تشدید فعالیت های ایذایی و تبلیغی مجاهدین و لزوم هوشیاری جوانان

با شادباش زادروز فرخنده شیر پیروزمند خدا، علی بن ابوطالب به همه هموطنان!

پس از شکست پروژه «تابستان داغ» از سوی مریم رجوی و تلاش نافرجام وی در ایجاد مجدد «فتنه در آبان»، حرکت جدیدی توسط این جریان تروریستی در راستای برهم زدن فضای سیاسی-اجتماعی در ایران کلید خورده است. سازمان مجاهدین اینبار درصدد است تا برای انتخابات 1400 پروژه جدیدی را آغاز کند. اگرچه حرکت های ایذایی آنان برای «8 مارس، چهارشنبه سوری و همچنین روز کارگر» ادامه خواهد داشت، اما اینها «دستگرمی و مانورهایی» برای پروژه انتخابات خواهند بود.

در همین راستاً (پس از آبان 99 که هیچ حرکت آشوبگرانه ای شکل نگرفت و «پروژه ترامپ» نیز به پایان رسید) رهبری مجاهدین حرکت تازه ای برای جذب حداکثری نیرو در داخل ایران آغاز نموده است. مجاهدین از طریق تیم های تخریب خود در داخل، به سربازگیری از بین جوانان ناآگاه روی آورده اند. رسانه های سازمان از چند ماه قبل، دست به انتشار پیام های صوتی و نوشتاری برای هواداران خود زده اند و از این طریق آنان را سازماندهی و یا ساماندهی می نماید.


تاریخچه اینگونه پیام ها به دهه 60 بازمی گردد که تشکل مجاهدین دستورالعمل های تروریستی را به تیم های ترور منتقل می کرد و یا برخی هواداران منفصل شده را دوباره بازیابی و به منطقه کردستان هدایت می نمود. در آن سالیان، پیام های رادیویی از طریق «رادیو صدای مجاهد» به هواداران قطع ارتباط شده می رسید و کارآیی زیادی در زمینه تشویق آنان به گرفتن تصمیمات سرنوشت ساز و ایجاد امید داشت و همچنین بخوبی آنان را در انجام اقدامات تروریستی هدایت می کرد. پس از آن نیز «رادیو مجاهد» نقش های متنوعی از جمله پیامرسانی در عملیات شکست خورده فروغ جاویدان (مرصاد) و یا هماهنگی در عملیات های تروریستی دهه 70 ایفا می کرد. اما در دهه 90 که شبکه های اجتماعی اندروید نقش کیفی در ارتباطات ایفا کرد، مجاهدین نیز به آن سمت گرایش پیدا کردند و بخصوص در تلگرام شبکه وسیعی را بوجود آوردند تا با فریب دادن جوانان تحت عنوان فعالیت های «حقوق بشری»، از آنان جاسوس بسازند. این ارتباط، پس از آشوب «دیماه 96» رنگ و بوی برجسته ای پیدا کرد و پس از اعلام تأسیس «کانون های شورشی» توسط مسعود رجوی، نقش کلیدی در سازماندهی برخی آشوبگران داشت که در اغتشاشات «آبان 98» به اوج خود رسیده بود ولی با هوشیاری مسئولین ذیربط، این دسیسه با شکست کامل مواجه گردید.

امروز می توان گفت که سازمان مجاهدین با تجربه ای که از سال گذشته به دست آورده، درصدد زنده کردن ارتباطات رادیویی برای دادن نقش جایگزین به آن در صورت قطع شدن ارتباطات اینترنتی است. به این ترتیب، سران مجاهدین قادر خواهند بود در صورت بوجود آمدن هرگونه تنش اجتماعی در انتخابات پیش رو (1400)، دستورالعمل های خود را از طریق رادیو به تیم های ترور و تخریب خود برسانند و هماهنگی لازم را بین تیم ها بوجود آورند. لذا هوشیاری هرچه بیشتری را برای مردم ضروری می سازد.

نکته بعدی که می توان به آن اشاره داشت، آماده نگه داشتن تیم ها (کانون های شورشی) توسط رهبری مجاهدین بطور مستمر و وادار کردن آنان به انجام برخی حرکت های تخریبی و حاشیه ای بعنوان دستگرمی انجام کارهای بزرگتر هنگام رسیدن دستور است. اینها کارهای جدیدی نیست و در دهه 60 توسط میلیشیا انجام می گرفت تا روزی که آنان را آماده ورود به فعالیت های تروریستی کردند. در آن زمان میلیشیای مجاهد که همگی از نوجوانان دانش آموز بودند، به دستور سازمان به شعارنویسی شبانه اقدام می کردند و این حرکت ساده در نهایت به فروش نشریه مجاهد و فعالیت های خیابانی گسترش یافت تا اینکه در خردادماه 1360 و پس از انجام چندین تظاهرات خیابانی، به بمبگذاری و ترورهای گسترده منجر گردید که در نقطه اوج خود به تظاهرات مسلحانه 5 مهر منتهی شد.


