زمانی که آمریکا بر اثر دو جنگ جهانی اول و دوم به پیروز واقعی این دو جنگ بدل شد ، به یک امپراطور افسانه ای تبدیل گردید و با گذراندن کش وقوس هایی ، بر تمامی دولت های جهان تحمیل کرد که مبنای پرداخت معاملات جهانی با دلار باشد و بدین ترتیب موفق شد که درکنار تولیدات نظامی بی نظیر ودرآمد های نجومی حاصله ، تسلط شیطانی خود بر بازارهای جهانی را حفظ کرده و نگذارد که گردش پول جهانی بدون اطلاع وی باشد.
ازاین رو بود که همواره موفق بود هر کشور نافرمان مقروض را محاصره ی اقتصادی کند و با کنترل گردش پول درجهان ، مانع استقلال اقتصادی و توسعه ی کشورها شود.
با وجودی که کشورهای اروپایی سعی در به میدان آوردن یورو و قطع وابستگی به دلار داشتند، اما ازآنجا که خود نیز استعمارگر و نوعی پدرخوانده ی آمریکا بوده و رهبران بی استخوانی داشتند ، موفقیت چندانی دراین اظهار استقلال بدست نیآوردند و دلار کماکان پول مسلط جهانی باقی ماند.
اما چنانکه هر امپراطوری محکوم به زوال است ، پدیده ی قدرتمند ونوظهوری که جمهوری خلق چین نام دارد ، درکنار جلو افتادن های هرساله از آمریکا ، اقدام به تهیه ی ارز دیجیتالی که آمریکا قادر بر نظارت به گردش پول درمعامله با این ارز نوظهور نیست، سیادت دلار را روز بروز درمعرض خطر قرار داده و روش کار طوری است که تحریم های آمریکا آنچنان که هست، موثر نخواهد ماند وکشورهای تحت فشار اینگونه مستاصل نخواهند ماند.
درچنین شرایط مدام تضعیف کننده ی سروری دلار ، سازمان استحاله یافته ی مجاهدین خلق ، اصحاب کهف گونه کماکان درامید دیدن نتایج جنایتکارانه ی عملکرد دلار بوده و رجز خوانی های کنگره ی آمریکا را که رفته رفته کم اثر و کم اثرتر میشود، حلال مشکلات خود دانسته وجنجال بپا میکند.
این اظهار خوشحالی باند رجوی را از رسانه های خودش بنمایش میگذاریم :
“اکثریت کنگره آمریکا با امضای ۲۲۵ نماینده اون هم از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه قطعنامه‌یی رو صادر کردن که حرفهای خیلی روشن و صریحی داره. میگه آقا مردم ایران حق دارن که یه جمهوری دمکراتیک بر اساس جدایی دین از دولت و غیراتمی برقرار کنن. این قطعنامه نقض حقوق‌بشر و تروریسم آخوندها رو محکوم می‌کنه.این یعنی پنبه شدن رشته‌های ظریف تو مذاکرات وین. یعنی یه ضربه کاری به سیاست ساخت و پاخت با آخوندها. یعنی اگر مردم ایران بایستن جهان هم در کنارشون می‌ایسته. این یه چتر تعیین‌کننده بین‌المللیه که حرکت مردم ایران بسوی آزادی رو مشروع میدونه. پس ای موجهای شورش! توفنده تر!”
مگر اکثریت کنگرس من های آمریکا بعنوان حقوق بگیران حافظ منافع حداکثر ده درصد ازمردم آمریکا وصی و قیم مردم ایران هستند که درباره ی ما تصمیم بگیرند؟
اگر مانند شیر دندان کشیده ای هوس این تصمیم گیری را کردند، چه ضمانت اجرایی و آنهم در شرایط تغییر تناسب قوا برعلیه این سخنگویان اقلیت حاکم بر آمریکا دارد؟
چرا خودشان را جمهوری دموکراتیک ندانسته ویا نمیکنند ودر زمانی که لازم افتاد ، بیشترین سوء استفاده را ازمذهب میکنند؟
چگونه است که بعنوان نمایندگان مردم آمریکا؟؟!!، جلوی وحشی گری پلیس خودشان را نمیگیرند که میزان کشتارشان ازهمین مردم آمریکا بیش از تعداد اعدام قاتلین و سوداگران مرگ درسراسر جهان است؟
شما چه حقی دارید که نمایندگان ثروتمندان خونخوار آمریکا را بعنوان کل جهان به مردم قالب کنید آقا یا خانم مجاهد خلق؟!
از نوشته ی تان چنین بر میآید که حق ستانی مظلوم را ، مماشات میدانید و ویا به دروغ چنین نشان میدهید.
سئوال من از شما این است که براستی مردم را اینقدر کم شعور می دانید؟
مردمی که قرار بود برای آنها جامعه ی بی طبقه بسازید؟
شما همانطور که خودتان را برحق معرفی میکنید ، ستمگران قرن گذشته که تتماتی هم درحالا دارد ، مشروع معرفی میکنید.
ستمگرانی که باشدت تمام حامی شکاف وحشتناک طبقاتی اند؟
مردم ایران برای رتق و فتق امور خود مانع بزرگی بنام آمریکای سلطه گر که کنگره اش این باشد بر سر راه خود دارند وتلاش شان باید در رفع این محدویت باشد وبنابراین برای آزادتر ومرفه تر زیستن خود ، هیچ دستی بسوی این معبود شما دراز نخواهند کرد ودرعوض به شما خواهند گفت که معنی جامعه ی بی طبقه ی رجوی را با شفافیت زیاد دریافتند.
دیدید که نمیشود برای همیشه برچشم بصیرت مردم خاک پاشید؟
وحید
