چرخه معیوب و دور باطل آویزان شدن از «امامزاده» های آمریکایی

نمایندگان کنگره آمریکا که مجاهدین با وقاحت تمام عکس های رنگی آنان را نیز در سایت هایشان درج و به حمایت شان از این فرقه منحوس مباهات می کنند، همان کسانی هستند که کارشان دادن مجوز به رهبران آمریکا برای ارسال سلاح و ایجاد جنگ و کشتار بر علیه مردم، در سرتاسر جهان است.

با پایان عمر سیاسی ترامپ، و روی کار آمدن دولت جو بایدن، بار دیگر چرخه معیوب تبلیغاتی مجاهدین با آویزان شدن از نمایندگان کنگره آمریکا با هدف دور کردن دولت جو بایدن از پیوستن به «برجام» شروع شد.

بازگشت به «برجام» که یکی از شعارهای مهم انتخاباتی جو بایدن محسوب می شد، اکنون با حضور وی در مقام ریاست جمهوری آمریکا چنان ترس و وحشت بی پایانی را بر جان رهبران فاسد و بدنام مجاهدین، و ناامیدی را بر تن اعضای نگونبخت این فرقه در آلبانی مستولی کرده است، که آنها مجبورند بازهم به فعالیت های تبلیغاتی خسته کننده و تکراری، همانند سالهای قبل روی بیاورند. تا شاید بتوانند مانعی بر سر راه پیوستن رئیس جمهوری آمریکا به «برجام» ایجاد کنند.

در فرهنگ فرقه ای مجاهدین کلمات هم از آسیب های این فرقه در امان نبوده و از بار و معنای واقعی خود تهی شده اند. تجربه نشان داده است هر جا که سران بدنام مجاهدین از کلماتی مثل «پیروزی»! ، «دستاورد»! و امثالهم استفاده می کنند معلوم می شود که صرفا کاربرد داخلی داشته و برای روحیه دادن به اعضای بیمار و محصور در اردوگاههای این فرقه است چه زمانی که در خاک عراق بودند و چه اکنون که به کشور آلبانی تبعید شده اند.
طی چند روز اخیر هم ارسال قطعنامه از سوی تعدادی از نمایندگان کنگره آمریکا به جو بایدن بر در و دیوار دکان تبلیغاتی مجاهدین آویزان است تا بازهم از «دستاوردهای»! تمام نشدنی این فرقه و شنیده شدن «صدای انفجار عظیم شکست رژیم»! از سوی این گروه سخن به میان آورده شود.

اگر هر اقدامی که تا این لحظه سران بدنام مجاهدین انجام داده و از آن بعنوان یک «پیروزی» یاد کرده اند را به فرض، پیروزی واقعی حساب کنیم، مجاهدین با تمامی اعضای خود باید تاکنون ، چندین بار دور کره زمین را درهم نوردیده بودند. ولی در عمل اردوگاه آلبانی تنها جایی در جهان است که این فرقه را در خود جای داده است. البته اگر در آینده اخراج نشوند.

اما جدیدترین «پیروزی» مجاهدین خبری است که سایت مجاهدین در تاریخ ۲۴/۱۱/۹۹ از ارسال «قطعنامه ثبت شده با امضای ۱۱۳تن از نمایندگان کنگره از هر دو حزب توسط برد شرمن و تام مک‌کلینتاک به جو بایدن» خبر داد.

مجاهدین طبق روال همیشگی و البته خسته کننده سعی کردند این خبر را تحت عنوان «دست‌آوردهای جهانی مقاومت!» در اشکال مختلف به خورد مخاطبانشان بدهند.

یکبار نوشتند: «نامه برد شرمن و تام مک‌کلینتاک به جو بایدن»، یکبار هم از قول فاکس نیوز تیتر زدند. مجددا تحت عنوان «ثبت قطعنامهٔ دو حزبی با ۱۱۳امضا در حمایت از قیام و مقاومت در کنگرهٔ آمریکا» در صفحه اول سایت این گروه قرار گرفت. آخر سر هم همان ارجیف را از زبان الشرق‌الأوسط! تکرار کردند.

تازه این همه اش نیست تولید «پیروزی سیاسی»! نیز حلقه آخر این چرخه معیوب و دور باطل تبلیغاتی مجاهدین است که برای روحیه دادن به اعضای نگوبخت گرفتار در فرقه رجوی در آلبانی توسط رهبران احمق این فرقه شب و روز پیش برده می شود.

در ورای همه اینها درد اصلی مجاهدین، نه صدور چنین قطعنامه هایی و نه حتی چرندیاتی است که در متن آنها نوشته شده بلکه این است که این جماعت تروریست و بدنام چنان از گردنه سیاسی ایران پرت شده و مشروعیت خود را از دست داده اند که دخیل بستن به جنایتکارانی در لباس نمایندگان کنگره آمریکا بجای مردم ایران، به امری عادی و روتین در این فرقه تبدیل شده است.

نمایندگان کنگره آمریکا که مجاهدین با وقاحت تمام عکس های رنگی آنان را نیز در سایت هایشان درج و به حمایت شان از این فرقه منحوس مباهات می کنند، همان کسانی هستند که کارشان دادن مجوز به رهبران آمریکا برای ارسال سلاح و ایجاد جنگ و کشتار بر علیه مردم، در سرتاسر جهان است.

رهبران نادان مجاهدین که روزی فکر می کردند با دخیل بستن به نئوکانهای آمریکایی ، می توانند مسیر «سرگونی» را طی کنند، نه تنها به هدف شان نرسیدند بلکه از طیف نیروهای اپوزیسیون (با شاخص حفظ مرز بین وطن پرستی و وطن‌ فروشی) به یک گروه تروریستی با ساختار فرقه ای تنزل یافته و در حال حاضر هم واپسین روزهای حیات سیاسی ننگین شان را طی می کنند.

یادآوری این نکته نیز ضروری است، اگر دو روز پیش «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه دولت بایدن در توئیتی نوشت: « دیپلماسی بهترین راه بازدارندگی تهران از دستیابی به سلاح هسته ای » است، مسلما از سر خیرخواهی و یا تغییر ماهیت در دولت آمریکا نبوده است.

ایشان و سایر دولتمردان آمریکا شلیک ۲۳ موشک بالستیک به پایگاه عین الاسد آمریکا در خاک عراق را فراموش نکرده اند. کاری که از جنگ جهانی دوم به این سو بی سابقه ترین حمله مستقیم یک کشور به یک پایگاه آمریکایی محسوب می شود که این امر حاکی از؛ اعتماد به نفس، ایمان، توان بازداندگی و ظهور قدرت جدیدی به نام ایران در سطح جهان است.

نتیجه اینکه آویزان شدن از پاچه این یا آن نماینده معلوم الحال آمریکایی، نه بعنوان یک نقطه قوت، بلکه ناشی از نادانی و شعور پائین رهبران مجاهدین است که اصلا نمی دانند که جهان مدتهاست بسوی چند جانبه گرایی در حرکت بوده و از دنیای تک قطبی آمریکایی خارج شده است. وضعیتی که هرگز به شرایط قبل بازنخواهد گشت.

بنابراین مجاهدین بعد از ۲۲ سال جنگ مسلحانه و با عبور از صدام حسین در تمامی ابعاد ضد ملی و ضد میهنی آن اکنون در آستان امامزاده هایی فرود آمده است که در همه این سالها نه تنها شفا نداده اند بلکه کور هم کرده اند.

نویسنده : سعید پارسا

خروج از نسخه موبایل