انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی ؛ چشم اندازها و تهدیدها

ثبت رسمی انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) نقطه عطفی در حقانیت و اعتلای تشکل جداشدگان و ایرانیان ساکن در کشور آلبانی است تا به شکل مطلوبی در حمایت از حقوق قانونی جداشدگان و ایرانیان ساکن در این کشور به ویژه اعضای گرفتار در اردوگاه مجاهدین وارد میدان شود.

هر چند این موضوع به مذاق سران فاسد و بدنام مجاهدین خوش نیامده است اما واقعیتی است که نه با پول و رشوه و نه با دروغگویی و فریب ، بلکه با صداقت و تلاش خستگی ناپذیر و به عنوان کسانی که سالهای سال در اسارت یک گروه خشوت طلب و فرقه ای به سر برده و خسارات روحی و جسمی فراوانی را متحمل شده اند خود را وارد عرصه سیاسی – اجتماعی آلبانی کرده اند تا در یک پیوند واقعی با مردم این کشور اهداف انسانی و حقوقی خود را پیش ببرند.

مشخص است که در این عرصه و با به رسمیت شناخته شدن حقوق جداشدگان از سوی دولت آلبانی، و صدور کارت های شناسایی بیومتریک، و حمایت قانون از فعالیت آسیلا، فرقه رجوی بیش از پیش سعی خواهد کرد با فریب و دروغگویی و با پروپاگاندای سیاسی عرصه را بر فعالیت های قانونی آسیلا تنگ کند.

باید گفت آسیلا نقطه امید نه تنها جداشدگان ساکن در آلبانی بلکه اعضای حاضر در اردوگاه مجاهدین نیز است.
اگر تا دیروز سران مجاهدین می توانستند به هر بهانه و تحت هر عنوانی مسیر هرگونه پشتیبانی حقوقی از اعضای جداشده را در خارج از حصارهای این فرقه سد کنند، اکنون اما وجود آسیلا یک مانع جدی در این مسیر به حساب می آید .
لذا محتمل است که سران فرقه دیوانه وار به هر کار غیر قانونی دست زده تا شاید مسیر این پیشرفت را بگیرد. طبعا درگیر کردن آسیلا در مسائل حاشیه ای یکی از اهداف فرقه رجوی به شمار می رود.

انداختن جداشده به جان جداشده، پرداخت رشوه به قشرهای فاسد در سیستم حکومتی و پلیس آلبانی با هدف ایجاد مشکلات حقوقی و امنیتی برای اعضای آسیلا، جوسازیهای رسانه ای با صدور اطلاعیه ها، مصاحبه های دروغین با اعضای جداشده حقوق بگیر فرقه ، و یا اعضای حاضر در درون فرقه ، و نهایتا ایجاد بسترهای اجتماعی و سیاسی که ناخواسته اعضای آسیلا را در مقابل قانون و مردم قرار دهد، می تواند بخشی از اقدامات محتمل پیش روی سران مجاهدین بر علیه تشکیلات آسیلا باشد.

بنابراین باید هوشمندی و گرفتار نشدن در دام های فریب و تحریک کننده فرقه رجوی و پیش بردن اهداف آسیلا در چارچوب های قانونی کشور آلبانی اصلی ترین و محوری ترین کار آسیلا محسوب می شود.
به رسمیت شناخته شدن هویت فردی تک تک ایرانیان با محوریت صدور کارت های بیومتریک برای چه آنانی که در قالب جداشدگان بیرون از حصارهای فرقه بسر می برند و چه آنانی که هنوز در حصارهای این فرقه در اسارتند، آن زلزله عظیمی است که کاخ سران فرقه رجوی در آلبانی را ه لرزه درآورده است.

حضور قانونی خانواده های گرفتار در فرقه رجوی و جداشدگان در آلبانی کابوس همیشگی فرقه رجوی بوده است که اکنون در حال محقق شدن است.
اگر رجوی توانست در عراق آی دی کارت های صادره شده از سوی ارتش آمریکا به اعضای ساکن در اشرف را جمع آوری و امهاء کند ولی تن دادن به قوانین آلبانی و به رسمیت شناخته شدن هویت فردی اعضاء یک ضرورت و عملی تحمیل شده به فرقه رجوی است که از تبعات آن گریزی نخواهد داشت.

