پیام کشورهای اروپایی به بقایای رجوی

پیام کشورهای اروپایی به بقایای رجوی
ایران‎دیدبان
نقل است دانش‎آموزی که قرار بود در کلاس جغرافی راجع به همسایگان شرقی ایران کنفرانس بدهد، از روی تنبلی فقط به مطالعه پیرامون پاکستان پرداخت. سر کلاس و به هنگام آزمون اتفاقاً معلم راجع به افغانستان از او پرسید، و او که هیچ در این باره نمی‎دانست گفت افغانستان همسایه‎ی شرقی ایران است که از جنوب نیز همسایه با پاکستان است و اما پاکستان… و بدین‎طریق شروع کرد به ارائه‎ی محفوظاتش پیرامون پاکستان، و باز هرچه معلم از او راجع به افغانستان می‎پرسید، او بحث را به پاکستان می‎کشید.
این حکایت، وصف حال ِ تحلیل‎های از قبل آماده شده، آبکی و بی‎ربط دار و دسته‎ی رجوی است که به‎مناسبتی، یاد دردهای لاعلاج خود افتاده و ته خط به این می‎رسند که باید از لیست گروه‎های تروریستی خارج شوند.
نمونه‎ی افلاس بقایای رجوی، اظهارات مریم رجوی و علی صفوی است که به‎تازگی انتشار یافته. توجه کنید:
مریم رجوی: « به مناسبت سالروز میلاد پیامبر اكرم، حضرت محمدص، یك گردهم‌آیی در محل اقامت رئیس جمهور برگزیده مقاومت برگزار شد،در این مراسم خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت میلاد فرخنده پیامبر اكرم را تبریك گفت و تأكید كرد: امروز متأسفانه دولت های غربی برای منافع اقتصادی و سیاسی خود به حمایت از رژیم بنیادگرای حاكم برایران پرداخته و عملا در سركوب مسلمانان دموكرات شریك شده‌اند. شگفتا كه مجاهدین یعنی جنبش اصیل معتقد به اسلام دمكراتیك‌، در لیست تروریستی قرار می‌گیرد، و مماشات با ملایان تهران سیاست روز می‌شود. »
و علی صفوی: « در حالی كه همه از آزادی 15 ملوان بریتانیایی كه به مدت تقریباً دو هفته توسط رژیم ایران به اسارت گرفته شده بودند، نفس راحتی كشیدند، حداقل چیزی كه می توان در مورد خیمه شب بازی كه در صحنه تلویزیونها در جریان كنفرانس مطبوعاتی احمدی نژاد در تهران در روزچهارشنبه، ارائة گردید گفت، این است كه تهوع آور بود… تا آنجا كه به اپوزیسیون مربوط میشود، در حالی كه اعضا و هوادارانش در داخل كشور اعدام شده اند، در خارج از ایران، به دلیل آنكه در لیست های سیاه اتحادیه اروپا و آمریكا قرار گرفته است، با مانع مواجه شده است. حتی زمانی كه دادگاه عالی اروپایی نامگذاری گروه اصلی اپوزیسیون ایران، مجاهدین خلق، را لغو كرد، اتحادیه اروپا از اجرای حكم خودداری كرد و حكومت قانون را به سخره گرفت. و وزارت خارجه آمریكا نیز كماكان از خارج كردن مجاهدین از لیست تروریستی اش با اصرار بر اتهامات كهنه شده ای كه به بیش از سه دهه قبل برمی گردد، خودداری می ورزد. »
توجه دوباره به پیام اخیر رجوی نیز این واقعیت را روشن می‎سازد که قرار داشتن نام مجاهدین در لیست گروه‎های تروریستی، شدیداً به آنها فشار آورده و بدجوری آنها را در منگنه قرار داده است.
عمده تلاش مجاهدین برای خارج شدن از لیست به این دلیل است که گمان می‎کنند خارج شدن از این لیست، مانعی در برابر تصمیم دولت عراق برای اخراج آنها ایجاد خواهد کرد!
اما قبل از این، انگیزه و علت‎العلل تلاش‎های سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک (از همه نوع آن) مجاهدین برای خروج از لیست گروه‎های تروریستی، بحران بی‎اعتباری و عدم مقبولیت این دار و دسته است که همچون صخره‎ای سترگ در مقابل آرزوها، توهمات و ادعاهای واهی و بی‎اساس آنها خودنمایی می‎کند.
