اشک تمساح مریم رجوی ضدزن برای زنان

ظاهرا درایتالیا ، کنفرانسی درمورد 8 مارس که مصادف با 18 اسفند ( روز جهانی زن) است ، برگزار میشود که اگر تصمیم انجام کاری مفید درمورد زنان گرفته شود، این کنفرانس مورد احترام همه ی بشریت ترقی خواه قرار میگیرد.

چیزی که آفت چنین کنفرانس هایی است ، پیام دادن مریم رجوی که در زن ستیزی مشابهی ندارد ، به این کنفرانس است.

رهبر سازمان مجاهدین: زن ها فتنه هستند

درپیام او بدین کنفرانس- که اگر یک کنفرانس جدی ومدافع حقوق زنان باشد ، ورق متن این پیام به سطل آشغال انداخته خواهد شد- چنین آمده است :

نمایندگان پارلمان و سنای ایتالیا! مدافعان برابری و رهایی زنان! – روز جهانی زن را به همه شما تهنیت می‌گویم. به راهگشایان مبارزه برابری‌طلبانه زنان در ایتالیا و همه جهان ادای احترام می‌کنم. روز جهانی زن نوید جهان تازه‌ ای عاری از نابرابری و سرکوب و تحقیر و بنیادگرایی برای زنان و برای همگان است. از این رو در کشور ما ایران تجلیل از روز جهانی زن تجلیل از اراده زن ایرانی برای قیام علیه استبداد زن‌ستیز حاکم و سرنگونی آن است “.

من از ماهیت این نمایندگان و اینکه مدافعان برابری و رهایی زنان باشند ، اطلاعی ندارم.

با این حال بصورت خوش بینانه به مسئله نگاه کرده وفرض میکنم که واقعا هم چنین باشد!

دراین صورت وجه مشترکی بین شما مریم خانم که درتصاحب زنان تشکیلات فرقه ی رجوی ، بیشترین کمک را به مسعود رجوی بوالهوس نموده وآنها را به برده ی جسمی وجنسی این فرد متوهم وشهوت ران تبدیل کردید ، وماهیت این کنفرانس وجود ندارد واین پیام شما چیزی جزعوامفریبی و پوشاندن چهره ی ضد انسانی خودتان نیست.

درثانی ، شما هم ازنظر رفتارهای داخل تشکیلاتی وهم درمواضع بین المللی (حمایت دائمی از سلطه گران) نشان داده اید که دشمنی آشتی ناپذیری با آزادی وبرابری دارید با حمایت صوری ازاین مقولات ، دروغ بزرگی را تحویل این شرکت کنندگان کنفرانس میدهید!

دوباره :
نه حاکمیت آخوندها بدون زن‌ستیزی برقرار می‌ماند نه برابری و رهایی زن ایرانی بدون سرنگونی این رژیم امکان‌پذیر است. بیشترین سرکوب و ستم آخوندها در چهار دهه گذشته نسبت به زن ایرانی به کار رفته. متقابلاً بیشترین نقش‌آفرینی پیشتازانه در مبارزه برای سرنگونی رژیم را زنان به‌عهده داشته‌اند و در نهایت این زن ایرانیست که بنیادگرایی حاکم را شکست می‌دهد “.

سرکوبی که شما از زنان تشکیلات خود کرده اید ، در جمهوری اسلامی هرگز وجود نداشته و نمیتواند داشته باشد.

شما زمانی قادر به انتقاد از جمهوری اسلامی خواهید بود که ، این مناسبات کثیف درمورد زنان را برچینید و بگذارید که این زنان دربند و تحت ستم ، حق وحقوقی داشته باشند که هم جنس های هموطن شان درداخل کشور دارند.

حقوقی که با وجود کافی نبودن ، در مقایسه با بی حقوقی زنان تحت اسارت شما ، دریایی است و زنان زیردست شما باید ازداشتن چنین حقوقی شاکر بوده که البته شما چنین بدانها نخواهید داد وآنها موظف ومجبورند که در مناسبات بغایت مستبدانه ی شما ، مبارزه ی سختی را آغاز کرده وحق شان را ازحلقوم تو دربیآورند.

سپس :
کسانی که از نزدیک با اوضاع ایران آشنا نیستند، شاید مهم‌ترین واقعه در ایران و کل خاورمیانه را تهدید‌ات برنامه اتمی و موشکی رژیم و شرارت و تروریسم‌اش در منطقه بدانند. اما مهم‌ترین واقعیت در ایران امروز، غلیان آمادگی اجتماعی برای سرنگونی رژیم است. قیام عظیم آبان۹۸ رژیم را تا لبه پرتگاه سرنگونی کشاند “.

مهمترین واقعه ی خاور میانه اشغال عراق بدست معبودتان آمریکاست که تبعاتی مانند پیدا شدن وپرورش یافتن انواع گروه های تکفیری دارد ودرمقابل آن، ایران درحد توان خود با این گروه ها جنگید و از رشد و جنایتکاری بیشرشان جلوگیری کرد.

ریشه ی تروریزم در خاورمیانه وجود 50 پایگاه آمریکائی و حضور نحس و سلطه جویانه ی اوست و با از بین رفتن این عوامل، منطقه بصورت سریعی بسوی آرامش خواهد رفت.

ضمنا نا آرامی های مورد اشاره درتمامی کشورها مسبوق به سابقه است واکثرا این نوع تحرکات که درایران جنبه ی مسالمت جویانه ی آن برتری دارد ، حکومتی را سرنگون نمیکند.

شما چرا فکر نمیکنید که این تحرکات منجر به میلیونی شدن شرکت کنندگان نمیشود؟

برای اینکه مردم فقط حل مشکلات خود را میخواهند وحاضر به قبول ریسک های خطرناکی که احیانا به شورش های کور منجر میشود ، نیستند.

بخصوص که مردم جریان و یا رهبری کاریزماتیکی نمیبینند که این تحرکات آنها را بنفع آنها هدایت کند.

دوباره :
ما می‌خواهیم که به‌جای استبداد زن‌ستیز حاکم، یک جمهوری کثرت‌گرا بر اساس حقوق‌بشر برپا کنیم؛ یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت. در ایران فردا، جمیع آزادی‌های فردی در مورد زنان به‌رسمیت شناخته می‌شود. از جمله آزادی در اعتقاد و مذهب، اشتغال و رفت و آمد “.

تمام این خصوصیات منفی را تشکیلات شما یکجا دارد واگر واقعا میخواهید بر این خواست های مزورانه ی خود اصرار بورزید، باید که از کارکرد چهل ساله ی خود دست برداشته و انتقاد جدی برتک تک این جنایت ها وخیانت ها بکنید وجانیان رابدست عدالت بشمارید وگرنه مردم هوشیار تر ازگذشته، فریب تبلیغاتی را که مبلّغ آن خود اعتقادی بدان ندارد ، نمیخورند و سناتورهای ایتالیایی هم که دردی بنام درد مردم ایران ندارند!

نوید

خروج از نسخه موبایل