و فریبکاری است .

چرا فرقه رجوی هر روز آمارهای دروغینی در مورد ایران به خاطر ویروس کرونا از خودش تولید می کند؟ چرا در مورد آمار کشته های خود حرف راستی نمی زند و چرا سعی می کند بر آمار مردن نفرات به خاطر ویروس کرونا سرپوش بگذارد ؟!

چرا وقتی مراسم های داخل ایران را عاملی برای شیوع ویروس کرونا می داند! خود در هر موقعیتی مراسمی که خود عامل انتشار ویروس کرونا است برگزار می کند ؟

طی چند ماه گذشته تعداد زیادی از اعضای فرقه رجوی جان خود را از دست دادند ولی رجوی مفلوک فقط به دو بیمار اشاره نموده که بیماری کرونا داشته که جان شان را از دست دادند. در این میان می توان به حمید اسدیان شاعر پاچه خوار و بزن بهادر فرقه در اروپا اشاره نمود . مریم قجر برای اینکه مزد پاچه خواری وی را بدهد تمام قلم بدستان خود را به صحنه فرستاد تا در مورد حمید اسدیان قلم فرسایی کنند تا شاید قدری از گذشته نکبت بارش کم کنند .

چیزی که در مورد وجود تبعیض در مرده های فرقه اشاره نمودیم حرف بی محتوایی نیست چرا که وقتی برای حمید اسدیان ساعتها در سایت های خود برای این مزدور و پاچه خوار وقت صرف کردند و برای وی مراسم یاد بود مجازی با حضور سر چماقدار فرقه رجوی یعنی ابریشم چی گرفتند! برای دیگر مرده های فرقه از افسانه پیچگاه که از اعضای شورای مرکزی فرقه بوده تا بقیه خبری از مراسم نبود و حتی برای نفراتی که جانشان را طی این مدت در تشکیلات به خاطر بیماری کرونا فوت نمودند خبری نیست.

حتی کار به جایی رسیده که دستگاه تبلیغاتی رجوی جرات ندارد اسامی مرده های خود را انتشار دهد و فقط چند لحظه در سایت های خود به مرگ فرد مورد نظر اشاره نموده و بعد آنرا حذف می کنند . سئوالی که وجود دارد چه تفاوتی بین مرگ حمید اسدیان با افسانه پیچگاه و یا مریم قنواتی و حسن زارعی وجود دارد ؟ مگر آنان عمرشان را در تشکیلات فرقه از بین نبردند ؟ مگر آنان تا آخر در رکاب رجوی قاتل نبودند ؟ اعضای نگون بخت فرقه که جانشان را از دست دادند باید چکار می کردند که مورد الطاف مریم قجر قرار بگیرند ؟ این عمل و تفاوت قائل شدن حتی در مرده های فرقه رجوی بسیار مشمئز کننده است و به خوبی نشان می دهد که اگر کسی باید مورد لطف سران فرقه قرار بگیرد باید پاچه خوار تمام عیار آنان باشد در غیر این صورت به مردگانی تبدیل می شوند که حتی نامی از آنان نباید برده شود .

باید برای نفراتی متاسف بود که این گونه در رکاب رجوی مزدور قرار دارند و جانشان را فدای خیانت وی می کنند و در نهایت در خاموشی به مرگ ابدی می روند .

افراد نگون بخت در موقع زنده بودن در تشکیلات مورد تبعیض قرار دارند و حتی در مرگ هم باید مورد تبعیض قرار بگیرند و این نشان از ماهیت فرقه ای رجوی دارد .

هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل