مصاحبه تلویزیون پیوند با محمد حسین سبحانی – قسمت پنجم

بهزاد علیشاهی:

آخرین مرحله از پیروزی های کاذبی که سازمان مجاهدین خلق اعلام می کند که وجود خارجی هم ندارد، بازدید تعدادی از پارلمان اروپا از قرارگاه اشرف در خاک عراق است. ما قسمتی از این فیلم را می بینیم. بعد روی آن صحبت می کنیم.

" فیلم مربوطه از برنامه تلویزیونی مجاهدین ضبط شده بود که در آن گوینده تلویزیون مجاهدین اعلام می کند که:

" همچنین هیئت پارلمان اروپا از مراکز و اماکن مختلف شهر اشرف بازدید کرد و مورد استقبال رزمندگان قرار گرفت "

در ادامه این فیلم صحنه هایی از جشن و پایکوبی افراد مستقر در پادگان اشرف به همراه آقای کازاکا نماینده پارلمان نشان داده می شود که در حال رقص های محلی یا یکدیگر هستند. "

آقای سبحانی حتما در این فیلم دیدید که صحنه ها خیلی مضحک بود. نماینده پارلمان اروپا که در حال رقص لری هست. اساساً رقصیدن چه ربطی به مبارزه دارد، با این رویکرد آیا بهتر نیست سازمان مجاهدین یک دیسکو در کنار پارلمان اروپا باز کند تا با نمایندگانش برقصد و اساساً این چه شیوه مبارزه با جمهوری اسلامی است؟

محمد حسین سبحانی:

از شما متشکرم. شما در همین فیلمی که مشاهده کردید و از تلویزیون سازمان مجاهدین ضبط شده بود و علاوه بر گوینده در زیرنویس آن هم نوشته شده بود که بازدید هیئتی از پارلمان اروپا از باصطلاح شهر اشرف. در صورتی که اساساً بکاربردن لفظ "هیئتی از پارلمان اروپا " لفظ صحیح و درستی نیست و عنوان " هیئتی از پارلمان اروپا " این را در ذهن شنونده و بیننده تداعی می کند که هیئتی از پارلمان اروپا از طرف این پارلمان ماموریت پیدا کرده است که که برای انجام کاری از این نقطه به آن نقطه برود، در صورتی که اساساً چنین نیست و سفر آقای کازاکا ربطی به پارلمان اروپا ندارد. البته وی نماینده پرتغال در پارلمان اروپا هست،ولی پارلمان اروپا به وی چنین ماموریتی نداده است که ایشان به باصطلاح شهر اشرف سفر کند و احتمالا خودش هم چنین ادعایی ندارد ولی سازمان مجاهدین بر طبق روش های تبلیغاتی اش چنین تفاسیر و عناوینی را استفاده می کند. البته آقای کازاکا حق دارد که به عنوان یک شخصیت حقیقی به عراق سفر کند و اگر هم لازم دید با افراد اسیر در پادگان اشرف رقص لری هم برقصد ولی ربطی به پارلمان اروپا ندارد. شاید لازم باشد برای بینندگان شما بیشتر در این مورد و سابقه چنین روش هایی در سازمان مجاهدین توضیح داده شود. اگر یادتان باشد در دهه نود میلادی در کنگره آمریکا نماینده ای به نام آقای مروین دایملی بود که اساساً همین نقش آقای کازاکا را برای سازمان مجاهدین ایفا می کرد. اتفاقاً همین آقای مروین دایملی در شهر واشنگتن آمریکا در جلسه ای مشابه همین جلسه که فیلمش را مشاهده کردیم برای اولین بار شعار " امروز مهران ـ فردا تهران" داده شد که چند هفته بعد از آن عملیات باصطلاح فروغ جاویدان شکل گرفت و قربانی ها و مصیبت هایی که از یک طرف برای اعضای سازمان و از طرف دیگر برای سربازان و نیروهایی که به هر حال هم میهنان ما بودند، پیش آمد و تعداد زیادی کشته شدند. توضیحاً چند هفته قبل از این جلسه سازمان مجاهدین در واشنگتن که آقای مروین دایملی به همراه اعضای سازمان شعار امروز مهران ـ فردا تهران را داد سازمان مجاهدین توانسته بود با حمایت تسلیحاتی و لجستیکی و بطور خاص نیروی هوایی رژیم صدام حسین شهر مهران را که خالی از سکنه بود، چند ساعتی را تصرف کند و آن را در اختیار داشته باشد. اینکه حالا در واشنگتن شعار امروز مهران ـ فردا تهران را سازمان مجاهدین بر زبان مروین دایملی راند، یا آقای دایملی براساس سیاست هایی که احتمالا سرویس های غربی به وی داده بودند این شعار را به خورد مجاهدین داد، می تواند مورد پرسش و تحقیق پژوهشگران قرار گیرد که چگونه با همین شعار هزاران نفر ایرانی از دو طرف در عملیات باصطلاح فروغ جاویدان کشته شدند. بنابراین به نظر من سفر آقای کازاکا به عراق و پادگان اشرف هیچ ارزش حقوقی و سیاسی ندارد که البته اگر لازم باشد در مورد آقای کازاکا توضیح بیشتری خواهم داد که کاراکتر و کار ایشان بیشتر یک بیزینس و تجارت می باشد تا یک کار حقوقی و نمایندگی و متاسف هستم که باید چنین مطالبی را خدمتتان عرض کنم.

