مجاهدین : دیروز ضد امپریالیسم، امروز نوکر امپریالیسم

آنان که دستی را که نانشان می داد گاز گرفتند…..محکومند به بوسیدن پاهایی که لگدشان می زند.

دیروز روزی ، سازمان مجاهدین بروبیایی در داخل ایران داشت. شعارهای ضد امپریالیستی گوش فلک چه عرض کنم گوشهای خدا راهم کر کرده و چند فرشته ماموریت و مسئولیت داشتند که به نوبت گوشهای خدا را با دست بگیرند تا مبارزات ضد امپریالیستی و داد وقال ها، بیش ازاین آزارش ندهند. روزنامه پانصد هزارچاپ وپخش می شد. کمکهای مالی وسیاسی ومعنوی ده میلیونی را با خود داشت. یک روز سفارت امریکا را به موزه تبدیل می کرد. یک روزگروگانهای سفارت را دردادگاه خلق به محاکمه می کشاند ویک روز ارتش دست نشانده را منحل وسران آنرا محاکمه می کرد و به کشتن آمریکایی ها درزمان شاه افتخارمی کرد وبخود می بالید.عاقبت چی شد ؟

درحرکت بچه گانه ومالامال ازحماقت وندانم کاری وتعصبات وقدرت پرستی با اشتباه استراتژیک وارد جنگ مسلحانه شد نتیجه آن شد که مردم را درخیابون به رگباربست با بمب تکه تکه کرد با عملیات انتحاری نفرت جامعه را نصیب خود کرد ،جنگ داخلی راه انداخت به عراق رفت که بنده هم یکی از آنها بودم. مارک ستون پنجمی را نصیب خود و ما کرد ، تنفر جامعه چند برابربه سمت خودش برگشت .دربرابرامپریالیسم پرچم سفید تسلیم بلند کرد ، تمامی سلاح رادودستی تحویل داد.

دراشرف به پابوسی رفت هرچقدرمی توانست عین هو میمون رقصید، چون شمپانزه ازمنبرآمریکا بالا رفت ولغزولنترانی برای همگان بخصوص ما دردرون مناسبات خواند خانم راهم زودتربه پابوسی فرستاد. درخارجه کارش لیسیدن همه جای آدمخواران غربی وصهیونیست واعراب شد ازآنجایی که دست رسی به اصلی ها نداشت شبانه روزتن به لیسیدن جان بولتونها وجولیانی ها وسایرمهره های دست دهم داد تا شاید آب رفته را به جوی بازگرداند ولی باید یاد آوری کنم اعتمادهای پرپرشده توسط شما با این کثافتکاری وحرام لقمگی ها بازنمی گردد همه این مسایل نتیجه گازگرفتن های کسانی ست که به سازمان مجاهدین ودررأس آن آقای رجوی نان می دادند.

نیروها چهل وچند سال عمروجوانی وزندگی وروح وروان را نثاراوکردند ولی آقا وخانم رجوی درحرامزادگی وتخم حرامی دست آنها را گازگرفتند چون گرگ پنجه برصورت ما کشیدند ولی نتوانستند بدرند وببلعند چون لقمه ای نبودیم که ازگلوی آنها پایین برویم نان راخوردند وتف نثارماها کردند. همین برخوردهابود که امروزه هرچقدر پاهای لگد زن امپریالیسم را می بوسند بیشترلگد می خورند تا جایی که دولت آلبانی با دستورآمریکا پدرخونده امپریالیسم مجبورشد لگد محکمی به آقا وخانم بزند ویه عالمه خلط سینه برسروروی آنها بپاشد ولی بازچاره ای غیرازبوسیدن پاها ندارند زیرا که حمایت مردمی راازدست داده ودرچنبره انزجارمردمی گرفتارند هرچقدرجلو تربرویم به دلیل گازگرفتن دستانی که نان می داد بیشتربه پابوسی لگد زنان اقدام خواهند کرد پاها راببوسید زیرا که صلاحیت وشایستگی شمایان همین است وبیشترازاین ارزش ندارید درآینده شاهد خواری وخفت بیشترآنان خواهیم بود. قانون تکامل است سخت یکسویه وتغییرناپذیر.

خروج از نسخه موبایل