آخرین نکته که هوشیاری همگان را ضروری می سازد، احتمال ورود و نفوذ این جریان به داخل تجمعات هموطنان عزیزی است که نسبت به مشکلات صنفی، معیشتی و سایر حقوق برحق خود معترض هستند. این احتمال زیاد است که در ماه های آتی تیم های مسلح یا غیرمسلح مجاهدین در چنین گردهمایی ها نفوذ کنند و شعارهای آنرا به سمتی که می خواهند کانالیزه نمایند و یا با برخوردهای خشونت آمیز، گردهمایی آنها را منحرف نمایند و با حرکت هایی خطرناک و خونین، برای مریم رجوی کلیپ های تبلیغی بسازند. همین اتفاق چندین سال قبل در عراق توسط جریانات مرتبط به مجاهدین خلق به انجام رسید که نتیجه آن، جنگ های مسلحانه و ورود داعش به عراق بود. اگرچه در ایران چنین زمینه هایی وجود عینی ندارد، اما همینکه کار به آشوب و تخریب برسد، می تواند آسیب های اجتماعی و اقتصادی زیادی را دامن بزند، و در نتیجه نه تنها معترضین به حقوق خود نمی رسند، که آسیب های جدی به فعالیت مدنی آنها وارد خواهد شد و این مسئله تنها به نفع مجاهدین و حامیان غربی و عربی شان خواهد بود.


نمونه عینی و بارز آن، اقدام خشونت بار جریان تروریستی جیش السعودی (جیش العدل، جیش النصر، حرکت المهاجرین و سایر جریانات مشابه زیر مجموعه جبهه النصره) در «سراوان» است. ما تجربه چنین برنامه هایی را پیش از این در عراق داشته ایم که چندین سال قبل مردم این کشور در چندین نقطه تظاهرات های مسالمت آمیز برگزار کردند اما نیروهای تحت امر سازمان مجاهدین که «گردان 300» نامیده می شد، طبق برنامه از پیش تعیین شده به درون آن نفوذ کردند و طی چند هفته اعتراض ها را به جنگ مسلحانه کشانیدند و فضا را برای ورود داعش به موصل مهیا ساختند. مریم رجوی پس از تسخیر موصل توسط داعش، آنان را عشایر غیور عراقی نامید (گردان 300 از جوانان عراقی تشکیل می شد که به استخدام مجاهدین درآمده بودند و در قرارگاه اشرف آموزش های «سیاسی-نظامی-تشکیلاتی» داده می شد تا برای چنین روزهایی آماده باشند).

سازمان مجاهدین با تجارب گذشته در عراق و ایران، آمادگی بسیار بیشتری برای ایجاد آشوب مسلحانه پیدا کرده است و این مسئله هوشیاری خیلی زیادی را می طلبد. باید یادآور شد که سازمان مجاهدین با تمام گروه های تروریستی منطقه شرق کشور نیز ارتباط قدیمی دارد و از دهه 60 در آن مناطق کانال های ارتباطی مختلفی ایجاد نموده است. توئیت های پی در پی مریم قجرعضدانلو و صدور پیام از سوی مسعود رجوی که هر از چندی از درون تابوت بیرون می دهد، نشانگر بازی جدیدی است که جریان های مختلف ضدایرانی به امر اربابان خود براه انداخته اند تا شاید بار دیگر تمامی کشور را درگیر آن سازند. هماهنگی گسترده بین اپوزیسیون وارفته خارج کشور و شخصیت های به ظاهر مستقل، نشان می دهد که این رخداد تصادفی نیست و از قبل برای آن برنامه ریزی شده است. به همین خاطر علاوه بر مجاهدین، جریان های فرشگرد و ققنوس آویزان به شازده رضا، چپ های وارفته در صهیونیسم، تجزیه طلبان، حقوق بگیران وابسته به سیا–موساد-سعودی و تمامی شبکه های فارسی زبان روی موضوع «سراوان» بسیج شده اند.

به یقین باز هم هوشیاری مردم و بویژه جوانان و خانواده ها، دسیسه جدید مریم رجوی در فریب جوانان را خنثی و در نهایت به شکست خواهد کشانید. شناخت و شناسایی ترفندهای مجاهدین، مهمترین کاری است که باید انجام گیرد تا حرکت های بعدی آنان نافرجام بماند. و این وظیفه امروز همه ایرانیان است.
حامد صرافپور

خروج از نسخه موبایل