شورای زهوار دررفته و منزوی رجوی

خبری در سایت های مردم فریب رجوی در مورد شورا به شرح زیر نوشته است :

“اجلاس میاندوره‌یی شورای ملّی مقاومت ایران روز چهارشنبه ۱۱فروردین ۱۴۰۰ با حضور رئیس‌جمهور برگزیدهٴ شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران برگزار شد…”

سالهاست که شورای بی سر رجوی ها، به انزاوی مطلق کشیده شده است! بعد از فرار مسعود رجوی از صحنه ی سیاسی و اجتماعی، شورائی ها، یک به یک از آن جداشده و عطای رجوی را به لقایش بخشیدند!

شکست های پی در پی استراتژیک رجوی ، باعث شد تمام کسانی که روزگاری فریب شعارهای شورائی مسعود رجوی را خورده بودند، از او جدا شدند! هر کس وارد شورا می شد و عکس مسعود رجوی را بالای دیوار می دید، می گفت اینجا دیکتاتوری حاکم است و تنها چیزی که وجود ندارد، شور و مشورت است!

شورائی که اعضای آن بیشتراز اسیران فرقه ی رجوی تشکیل شده بود، همه تحت فرمان مسعود رجوی بودند، به جز اندک شخصیت های مستقلی که با حیله و فریب و ترفند های مجاهدین، در تور این فرقه گرفتار شده بودند! مضحکه ی شورا، که در واقع نمایشی مسخره از حضور کسانی است که حرفی برای گفتن ندارند و یا اراده ای برای بیان دیدگاههایشان ندارند! این چه آزادی است که یک نفر حق صحبت مخالف و انتقادی را ندارد؟

مهم ترین انگیزه ی شرکت کنندگان مجازی! شاید اعلام حضور از راه دور شرکت کنندگان انگشت شمار، تنها اخذ حقوق لجن مال شده شان از دست مریم باشد و دیگر هیچ!

سالهای متمادی است که این گروه طرد شده، بارها دور هم جمع می شوند و بی هیچ ثمری دوباره پراکنده می شوند!

این گونه شوراهای خودساخته، تا کنون چه قدم مثبتی در راه آزدی های مورد ادعایشان ، برداشته اند؟

این چه شورای دمکراتیک طلبی است که خود ساختار دیکتاتورمابانه دارد؟

براستی این شورا چه ساختاری دارد؟

در ۳۰ تیر ۱۳۶۰ تشکیل شورای ملی مقاومت – با 530 عضو – به ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر(رئیس جمهوری فراری ایران) و نخست‌وزیری مسعود رجوی(فراری از ایران) در تهران اعلام شد. این شورا هدف خود را ائتلاف همه نیروهای مخالف نظام جمهوری اسلامی به منظور سرنگونی این نظام و استقرار دموکراسی در ایران اعلام کرده بود.

نخستین رئیس‌جمهور در شورای مقاومت ابوالحسن بنی صدر بود و سپس در ۱۳۷۲ شورای ملی مقاومت ایران مریم رجوی را بعنوان «رئیس‌جمهور» دوران انتقال برگزید. در ساختار قبلی شورا ابوالحسن بنی صدر به عنوان ریاست جمهور و مسعود رجوی به سمت ریاست دولت موقت و نخست‌وزیر منصوب شده بودند.

با کناره گیری موسس شورا آقای بنی صدر ، عملا شورا از رسمیت افتاد! اما مسعود رجوی با دجال گری سعی کرد همه چیز را در دست بگیرد. بدین ترتیب اعضای سازمان اکثریت را بدست گرفت.

اکثر شخصیت های مستقل با دیدن روش های انحصارگرایانه ی مسعود رجوی در شورا از آن کناره گیری کردند و عملا شورا تبدیل به شورائی شد که فقط از اعضای چشم و گوش بسته ی سازمان مجاهدین تشکیل شده بود.

ملاقات و تلاش برای همکاری بین مسعود رجوی رهبر وقت سازمان مجاهدین خلق با طارق عزیز نایب رئیس نخست‌وزیری عراق سرآغازی برای جدایی افراد و سازمانها از این مجموعه بود. در نخستین گام ابوالحسن بنی صدر رئیس‌جمهور شورای مقاومت از این مجموعه جداشد. همچنین در کنار حضور مجاهدین در عراق و همکاری با رژیم صدام در زمان جنگ، مباحثی مانند هژمونی غالب مجاهدین و تلاش برای مطرح کردن تعداد نفرات داخل کشور برای برتری در داخل شورا و مذاکرات حزب دموکرات کردستان با دولت ایران باعث شد که افراد و سازمان‌های دیگر نیز از مجموعه جدا شوند.

با این همه نشست باصطلاح میان دوره ای این شورا که بصورت غیرحضوری و مجازی برگزار شد و مریم رجوی سخنرانی کرد، فاقد هر گونه مشروعیت سیاسی می باشد!

این شورا و اعضای مجاهدش ! خیلی وقت است که از سوی همگان طرد شده است و کسی پشیزی برای مصوبات و جلسات آن قائل نیست !

تبلیغات پیرامون این شورا و … برای مصارف داخلی فرقه است تا اسیران آن را بیشتر در اسارت نگه دارند! وگرنه عده ای اعضای سالخورده و پیر و فرتوت به درد سرنگونی و جنگ مسلحانه و … نمی خورند! مریم رجوی هم در این میان ، سعی دارد حامیان خود را راضی و دلخوش نگه دارد که مشغول رهبری این سازمان زهوار در رفته و منسوخ شده است !

زمان و تاریخ مصرف ، شورای ملی وطن فروشان رجوی ، به پایان رسیده است و لاطائلات مریم رجوی هم نمی تواند حتی نیمه جانی به این جسد متعفن دفن شده ببخشد، امروز کسی حتی تره هم برای این زن خودشیفته خرد نمی کند . . .
فرید

خروج از نسخه موبایل