وضعیت فعلی فرقه همانند مار زخم خورده است که هر کاری از آنان متصور است بنابراین باید با هوشیاری تمام این بهانه را از دست آنان گرفت و با قانون و حرکت های متین مدنی در فضای سیاسی – اجتماعی آلبانی ماهیت واقعی این فرقه را افشا کرد.
اگر امروز حضور ایرانیان جداشده از فرقه رجوی در کشور آلبانی قانونی است و فعالیت هایشان وفق قانون موضوعیت دارد، یقینا محصول چند سال سعی و تلاش و به جان خریدن انواع و اقسام تهمت ها و زندان و شکنجه در کشوری مثل آلبانی است.
تشکیل آسیلا قطع یقین یک سرفصل مهم و یک تحول کیفی در جنگ حقوقی ، اجتماعی با رهبران مجاهدین به حساب می آید. چرا که سران این گروه همیشه سعی کرده اند با هزینه پول و کارهای غیر قانوی در خارج از حیطه حصارهای اردوگاه زندگی را بر کسانی که بر مناسبات ضد انسانی این گروه شوریده اند سخت کنند.

قانونی شدن فعالیت های آسیلا نشانه بلوغ این تشکیلات است که پهنه های جدیدی را در راستای خواسته های بحق و قانونی شان بویژه درخواست ویزا برای خانواده هایشان و ایجاد ارتباط با گروههای سیاسی آلبانی برای هرگونه تبادل نظر و اشتراک مسائل انسانی مابین را میسر می کند.

مسلما این روند بر گروهی که صرفا با فشار آمریکا بر دولت مردان آلبانی و با هزینه میلیون ها دلار در این کشور جای گرفته اند ، قابل تحمل نیست و انتظار حرکت های ایذایی از سوی سران این فرقه متصور است.
اگر کمی به پشت سر نگاه کنیم اگر تا دیروز سران فرقه می توانستند با فشارهای شدید مالی اعضای جدا شده را در معیشت شان تحت فشار قرار دهند، یا اگر می توانستند با توطئه افرادی را در هماهنگی با افراد معدودی از پلیس های فاسد آلبانی در مناطق مرزی با دیگر کشورها رها کنند و یا آنان را با اتهامات ساختگی در زندانهای آلبانی گرفتار کنند، اکنون اما این نهال کوچک علیرغم فشارهای سهمگین به درختی تنومند بدل شده است که می تواند در مقال انواع و اقسام رذایل سران فقره ایستادگی کند.
آسیلا می تواند از ظرفیت هایی که به تبع قانونی شدن فعالیت هایشان برایشان ایجاد شده و تا دیروز حتی فکر کردن به آنها هم غیر واقعی بود، بهره ببرد.

حال اگر همه این موفقیت ها برای آسیلا نقاط عطف واقعی است و ایرانیان ساکن در آلبانی در مدار جدیدی از فعالیت های حقوقی و اجتماعی خود قرار گرفته اند، و فازهایی مثل صدور کارت بیومتریک، آزادی احسان بیدی ، و ثبت انجمن دوستی ایرانیان و آلبانیایی ها را در پرونده خود دارند، آن روی سکه نیز افشا شدن بیش از پیش ماهیت تروریستی و مافیایی فرقه رجوی است که هر روز فاکت های جدیدی از گنداب متعفن این فرقه به مشام می رسد.

طبق گزارش روزنامه EXIT.AL اعضای مجاهدین که از سال ۲۰۱۳ به آلبانی پناهنده شده است، بر اساس یک سند رسمی که توسط Exit مشاهده شده است، به دلیل قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و پولشویی دستگیر شده‌اند.

به نوشته این روزنامه در ۱۸ جولای ۲۰۲۱، یک محموله مواد مخدر توسط پلیس آلبانی کشف و ضبط شد و دو مقام ارشد این گروه به نام های – نرگس ابریشم چی و حسن نایب آقا – دستگیر شدند.
هرچند این مطلب که به نظر میرسد به دستور سفارت آمریکا در آلبانی از سایت این روزنامه حذف گردید ولی هیچ تغییری در ماهیت عملکرد این گروه نمی دهد.

یعنی اینکه دولت آلبانی هم طی مدت حضور این گروه فاسد و بدنام به تدریج بر ماهیت تروریستی و مافیایی این گروه آشنایی پیدا کرده است.
حرف آخر اینکه ممکن است سران فاسد و بدنام مجاهدین بتوانند با هزینه های سرسام آور اهداف سیاسی خود را در کشورهای اروپایی به ویژه آلبانی و حتی آمریکا پیش ببرند اما هرگز نمی توانند پایگاه اجتماعی که دهه ها پیش آن را از دست دادند مجددا به دست آورند.

نویسنده : سعید پارسا

خروج از نسخه موبایل