باند رجوی در اینهمانی کامل با باندهای مافیایی

تشکیلات مجاهدین، مایه ی ننگ ایران است

” تشکیلات مجاهدین، گنجینهٔ مبارزاتی مردم ایران ” نام مقاله ایست که رجوی ها منتشر کرده اند و انتخاب تیتر این یادداشت کوتاه از طرف من، نشانگر اعتراض اصولی ام به این نوع تیتر زدن بیجای قلم بدست دروغگو و لاف زن رجوی بوده است.

نامبرده در بخشی از مقاله ی خود نوشته است :
” سخن این است که ۵۷ سال مبارزه مردم ایران برای آزادی در برابر دو دیکتاتوری، در سازمان مجاهدین خلق ایران متکاثف شده است. این سازمان یک گنجینهٔ مبارزاتی است. بانک دارایی‌های ایرانیان است”.

کور شود آنکه را که چنین چیزی دیده است.
سازمان استحاله یافته ی مجاهدین 40 سال ازعمر 50 ساله – و نه 57 ساله اش- را مطلقا در مسیر ضد مردمی و در راستای خیانت به منافع ملی طی کرده و در این روند، بزرگترین جنایت ها را در حق اعضای خود از بابت تبدیل به فسیل کردن ها، تحمیل طلاق اجباری ، بی پدر و مادر شدن بچه های بیگناه ، سوء استفاده های جنسی از زنانی که شوهرانشان را با این طریق جبارانه از دست داده و بی پناه تر شدند و… مرتکب شده است.

در کارنامه اش چند سالی مبارزه جویی وآنهم در جدایی با مردم وجود دارد – که این یکی را باند رجوی دوست ندارد- وبقیه کارهایش در تضاد با منافع عموم خلقی جریان داشته و پرواضح است که این جریان مایه ی ننگ هر ایرانی وطن دوست نه گنجینه ی مبارزاتی و نه در قلمرو دارایی ایرانیان است و بلکه درحد توان خود ازمیزان دارایی های مردم ایران – چه به لحاظ مادی وچه به لحاظ معنوی- کاسته است.

دوباره :
“اگر این تشکیلات نبود، خلق ما در سموم زندگی‌کش بنیادگرایی دینی، کدام رایحهٔ حیات‌بخش را تنفس می‌کرد.”
یعنی مردم دارند رایحه ی حیات بخش را استشمام میکنند؟!
به حق چیزهای نشنیده !

مجددا:
” اگر این تشکیلات نبود، دستان یاری‌خواه ستمدیدگان به کدام سو دراز می‌شد و از چه کسی یاری می‌جست؟”
پس دستها بسوی شما دراز بوده و ما خبر نداشتیم؟
یعنی اگر من که بنیه ی مالی ضعیفی دارم، میتوانم دستم را بسوی شما دراز کرده و از دلارهای عربستان استفاده نموده و رفع فقر و مسکنت کنم؟
ای دل غافل و ساده ی من!
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم / یار درخانه و ما گرد جهان میگردیم!

همینطور:
” پیام تشکیلات آبدیده و منسجم مجاهدین در اشرف ۳ برای جامعهٔ ایران و جوانان قیام‌آفرین این است که پرچم نبرد با دیکتاتوری دینی برافراشته است، باید در زیر آن گردآمد، در هر کوچه و محله و خیابان شهرهای ایران، دست به تشکیل کانون‌های شورشی زد. کانون‌ها را تکثیر کرد و قیام را سازمان داد. همه چیز برای پیروزی در دسترس است. پیروزی را اراده‌های درهم تافتهٔ ما در کسوت یک مبارزه سازمان‌یافته و متشکل می‌سازد.”

ما در دنیایی زندگی میکنیم که پر است از تشکیلات منسجم و آبدیده.
تمام سازمانهای مافیایی و جنایتکار که تعدادشان هزاران است ، تا بخواهی منسجم، آبدیده و بشدت خبره هستند .
این انسجام، خبرگی و آهنین بودن تنها بدرد جنایتکاری هایشان میخورد و مردم از این جهت متحمل خسران و بدبختی میگردند.
باند رجوی در اینهمانی کامل با این باند های مافیایی است وچیزی را که نصیب مردم وکشور میکند شرّ است.
به کانون های شورشی تان که میرسیم باید گفت وضع داغان اینها را خودتان بهتر میدانید ومن این خبر را از باب اطلاع خواننده ی این سطور که به مسئله واقف نیستند، مطرح نمودم .

سعید

خروج از نسخه موبایل