خرده جنایت های بی زن و شوهری در کیش شخصیتی مسعود رجوی

مارتین سلیگمن، روان شناس برجسته دانشگاه پنسیلوانیا در کتاب «خوشبختی اصیل» می‌گوید: «ازدواج بیشتر از هر پیوند دیگری بین انسان‌ها، در خوشبختی آنها نقش دارد.» به باور او، ازدواج به زندگی افرد معنا می‌دهد. وی می‌گوید خوشبخت‌ترین افراد دنیا از میان افرادی هستند که ازدواج کرده اند. این در حالی است که نزدیک به چهار دهه است که در تشکیلات مجاهدین خلق ازدواج ممنوع است و تجرد اجباری است.

جمله‌ای در مقاله اخیر عضو جدا شده از مجاهدین خلق بخشعلی علیزاده بسیار قابل تامل است. او که در این مقاله از زندگی امروز خود خارج از تشکیلات ابراز رضایت می‌کند، می‌نویسد: « مهم‌ترین دستاورد من در زندگیم این است که بعد از دو سال از بازگشتم به ایران به کمک خانواده ام موفق شدم شریک زندگیم را پیدا کرده و با هم زندگی مشترک قشنگی را شروع کنیم که حاصلش تاکنون یک فرزند دختر به نام «هِلما» می باشد.»

چرا در تشکیلات مسعود رجوی ازدواج ممنوع شد؟

رسانه های مجاهدین خلق برای توجیه ممنوعیت ازدواج در تشکیلات البته که واژه ممنوعیت را به کار نمی‌برند و با الگو قرار دادن مریم رجوی به عنوان زنی که به همسر و زندگی خانوادگی نه گفت، طلاق او از مهدی ابریشمچی و ازدواج با مسعود رجوی را چنین توجیه می‌کند: «طلاق وی، نه یک طلاق معمول، بلکه ناظر بر این امر بود که مریم رجوی نقش خود به عنوان یک «همسر» در زندگی خانوادگی را مغایر با ادامه‌ی مبارزه‌ای می‌دید که تمامی انرژی‌ها و توان انسانی او را می‌طلبید.»

بدین ترتیب، دیگر زنان عضو سازمان باید از او تبعیت می‌کردند و شوهران و فرزندان خود را مانع مبارزه می‌دیدند و مانند «مریم رجوی به عنوان نماینده‌ای از نسل زنان مجاهد وارد دایره‌ی رهبری» می‌شدند تا آزادی و رهایی زنان را تضمین کنند. اما ماجرا به جدا شدن از همسر و برطرف کردن مانع مبارزاتی ختم نشد و مریم قجرعضدانلو رسما با مسعود رجوی ازدواج کرد تا در «حریم رهبری» قرار بگیرد!
این ازدواج عجیب در رسانه های مجاهدین چنین توجیه می‌شود: « او به خود و دیگران نشان داد که یک زن خود انتخاب می‌کند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را در زندگی برگزیند. زنی که از همسر خود طلاق گرفته، با آرمان خود یا به عبارتی با رهبر آرمانی خود ازدواج می‌کند!» .
مسعود رجوی رهبر آرمانی است و به تعبیر رسانه های مجاهدین «بخاطر نقش بدون جایگزینش در سازمان مجاهدین خلق» باید آرمان همه اعضا باشد و همه اعضا پس از کنار گذاشتن زندگی خانوادگی باید او را همه چیز خود بدانند تا به زعم تشکیلات در دام «فردیت و جنسیت» نیفتند.

چرا ازدواج برای مسعود رجوی ممنوع نشد؟

رسانه‌های تبلیغاتی مجاهدین خلق هزاران سطر در توجیه ازدواج مسعود و مریم رجوی یا همان «انقلاب ایدئولوژیک» می‌نویسند اما از سوی دیگر ماجرا چیزی گفته نمیشود. اما برخی از زنان جدا شده از تشکیلات افشا کردند که ازدواج با رهبر آرمانی به هیچ روی –چنان که اکثر اعضای مجاهد تصور می‌کردند– ازدواجی نمادین نبود. بلکه نقش جنسیت و رابطه جنسی در آن بسیار پررنگ بود.
افشاگری‌های افراد جدا شده از جمله بتول سلطانی درباره جلسات رقص رهایی و عریان شدن زنان عضو شورای رهبری در مقابل مسعود رجوی، جاری شدن صیغه عقد دسته جمعی میان او و زنان و هم خوابگی نوبتی زنان با او و حتی جلسات رابطه جنسی گروهی، روشن کرد که جنسیت و فردیت برای رهبر آرمانی مجاهدین خلق نه تنها مطرود و نکوهیده نیست بلکه عملا بسیار پراهمیت و پرکاربرد است. چندان که زنان مورد کاربرد بابت ارائه خود به رهبر آرمانی هدیه و درجه سازمانی دریافت می‌کردند.