از یک‎سو از درون، همواره بحران نیرویی اعم از فریاد، اعتراض، ریزش نیرو، بی‎روحیه‎گی، ناامیدی، یأس و سرخوردگی ناشی از برباد رفتن اعتمادها و محقق نشدن شعارها و وعده‎های رجوی بوده است که سرنگونی و به قدرت رسیدن را امری دست یافتنی در کوتاه‎مدت معرفی می‎کرد و از همه مهم‎تر رنج روحی و عذاب ِ وجدانی‎ای است که نیروها به‎دلیل عدم وجود پایگاه مردمی و ضدیت مردم با رفتار ناهنجار دار و دسته‎ی رجوی به آن گرفتار شده‎اند.
رجوی نیز به‎خاطر اشراف بر این وضعیت و چنین روحیه‎ای در بین نیروها است که به‎جای پاسخ‎گویی مسؤولانه و اعتراف به اشتباهات و عبرت گرفتن، به تراشیدن انواع و اقسام عذر بدتر از گناه روی آورده و در هر دوره‎ای یک بهانه برای شکست‎ها و ناکارآمدی‎هایش علم می‎کند.
در دوره‎ای جنگ را بزرگ‎ترین عامل ماندگاری جمهوری اسلامی معرفی می‎کرد و مدعی بود که اگر ایران صلح کند، سرنگون خواهد شد! در حالی‎که درست در همین مقطع، خود به قصد حداکثر بهره‎برداری از جنگ، تا نهایت وابستگی به دستگاه جنگ و جنون صدام پیش رفت تا شاید بتواند شرایط را به‎نفع خود تغییر دهد.
پس از جنگ و برای چند سال، امید غربی‎ها به استحاله را عامل ناکامی‎ها و شکست‎های خود معرفی می‎کرد. این نیز در حالی بود که بیشترین امتیازات را غربی‎ها به‎خاطر بازی‎های مجاهدین در رابطه با ایران، به این گروه دادند و هنوز هم از آنها نگهداری می‎کنند.
چند سالی است که قرار داشتن در لیست گروه‎های تروریستی و مماشات را بهانه‎ی ناتوانی‎ها، شکست‎ها و ضعف‎های ذاتی‎اش کرده و با مناسبت یا بی‎مناسبت به سراغ آن می‎رود تا شاید نیروها باورشان بیاید که شاید اگر نام این گروه از لیست خارج شود، توان انجام دادن کاری را خواهند داشت.
اما مشکل مجاهدین درباره‎ی لیست گروه‎های تروریستی به درون روابط تشکیلاتی آنها خلاصه نشده و برخلاف تصور آنها که آن را باعث آبروباختگی و بی‎اعتباری می‎دانند، آن موضوع ناشی از بی‎اعتباری و آبروباختگی آنها است.
دولت‎های غربی اگر ذره‎ای برای یک گروه مخالف ملاک‎های سیاسی‎شان اعتبار قائل باشند، با وجود قرار دادن نام آن در لیست گروه‎های تروریستی، راه‎های مذاکره و مراوده با آن را مسدود نکرده و با آن وارد مذاکره می‎شوند. نمونه‎ی برجسته‎ی آن، ارتش جمهوری‎خواه ایرلند، حماس، حزب‎الله و پ.ک.ک است، اما مجاهدین حقیقتاً ذره‎ای اعتبار و وجاهت ندارند تا دولت‎مردان اروپایی رغبتی به آنها نشان دهند.
واکنش شدید غربی‎ها پس از رأی یک دادگاه به‎نفع مجاهدین، به‎خوبی این واقعیت را نشان می‎دهد که آنها حاضر نیستند دار و دسته‎ی رجوی را بیش از قد و قواره‎اش تحمل کنند و آن را در سطح همان کاربردهای معمولی‎اش مثل جاسوسی و به‎راه انداختن تظاهرات هنگام نشست‎های آژانس و… می‎خواهند.
اقدام اخیر دستگاه قضایی فرانسه را نیز می‎توان در ادامه‎ی واکنش سه کشور قدرت‎مند اروپایی پس از صدور حکم دادگاه بدوی لوکزامبورگ ارزیابی نمود که پیام واحد و قاطعی را به بقایای رجوی و حامیان آنها ارسال داشتند مبنی بر این‎که حتی در مسیر خصومت با ایران نیز حاضر به استفاده از مجاهدین نیستند.

خروج از نسخه موبایل