اما اگر اجازه بدهید به یک نکته دیگری اشاره کنم. ما در این فیلمی که از تلویزیون مجاهدین ضبط شده بود، دیدیم که آقای کازاکا در حال رقص با اعضای سازمان در اشرف هست. من از همین رسانه شما استفاده می کنم و از آقای کازاکا سؤال می کنم که چرا یک " زن " در میان جشن و رقص شما نبودند؟ چرا این جلسه کاملاً مردانه بود؟ اینجاست که ابعاد ساختار فرقه گرایانه در سازمان مجاهدین روشن میشود. چرا مثلاً یک خانم نیامده بود با شما آقای کازاکا دست بدهد و برقصد؟ حالا دست هم ندهد چرا اساساً در این جشن رقص شما یک زن دیده نمی شد؟ اگر انصاف و صداقت وجود داشته باشد، می توان در همین نقاط نیز نقض حقوق بشر و ساختار فرقه گرایانه سازمان مجاهدین را دید.

اما نکته دیگری را من براساس تجربیات وخاطرات خودم بیان می کنم که مشخص شود که نحوه برخورد سازمان مجاهدین با نیروهای بیرون از سازمان چگونه است.

در یک مقطعی که فکر می کنم تابستان 1370 بود، تعداد محدودی از اعضای شورای ملی مقاومت بودند از جمله آقای هزارخانی و آقای متین دفتری که خوشبختانه اکنون از این شورا جدا شده است و چند نفر دیگر. قرار بود اینها از قرارگاه های سازمان بازدید کنند از جمله به پایگاه جلولا برده شوند که، پایگاه نظامی و عملیاتی سازمان در عراق محسوب می شد. آن موقع من در ستاد حفاظت رهبری سازمان بودم و مسئولیت حفاظت و همراهی آنها را به این ستاد سپرده بودند. مسعود رجوی چند هدف را در این ارتباط دنبال می کرد، اینکه به اعضای شورا مستقیم و غیر مستقیم القا می کرد که اهمیت شما چنان است که برای حفاظت شما در عراق من از نیروهای ستاد حفاظت خودم مایه می گذارم. اما هدف اصلی مسعود رجوی این بود که به دلیل نزدیک بودن و محرم بودن اعضای ستاد حفاظت سازمان که همه بدون استثنا از اعضای شورای مرکزی بودند، خطو و خطوط تنظیم رابطه با آنها را بهتر می توانست به لحاظ تشکیلاتی بیان کند و از آنها بخواهد. کار مسئول اکیپ همراه اعضای شورای ملی مقاومت توجیه افراد و اعضای سازمان برای ملاقات با این افراد بود. یکی از محور های توجیه افراد این بود که همه باید ارتباطات عاطفی با آنها برقرار کنند و آنها را از این زاویه تحت تاثیر قرار بدهند و در این شرایط از آنها بخواهند که که مقالات و مطالب بیشتری در مورد ضرورت مبارزه مسلحانه و ارتش آزادیبخش بنویسید یا اینکه چه نوع سؤال هایی از آنها مطرح بشود و مواردی از این قبیل. جلساتی کاملا مصنوعی و فرمایشی و فرمالیستی. اساساً نحوه برخورد سازمان مجاهدین با افراد بیرون از خودش بسیار متفاوت