نماد سایت انجمن نجات

اعمال هژمونی مسلحانه با بستن کلت در تشکیلات مجاهدین

سالهای دهه هفتاد مصادف بود با جاری شدن بندهای به اصطلاح انقلاب درونی ساختگی توسط رهبری فرقه مجاهدین .
درقدم های اول که مقدمات انقلاب بود در یک مقطعی رسید به بند ( دال )، این بند به معنای آب بندی وحاکمیت هژمونی زنانه بر مردان نام گذاری شد .

یعنی که رجوی مدعی بود زنان بایستی بدون سوابق و تجربه فقط به دلیل زن بودن حاکم شوند و با این بهانه می خواست تعارض و تقابل مردان تشکیلات را در مقابل خود محک بزند . مثلا مردی با سابقه مبارزه در زمان شاه و تا مراحل انقلاب و مبارزه نظامی و تمام پروسه مبارزاتی و تشکیلاتی تحت مسئول یک زن با سابقه کم در مناسبات و تشکیلات قرار می گرفت و اینگونه غرور و سابقه مرد را خراب کرده تا درصورت مقاومت و تقابل ، رجوی بهانه ای برای سرکوب مردان داشته باشد .

درحقیقت رجوی زنان را با رقص رهایی و هم بستر شدن و مواردی که زنان دیگر نتوانند سر بالا بگیرند سرکوب کرده وخیالش از بابت آنها راحت بود . و از طریق همین اهرمی که از آنها ساخته بود درصدد سرکوب ومهار مردان بود. در مراحل اولیه این کار باعث افسردگی و تقابل بیشتر مردان شد و تا جایی پیش رفت که زنان به مریم گزارش رسانده بودند که مردان از آنها فرمان پذیری ندارند، خصوصأ مردانی که رده های بالاتری دارند .

به دنبال این معضل زنان حاضر در فرقه، جملگی از رجوی رده و کرسی فرماندهی گرفته بودند. یعنی در واقع تمام زنان به مدت یک هفته از مناسبات و داخل ارتش ناپدید شدند .

یک روز اول صبح به طور غیر منتظره ای همگی زنان از رده بالا تا پایین ترین رده تشکیلاتی کلت (سلاح کمری) به کمر بسته در سر کار و برنامه ها حاضر شدند و این رویه ادامه دار شد و به طور مدام و 24 ساعته شد و در ساعت های استراحت و نهار وشام هم زنان همگی کلت به کمر داشته و در هر برخورد و تنشی و واکنش ساده کاری با مردان ، تنظیم رابطه زور و جبر مطلق و توهین و تحقیر و تهدید به استفاده از سلاح برطبق بخشنامه ساختگی و صادره از ستاد کل می کردند .

چند ماه این روند ادامه داشت و به محض کمترین تقابل مردان درهر کار ساده دست زنان روی سلاح می رفت و حرف زدن نیز با تهدید سلاح انجام می شد و مردان را تحقیر می کردند .

دراین فاصله مردان را مجبور به دادن گزارش تناقضات کرده و از نتیجه همگی تناقضات رجوی به تقابل در مقابل هژمونی مسلحانه زنان بر سر مردان رسید و در نتیجه رجوی احساس کرد که به مراد ومقصودش رسیده و مردان را رام کرده است. در حقیقت این اعمال هژمونی زنانه با کلت به کمر از آن طرف زنان را متناقض کرده بود و زنانی که تاقبل ازآن روابط خوبی با مردان داشتند و مسئولیت و فرماندهی هم داشتند وبدون نیاز به زور وجبر وسلاح بهتر کار کرده بودند شروع به تقابل با این استراتژی وتاکتیک غلط هژمونی با سلاح را کردند .

رجوی این بار آنها را خلع رده کرده وآن زنان را تا سر حد غلط کردن زیر ضرب و فشار برد .
در حقیقت رجوی دراین بین دنبال ایجاد تناقض بین زن ومرد و درگیرکردن آنها با هم بود که به دست آمد و برای ماست مالی شکست اعمال هژمونی با سلاح را با بند دیگری از انقلاب پوشالی ماست مالی نمود . این روند مدیریت سال های سال رجوی در کنترل نیرو بوده و هست .
عباس کرمی

خروج از نسخه موبایل