زنان مجاهد خوشبخت ترین زنان در طول تاریخ مبارزات سیاسی

تشکیلات مجاهدین مدعی است که «اولین سازمان یا جریانی است که در تاریخ مبارزات ایران به ناگاه با نسل عظیمی از زنان در صفوف خود مواجه بود» و «هیچ جریان آزادی‌بخش یا شورشی در تاریخ ایران و حتی در منطقه با چنین پدیده‌ای در درون خود مواجه نبوده ‌است».
اینکه حضور زنان در تشکیلات مجاهدین خلق گسترده بوده است از واقعیت دور نیست. در حال حاضر صدها زن هنوز در کمپ اشرف سه در آلبانی حضور دارند ولی آیا چنان که رسانه‌های مجاهدین ادعا می‌کنند این موضوع «شاخص رشد سازمان» است؟

تشکیلات به سادگی می‌پذیرد که رابطه بین زن و مرد را «بازتعریف» کرده است تا توجه افراد را از «زندگی خانوادگی و عادی و الزامات معمول به مسئولیت‌های مبارزاتی» سوق دهد و مدعی است که «بنا به ضرورتی غیرقابل انکار، تمامی جنبش‌های انقلابی درطول تاریخ، دست‌کم در برهه‌هایی از تاریخ خود تلاش می‌کردند حتی‌الامکان از زندگی خانوادگی و خصوصی در تعارض با مبارزه فاصله بگیرند» و فاصله گرفتن از زندگی خانوادگی را «رهایی بخش» و «رشد دهنده» تلقی می‌کند.
پروپاگاندای سازمان مسعود، نمی تواند یک نمونه از مبارزان سیاسی تاریخ را عنوان کند که نزدیک به هزار زن را مجبور کرده باشد کل زندگی خود را در تجرد به سر ببرند. از همسران و فرزندان خود چشم بپوشند و از آن وقیحانه تر اینکه رهبریت مبارزه را شوهر خود بدانند و با او رابطه زن و شوهری ایجاد کنند.

دستاورد مسعود رجوی از متلاشی شدن خانواده ها چه بود؟

صحبت از دستاورد مسعود رجوی است و نه دستاورد تشکیلات مجاهدین خلق. چنانکه تاریخ گواه آن است که در طول چهار دهه فعالیت سیاسی، تروریستی، نظامی، غیر نظامی و تبلیغاتی مجاهدین خلق دستاورد سیاسی آن در آنچه مبارزه با جمهوری اسلامی می‌نامد نزدیک به صفر بوده است. تشکیلات و در راس آن مسعود رجوی نه تنها در صحنه سیاسی ایران نتوانستند سهمی به دست آوردند بلکه حتی در میان افکار عمومی ایرانیان نیز نتوانستند برای خود پایگاهی دست ‌و‌ پا کنند.

اما ممنوعیت ازدواج در کیش شخصیتی رجوی اگر دستاوردی برای مبارزه نداشت برای شخص مسعود رجوی سرشار از برکت بود چرا که صرفنظر از لذات نفسانی چندهمسری برای مسعود، بقای کیش شخصیتی‌اش منوط به تمرکز عشق اعضا به شخص او بود. این راه البته همیشه برای رجوی هموار نبود. همواره افراد آزاده‌ای بودند که با طلاق‌های اجباری و تجرد اجباری در تشکیلات مخالفت می‌کردند، تبعیض‌ها را برنمی‌تابیدند و اعتراض می‌کردند و در نتیجه قربانی مطامع رجوی می‌شدند، سربه نیست می‌شدند و یا به سوی خودکشی سوق داده‌ می‌شدند. آلان محمدی، مینو فتحعلی و مهری موسوی تنها چند نمونه از این قربانیان هستند.

دستاورد اعضا از مممنوعیت ازدواج چه بود؟

وقتی انسان‌ها ازدواج می‌کنند رابطه‌شان را با کسی که دوست می‌دارند، دایمی و همیشگی می‌کنند. رابطه می‌تواند فرد را از استرس‌ها و تنش‌ها نجات دهد. یک علت این آرامش، عشق است. نیروی عشق، آرامشی بی‌نظیر به فرد می‌دهد که در کمتر جایی می‌توان آن را یافت. نقش ازدواج در سلامتی روان هم ثابت شده است. یک ازدواج سالم، می تواند فرد را از گرفتاری به بسیاری از ناراحتی‌های روانی از جمله افسردگی نجات دهد.

از همین روست که بیشتر افراد جدا شده از مجاهدین خلق بلافاصله پس از جدا شدن و یافتن یک زندگی عادی نسبتا پایدار به فکر تشکیل خانواده می‌افتند. این افراد معمولا بسیار قدردان ساده‌ترین پدیده‌های زندگی هستند و چه بسا تشکیل خانواده را مهم ترین دستاورد خود در زندگی بدانند.

آیا نمونه ای در میان گروه‌های مبارز سیاسی یا فعالان اجتماعی در طول تاریخ وجود دارد که بدلیل ممنوعیت طولانی مدت ازدواج و رابطه زن و مرد، در کار سیاسی خود موفق شده باشد؟ آیا حذف نیاز اساسی انسان به ارتباط با انسان‌های دیگر، از جمله خانواده و دوستان و جنس مخالف می‌تواند تضمین کننده پیروزی در مبارزه باشد؟ جواب منفی است اما آنچه برای مسعود و مریم رجوی اهمیت دارد پیروزی در مبارزه کذایی‌شان نیست. در حقیقت، ممنوعیت رابطه اعضای مجاهدین خلق با غیر، تضمین کننده بقای کیش شخصیتی رجوی است.

مزدا پارسی

خروج از نسخه موبایل