نامه سرگشاده به لرد کوربت – نامه شماره دو

لرد کوربت عزیز

با تقدیم احترام، من به نامه قبلی خود به تاریخ 28 فوریه 2007 و سؤالات بسیاری که در برابر شما گذاشتم اشاره میکنم که مربوط به مصاحبه شما با بی بی سی میشد که همچنان بی پاسخ مانده اند. من انتظار داشتم که شما حداقل بخشی از سؤالات مرا که در نامه ام مطرح نموده بودم در مصاحبه بعدی خود توضیح بدهید.

بهرصورت، حال مایلم به مصاحبه اخیر شما با تلویزیون اسکای نیوز که در وب سایت سازمان مجاهدین خلق به نام همبستگی ملی منعکس گردیده بود اشاره کنم. در این مصاحبه شما از غرب خواسته اید تا موانع سر راه سازمان مجاهدین خلق را که میخواهد رژیم ایران را سرنگون کند بردارند و از انگلستان خواسته اید تا مواضع سرسختانه تری علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ نماید. شما همچنین نظرات قبلی خود را مبنی بر اینکه لیست کردن سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک گروه ممنوعه تروریستی با مقاصد سیاسی انجام شده است تا از حکومت اسلامی دلجویی شود تکرار نموده اید.

مقدمتا باید مشخص کنم که نظرات شما در مصاحبه تان عینا همان هایی هستند که توسط مسعود و مریم رجوی مستمرا در بیانیه هایشان تکرار میشوند. شما هم – درست مثل آنها – وارد جزئیات نشده و سؤالات بی پاسخ بسیاری را به جا میگذارید. من نسبت به اینکه نظرات رهبران سازمان مجاهدین خلق را تکرار کنید اعتراضی ندارم البته اگر آماده باشید تا در خصوص ابهامات مسئله نیز توضیح بدهید.

اولا مایلم با جزئیات موضوع بدانم که چگونه راه سازمان مجاهدین خلق برای برقراری صلح و آزادی در ایران، صرفا با قرار دادن نام این سازمان در لیست گروه های تروریستی، سد شده است؟ آنان چه محدودیت های سیاسی را در حال حاضر در کشور های غربی تجربه میکنند؟ آیا شما انتظار دارید که سرویس های امنیتی غربی یک فرقه مخرب را کاملا بدون دیدبانی در کشور های خود، خصوصا بعد از واقعه تروریستی 11 سپتامبر، رها کنند؟ سازمان مجاهدین خلق امروزه از برنامه ماهواره ای به سمت ایران برخوردار است که از لندن پخش میشود؛ نشریه مجاهد هفته نامه این سازمان در لندن منتشر شده و به تمام دنیا فرستاده میشود؛ آنها به نمایندگان پارلمان ها دسترسی دارند و انعکاسات حمایت آمیز در مطبوعات میگیرند؛ آنها برای جمع آوری پول در کشورهای غربی دست باز داشته و فعالیت های خود را در داخل ایران از پاریس و سایر پایتخت های کشورهای غربی هدایت میکنند، آنها هیچ محدودیتی در برگزاری تظاهرات، کنفرانس مطبوعاتی، جلسات عمومی و همچنین مسافرت به دور دنیا و دیدار آزادانه با افراد ندارند و پول هنگفتی در این رابطه خرج مینمایند و منابع مالی بسیاری دارند. بنابراین من ممنون خواهم شد اگر شما بتوانید برخی نمونه هایی که مربوط به محدودیتهایی که سازمان مجاهدین خلق در غرب تحمل میکند که مانع برقراری صلح و دموکراسی در ایران میشود و مستقیما منتج از لیست شدن این سازمان به عنوان یک گروه تروریستی است را بیان بنمائید.

ثانیا مایلم بپرسم که چگونه است که این سازمان زمانی بدلایل سیاسی در لیست قرار گرفته است ولی حالا نامش بنا به دلایل سیاسی مشابه از لیست خارج نمیشود؟ من اعتقاد ندارم که معامله انجام شده – طبق فرضیه شما – که زمانی بین غرب و جمهوری اسلامی ایران منعقد شد همچنان برقرار باشد. برعکس روابط دو طرف هر روز رو به وخامت میرود. من واقعا میخواهم بدانم که تمامی کشورهای آمریکایی و اروپایی، خصوصا ایالات متحده و بریتانیا، به لحاظ سیاسی از باقی گذاشتن نام سازمان مجاهدین خلق در انواع لیست های مختلف تروریستی چه استفاده سیاسی میکنند؟

من بی صبرانه منتظر هستم تا پاسخی در خصوص دو سؤالی که در بالا مطرح کردم یا از جانب شما و یا هر کس دیگری که همان ادعاهای شما را دارد دریافت کنم. من همچنین آرزو میکنم که نام سازمان از تمامی لیست های تروریستی در سراسر جهان برداشته شود و هر گونه محدودیت مفروضی که بر آنها تحمیل شده است هر چه زودتر رفع گردد تا دیگر بهانه ای در دست سازمان باقی نماند.

با تشکر فراوان

ارادتمند

ابراهیم خدابنده

هشتم آوریل 2007

خروج از نسخه موبایل