به مناسبت درگذشت ژنرال اودیرنو

ژنرال اودیرنو Raymond Thomas Odierno که مجاهدین را وادار به تسلیم و خلع سلاح کرد در تاریخ 8 اکتبر سال جاری میلادی فوت نمود.
در وقایع مربوط به سازمان مجاهدین خلق بعد از سقوط صدام حسین دیکتاتور سابق عراق به اسم یک ژنرال آمریکایی که برای خلع سلاح ارتش کذایی آزادیبخش ملی به پادگان اشرف رفت بر می خوریم. کسی که نقطه پایانی بر تمام توسعه طلبی ها و نقشه های جاه طلبانه مسعود رجوی گذاشت .

بعد از انبوه مذاکرات و کشمکش های نظامی بین عراق و آمریکا، النهایه آمریکا در اواخر سال 1381 شمسی با لشکر کشی وسیع خود به کشور عراق حمله کرد و دیکتاتور سابق کشور عراق را ساقط نمود. البته آن جنگ و نبرد حاشیه های زیادی داشت که به یکی از حاشیه های آن در زیر پرداخته می شود .

بعد از سقوط کامل رژیم صدام حسین و از هم پاشیدن ارتش و قوای نظامی، کشور عراق وارد مرحله ی جدیدی شد. مرحله ای که شاید باورش برای خیلی ها سخت بود، طوری که وقتی ارتش آمریکا اطلاعیه می داد که وارد خاک عراق شده است دولت صدام حسین بلافاصله تکذیب می کرد. بعد از اینکه بارها ارتش آمریکا از پیشروی های خود به سوی بغداد خبر داد و وزارت خارجه و وزارت کشور صدام حسین تکذیب کردند، ناگهان صدای رادیوی بغداد قطع شد و دیگر توان تکذیب اطلاعیه های ارتش آمریکا را نداشت، زیرا ارتش آمریکا وارد بغداد شده و رادیو تلویزیون عراق را به تصرف خود در آورده بود .

در آن هنگام نیروهای آمریکایی از شمال و جنوب عراق در حال پیشروی بودند و با پوشش و حمایت جنگنده های قدرتمند خود از هوا و بمباران های مهیب توسط بمب افکن های B52 هر حرکتی را متلاشی میکردند .
مسعود رجوی که قبلا در اجتماع اعضای فرقه اش اعلام کرده بود که بعد از حمله آمریکا به عراق، پیشروی به سمت مرز ایران را شروع خواهد کرد و به زعم خود عملیات فروغ جاویدان 2 را رقم خواهد زد، فرار را بر قرار ترجیح داد.
با لابی گری برخی از سیاستمداران آمریکایی که فرقه رجوی را حمایت میکردند، بویژه در وزارت دفاع آمریکا، قرار بر آن شد که نیروهای مجاهدین خلق یک پارچه باقی بمانند تا شاید برای روزهای آینده مورد استفاده قرار بگیرند، اما قرار شد که کاملا خلع سلاح بشوند.
بعد از این تحولات سریع و برق آسا در عراق، در ابتدای کار تمامی نیروهای فرقه رجوی در هر جایی از خاک عراق بودند به نوبت و در یک زمان بندی کوتاه خلع سلاح شده و در پادگان اشرف گرد هم آمدند. مثلا من یادم هست که آمریکائیها واحد نظامی ما را در یکی از پادگان های عراقی در نزدیکی شهر جلولا گرد آوردند و تمام سلاح هایمان را ثبت و ضبط نمودند. تمام تانک ها، توپ خانه، کاتیوشا، تیربارهای سبک و سنگین، سلاح های انفرادی، انواع مواد منفجره، انواع فشنگ ها و گلوله ها و غیره جمع شدند. یعنی به معنای دقیق کلمه حق داشتن حتی یک پوکه خالی راهم نداشتیم. بلافاصله هم بازرسی بدنی کامل و تجهیزات انفرادی افراد انجام گرفت تا اطمینان حاصل شود که چیزی باقی نمانده است. دیگر از آن همه سلاح و تجهیزات نظامی هیچ خبردار نشدیم و تمام آنها را تحویل داده و با اسکورت آمریکائی ها به قرارگاه اشرف منتقل شدیم. بقیه نیروها نیز در هر جایی از عراق که بودند همین روال را طی کردند.

بعد از اتمام این اقدامات بود که “ژنرال اودیرنو” با یک اسکورت قدرتمند وارد اردوگاه اشرف شد و در یک دیدار بسیار آنی و سریع با طرف حساب خود که در آن زمان “مژگان پارسایی” به عنوان فرمانده پادگان اشرف برگه رسمی تسلیم کامل و خلع سلاح و پذیرش تمامی شروط آمریکا را به امضاء وی رساند و بدین ترتیب نقطه پایانی بر تخیلات و توسعه طلبی های رجوی گذاشته شد.

ژنرال اودیرنو از آن زمان توسط خیلی از ایرانی ها به عنوان کسی که رجوی را تسلیم و خلع سلاح کرد و شروط خود را بر او تحمیل نمود شناخته شد و سر زبانها افتاد، و این بار نیز با خبر مرگ وی از آن روزها یادی کردیم.
بعد از امضاء برگه های شکست و تسلیم در حضور نیروهای آمریکائی، مسعود رجوی سعی می کرد که این شکست خفت بار را به نوعی جمع و جور کرده و اسم آنرا “مصالحه و قرار داد دو طرفه” بگذارد. تلاش بسیاری می کرد که هم در داخل تشکیلات از هم پاشیده شده اش و هم در خارج از تشکیلات به همه القاء نماید که مجاهدین خلق بر خلاف میل باطنی خودشان تن به مصالحه داده و پرچم سفید را در مقابل آمریکائیها بالای سرشان بردند تا باقی بمانند. هیچگاه کلمه شکست استراتژی را بر زبان نیاورد زیرا اعترافی بر شکست خطوط خودش در طی این سالیان بود. بعدها می گفت که من بین اسب و اسب سوار باید یکی را انتخاب میکردم. گزینه خودش اسب سوار بود یعنی نیروها.

از این جهت بود که این ژنرال چهار ستاره آمریکایی در تاریخچه فرقه رجوی تبدیل به یک خاطره تلخ گردید. خاطره ای که هر بار با نام بردن این ژنرال آمریکایی زنده می شود.
هم اکنون نیز اگر اخبار این مطلب را در سایتهای رجوی دنبال کنید خواهید دید که تا این تاریخ آنها شکست و تسلیم و خلع سلاح خود در برابر آمریکائیها را “مصالحه و توافق دو جانبه” می نامند.
در واقع اگر مصالحه و توافقی صورت میگرفت شاخص داشت، شاخص آن توافق و مصالحه این بود که سلاحهای مجاهدین خلق با شروطی در دستشان باقی می ماند.
بعد از آن زمان هر کاری در پادگان اشرف با فرمان فرماندهان “پنتاگون” در صحنه انجام میگرفت . تا زمانیکه طبق قرارداد موسوم به “سوفا”، آن بخش از ارتش آمریکا که در اشرف مستقر بودند بعد از ریاست جمهوری “اوباما” موظف به ترک خاک عراق در سال 1388 گردیدند و لاجرم ارتش آمریکا نیز پادگان اشرف را ترک کرد و جای خود را به یگانهایی از ارتش عراق داد که فصل جدیدی از درگیریهای نظامی و فیزیکی با عراقی ها شروع شد.
بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل