تحولات مرز ایران و آذربایجان و جست و خیزهای مجاهدین

مانورهای نظامی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران نزدیک مرزهای مشترک ایران – ارمنستان و آذربایجان نشان می دهد که تهدید اسرائیلی ها و دیگر گروههای تروریستی در مرزهای شمال غربی کشورمان نیازمند پاسخ قاطع دیپلماتیک و در صورت نیاز نظامی است.

اما در این میان چیزی که جلب توجه می کند جست و خیز گروه تروریستی و رانده شده مجاهدین است.
سایت رسمی این گروه در تاریخ یازدهم شهریور در مطلبی تحت عنوان « گرد و خاک مرزی برای پوشاندن کدام خطر؟» سعی کرد شرایط و تحولات در مرزهای شمال غرب کشور را با فرهنگ خاص فرقه تجزیه و تحلیل نموده و آن را در قالب استراتژی های تولید شده توسط رهبر فرقه به خورد مخاطبانش بدهد.

آنچه که در پس این نوشتار رخ می نماید بازنشخوار همان اراجیف با برخی تغییرات توسط قلم به مزدان رجوی است که خنگی و کودنی را از رهبر کوتوله شان به ارث برده اند.

در ابتدای این مطلب آمده است «مجاهدین چهار دهه قبل، در آنالیز ماهیت و ساختار (جمهوی اسلامی) به این نتیجه رسید که این رژیم برای تحمیل خود به دنیای معاصر ناگزیر از حرکت کردن بر روی دو پا می‌باشد. این دو پا تعادل این نظام را حفظ می‌کند و آن را قادر به ادامهٔ حیات می‌سازد: سرکوب در داخل ایران، و صدور بحران به خارج از مرزها یعنی تروریسم . . »
در ادامه مطلب نیز می نویسد: «لشکرکشی‌ها و گرد و خاک‌های مرزی این رژیم در شمال غربی ایران را نیز باید از این خاستگاه دید که به‌ دنبال برون‌ رفتی برای رژیم از بحرانهای داخلی و مشخصاً بحران سرنگونی است. که برای سرپوش گذاشتن بر وضعیت وخیم و شرایط انفجاری جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد. (ایران) به‌دنبال آن است تا نگاهها را از درون به بیرون منحرف نماید.»
رجوی زمانی که هنوز در ارتش صدام حضور داشت می گفت: «جمهوری اسلامی ایران روی دو پای جنگ و سرکوب سوار است که هر کدام را از دست بدهد «سرنگون» خواهد شد! »
اما ایران صلح کرد و جنگ هم تمام شد تنها کسی که سرنگون شد صدام بود و تنها کسی هم که از خاک عراق بیرون انداخته شد رجوی بود.

این مردک ابله که صرفا به امید صدام برای ایران خط و نشان می کشید به خوبی می دانست تحلیل های زمان جنگش صرفا برای نگه داشتن اعضا در خاک عراق بوده و هیچ سنخیتی با دنیای واقعی ندارد.
لذا در تحلیل شرایط مرز ایران و آذربایجان هم با رندی تمام به جای کلمه «جنگ» در استراتژی خود این بار از واژه «تروریسم» استفاده کرد، تا هم حرف جدیدی برای وادار کردن اعضا برای ماندن در تشکیلات داشته باشد. و هم گاف زمان جنگ خود در تحلیل هایش را بپوشاند مبنی بر اینکه از اول هم منظور رهبر مجاهدین از جنگ همان تروریسم بود!

طبعا مجاهدین از هرگونه ناامنی در مرزهای شمال غرب کشورمان استقبال می کنند تا شرایط حضورشان در این مناطق این بار تحت حمایت اسرائیل در قالب فعالیت های اطلاعاتی و یا عملیاتی همراه با دیگر گروههای تروریستی مثل داعش و یا جبهه النصره سوریه فراهم شود.

گفتنی است «نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی شامگاه جمعه (به وقت تهران – اول مهر) با «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید دیدار کرد. منابع خبری پیش از این دیدار اعلام کرده بودند که بنت قصد دارد در این دیدار راهبرد خود برای مقابله با ایران را با بایدن به اشتراک بگذارد.

«باراک راوید» خبرنگار اسرائیلی پایگاه خبری آمریکایی «آکسیوس» در گزارشی نوشت که نفتالی بنت در دیدار با بایدن راهبرد خود علیه ایران را با آن چیزی که مقام‌های اسرائیلی با عنوان «مرگ با هزاران ضربه چاقو» نام می‌برند مطرح کرد.

راهبردی که بنت به بایدن ارائه داده شامل مقابله با ایران از طریق ترکیب اقدامات کوچک بسیار در جبهه‌های متعدد نظامی و دیپلماتیک است که این اقدامات به جای یک حمله شدید به ایران است.

هرچند جزئیات طرح اسرائیل مشخص نشده است ولی به نظر می رسد مهم ترین ابزار دشمنان ایران در این است که همانند جریان سوریه با اختلاف افکنی میان مردم، قومیت های مختلف را به جان هم انداخته و طرح تجزیه را پیش ببرند.

در این میان امید اسرائیل برای اجرای این طرح به گروههای تروریستی ورشکسته ای؛ مثل مجاهدین و یا گروههای کُرد مسلح ساکن در اقلیم کردستان و یا دیگر گروههای تروریستی در منطقه جنوب و شرق کشور است تا با پشتیبانی مالی آنها توسط برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و آموزش های نظامی و امنیتی آنان توسط آمریکا و اسرائیل پیش برده شود. البته خوابی که هرگز تعبیر نخواهد شد.

اما آنچه که اکنون مایه نگرانی رهبران فاسد و بدنام مجاهدین شده و آنان را بیشتر از قبل به سوی اسرائیل سوق داده است، تحولات میدانی در عرصه سیاست ، از جمله مذاکرات رو به جلو ایران و عربستان سعودی و دست یافتن به یک توافق جامع است، که مسلما پیام آن به مجاهدین، پایان یافتن تاریخ مصرف این گروه و دیگر گروههای تروریستی برای عربستان سعودی و قطع هرگونه حمایت مالی، سیاسی، رسانه ای و . . . از آنان است. که می تواند حساب و کتاب همه این اراذل و اوباش را بهم بریزد.

نویسنده : یوسف اردلان

خروج از نسخه موبایل