عاقبت کوه موش زایید

موضع گیری مبهم مسعود رجوی در خصوص جنایات اخیر در فلسطین

بعد از 12 روز سرکوب و جنایت نیروهای اشغالگر صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین که موجی از محکومیت های بین المللی را علیه اسرائیل و کشتار کودکان بی پناه بهمراه داشت و این رژیم را وادار به تسلیم نمود، بالاخره مسعود رجوی از سر ناچاری و تحت فشار سکوت را شکست و موضعگیری نمود و پیام داد.

رجوی خائن در این پیام که بیشتر با هوچی گری و فرافکنی همراه بود تلاش کرد خودش را یکی از مدافعین فلسطینی ها نشان بدهد، البته با زرنگی سعی می نمود که خود را به رهبر متوفی جنبش فتح یعنی “یاسر عرفات” وصل کند.
حتی در همین پیام بی محتوا هم نتوانست بر واقعیت وابستگی فرقه اش به اسرائیل سرپوش بگذارد! ولو با چند کلمه به شکل صوری کشتار مردم فلسطین را محکوم کرده و آن وجهه سابق و انقلابی گری خودش را به نوعی حفظ کند.

باید اعتراف کرد که همچون مسائل دیگر در این خصوص هم مسعود رجوی دچار بحران هویت شده است. از روی همین پیام وی می شود براحتی تشخیص داد که دیگر آن کسی نبود که روزگاری سنگ فلسطینی ها را به سینه می زد و خودش را طرفدار دو آتشه مردم مظلوم فلسطین نشان میداد. مسعود رجوی دیگر آن کسی نیست که در تهران به یاسر عرفات سلاح هدیه می داد و تنها راه نجات ملت فلسطین را مبارزه مسلحانه می دانست.

برای کسی پوشیده نیست که مسعود رجوی همین پیام اخیر را هم از سر ناچاری و زیر فشار شدید و آنهم صرفا به فارسی داد چرا که او علیرغم اینکه تمام جهان فجایع اسرائیل علیه مردم مظلوم فلسطین را محکوم می کردند ساکت ماند.
مریم رجوی که نقش رهبری مجاهدین خلق استحاله شده فعلی را ایفا می کند در این خصوص حتی در حد حامیان اسرائیل هم اظهار تأسف نکرد و کلا اشاره ای به موضوع ننمود.

اینجاست که بعد از شنیدن پیام اخیر مسعود رجوی باید گفت که عاقبت «کوه، موش زایید».

*هر گاه بخواهند بگویند که فردی با کلّی ادّعا و هیاهو و تبلیغات، کاری مناسب با ادّعایش انجام نداده است، می گویند: «کوه، موش زاییده است». بعضی اوقات هم با تأکیدهای بیشتری می گویند: «کوه لرزید و غرّید و یک موش زایید». یعنی با آن همه بزرگی و ادّعا و غوغا، کار او بسیار ناچیز و کم اهمّیت است !
بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل