آیا اشو الگوی مسعود رجوی بود؟ – قسمت اول

فرقه می‌تواند مذهبی یا غیر مذهبی باشد، سیاسی یا غیرسیاسی باشد اما همیشه بر یک شخصیت استوار است. این شخصیت مرکزی و غالبا کاریزماتیک میتواند راجنیش معروف به اشو (Osho) باشد یا مسعود رجوی باشد. این گروه‌ها یا جنبش‌ها یک سلسله مناسک و آیین‌هایی دارند که ممکن است در جامعه میزبان حرام یا غیرقانونی نباشد اما در عمق واقعیت خود به شدت غیر‌انسانی و غیراخلاقی باشد. اعضای فرقه‌ها چه پیرو اشو باشند چه رجوی، باید به دستورالعمل‌ها و مناسک فرقه پایبند باشند.

فرقه اشو که در هندوستان طرفداران بین المللی پیدا کرده بود، در دهه هفتاد میلادی از هند به بیرون از مرزها و آمریکا رفت و کمون خود را در یکی از ایالت ها بنا کرد و تا آنجا پیش رفت که تبدیل به یک هسته تروریستی شد که صدها رای دهنده به نماینده مجلس آمریکا را در رستوران‌های شهر مسموم کردند. مستندها و مقالات فراوانی درباره فرقه اشو در حال حاضر در دسترس است که مستند پنج قسمتی ساخته نتفلیکس در سال 2018، یکی از بهترین منابع درباره این فرقه است. به هنگام مطالعه سرگذشت فرقه اشو شباهت‌های آن با فرقه رجوی به شدت خود را نشان می‌دهند.

در حالی که در سلسله مراتب تشکیلات مجاهدین خلق مریم رجوی در راس هرم فرقه‌ای، پس از شخص مسعود رجوی قرار دارد، در فرقه اشو زنی به نام شیلا دستیار اشو بود که نهایتا در 1986 به خاطر سو قصد به جان مردم در ایالت اورگون دادگاهی شد.

کارگران سکسی زن در فرقه های رجوی و اشو

شیلا می‌پذیرد که عاشق اشو بود و ادعا می‌کند که اشو نیز همین حس را به او داشت اما او به نشریه وگ گفت که هیچ رابطه جنسی با اشو نداشت. او گفت: «رابطه ما از نوع جنسی نبود. آن یگانگی اهمیت داشت. من در او غرق شده بودم.» با این وجود، در این سوی ماجرا مریم رجوی هرگز ادعا نکرد که با مسعود رجوی رابطه‌ای نداشته است. او برای ازدواج با مسعود به سادگی از همسر سابق خود مهدی ابریشمچی جدا شد. چنان که خانم آن سینگلتون در کتاب خود در این باره می‌نویسد که مریم حتی پیش از ازدواج رسمی با مسعود رجوی، در دوره‌ای که رییس دفتر شخصی مسعود رجوی بود، یک تجربه بستری در بیمارستان و سقط جنین داشت.

تصادفی نیست که در تشکیلات مجاهدین خلق و اشرام راجنیش (محل فرقه اشو) همه رده‌های مدیریتی مهم به زنان داده می‌شود. ساتیا فرانکلین که عضو سابق فرقه اشو است و مدتی را در اشرام زیسته است در مصاحبه‌ای به نیوزویک گفت که شیلا به شدت ناخوشایند و دیکتاتوری رفتار می‌کرد. اعضای سابق مجاهدین خلق، چه زن و چه مرد نیز همه تایید می‌کنند که مریم رجوی مسئول پیش برد دیکتاتوری مسعود رجوی در تشکیلات است، حتی در برهه کنونی که نزدیک به دو دهه از ناپدید شدن مسعود رجوی می‌گذرد.

بنا به گزارش نیو ریپابلیک، راجنیش یا همان اشو منطق خود برای بهره برداری از زنان را چنین بیان می‌کرد: «نکته این است که ذهن مردان کمی از بی‌ذهنی ذهن زنان دور است. بنابراین اشرام را زنان اداره می‌کنند تا زمانی که من افرادی بدون ذهن پیدا کنم. هنگامیکه بی‌ذهن‌ها پیدا شدند، دیگر زن و مرد فرقی نمی‌کند، اشرام توسط بی‌ذهن ها اداره خواهد شد.»

به نظر می‌رسد که رجوی از اشو هم فراتر می‌رود و خودخواهانه تر با مسئله برخورد میکند. اعضای سابق فرقه اشو می‌گویند که در حالی که همه پرسنل اداری در اشرام زن بودند، درمانگران (یا همان افراد رده بالای فرقه) مرد بودند و بهره کشی جنسی این مردان از زنان در جلسات گروهی درمانگری که تانترا نامیده می‌شد، افسار گسیخته و خشونت آمیز بود. یک پیرو سابق فرقه اشو در مستند نتفلیکس می‌گوید: « آنجا سکس گرایی به شدت رواج داشت. با این وجود سعی داشتند تو را متقاعد کنند که چون راجنیش زنان را برای اداره امور اشرام برگزیده واقعا به آزادی زنان معتقد است.»

مسعود رجوی هم استدلال خود را برای « رها کردن زن از بندهای جنسیتی» می‌بافد. اما رابطه جنسی را تنها برای خود حلال می‌داند. او اعضای متاهل را مجبور می‌کند که از یکدیگر طلاق بگیرند و تسلیم تجرد اجباری و مادام العمر شوند. حتی فکر کردن به جنس مخالف ممنوع است و تنبیه شدن از سوی فرماندهان که اکثرا زن هستند را در پی خواهد داشت. در مقابل، مسعود رجوی می‌تواند با هر زنی که از شورای به اصطلاح رهبری –که همه زن هستند—برمی‌گزیند، بخوابد.

در جلسات پیش از سکس که در کمون مجاهدین یعنی کمپ اشرف برگزار می‌شد، مریم رجوی دستیار مسعود بود و وظیفه او وادار کردن زنان به عریان شدن و رقصیدن در مقابل مسعود بود. جلساتی که مسعود و مریم رجوی آن را «رقص رهایی» می‌نامیدند و رابطه جنسی با مسعود رجوی نهایتا «یگانه شدن با برادر مسعود» نامیده می‌شد.

بتول سلطانی از زنان جدا شده از فرقه رجوی که برای اولین بار پرده از سوء استفاده‌های جنسی مسعود رجوی از زنان فرقه برداشت، می‌گوید تا پیش از آن حتی تصور نمی‌کرده که مریم و مسعود رجوی واقعا با هم رابطه داشته باشند. او این موضوع را باور نمی‌کرد تا روزی که مریم او را فراخواند و دستور داد با مسعود بخوابد. او مطمئن شد که رهبر عقیدتی‌اش مردی است با تمایلات معمول مردانه.
ادامه دارد…
مزدا پارسی

خروج از نسخه موبایل