است و به قول خودشان نحوه برخورد با آنها یک پروژه است. بنابراین دسته گل دادن به ایشان و جلسه رقصی هم که با آقای کازاکا وجود دارد از همین دست است و من مطمئن هستم که در جلسات عمومی با کازاکا همان خط برخورد بالا با اعضای شورا به کلیه اعضای سازمان ابلاغ شده است تا با آقای کازاکا هم چنین برخوردی شود. البته هم آقای کازاکا می داند جریان چه هست و هم آن طرف قضیه می داند که جریان چه هست، چون فی الواقع نوع رابطه آنها با یکدیگر که سیاسی نیست، بلکه کاسبکارانه و تجارت است که متاسفانه ممکن است که بعضی از افراد هم صحنه هایی را که تلویزیون مجاهدین نشان می دهد جدی بگیرند و تصور کنند واقعاً هیئتی از پارلمان اروپا به این سفر رفته است، در حالیکه چنین نیست و هیچ اعتبار سیاسی و حقوقی ندارد.

این مصاحبه ادامه دارد

سایت قلم یادآوری می کند که آقای پائولو کازاکا در هماهنگی با سازمان مجاهدین خلق، بعد از مراجعت از عراق و پادگان اشرف یک مصاحبه مطبوعاتی برپا کرد و مطالبی را بیان کرد. وی مدعی آزادی مذهبی در فرقه مجاهدین شد در حالیکه معدود افراد مسیحی در این فرقه از جمله آقای ادوارد ترمادو به همین دلیل از این فرقه جدا شده ند، یا خانم مهوش سپهری مسئول اول سازمان مجاهدین در سال 1376 که دارای مذهب سنی بود، به شرط شیعه شدن مسئولیت سازمان مجاهدین خلق از طرف آقای مسعود رجوی منصوب شد. ما فکر می کنیم که با توجه به مطالب گفته شده در مصاحبه آقایان بهزاد علیشاهی و محمد حسین سبحانی نیازی به توضیح مجدد در مورد مطالب ذکرشده در مصاحبه آقای کازاکا وجود ندارد. بنابراین بخشی از گفته های وی به نقل از سایت همبستگی ملی، ارگان اینترنتی سازمان مجاهدین، بدون هیچ توضیحی آورده می شود تا خوانندگان خود قضاوت کنند.

«سازمان مجاهدین خلق ایران مستقر در اشرف نقش عمده ای در ترتیب دادن ملاقاتهای ما با عراقیان را داشتند. شهر اشرف در واقع امن ترین نقطه در عراق است, جایی که عراقیان میتوانند به آزادی صحبت کنند بدون اینکه جانشان به خطر افتد حتی امن تر از منطقه سبز در بغداد. هزاران عراقی از سراسر کشور از بصره, موصول, فلوجه و سایر نقاط با ریسکهایی که دارد به اشرف میایند. مجاهدین نقش بسیار سازنده ای را در حال حاضر ایفا میکنند. یکی از شاخص های آن این است که در مسجد شهر اشرف اهل تسنن و شیعیان در صلح و مسالمت کنار هم نماز میگذارند و این امر نشان میدهد که اختلافات فعلی بر مردم عراق تحمیل شده است». (همبستگی ملی ـ 21.10.2007)

 کانون قلم، بیست و دوم ژانویه 2007

خروج از نسخه موبایل