آزردگی ها و فشارهای روحی- روانی در فرقه ها 2

بخش دوم:

چگونه خود را از داده های فرقه ای برهانیم؟

یکی از دانشجویان سئوال می کند:

اصلا چه اهمیتی دارد که شما تجارب خودتان را که در یک فرقه تروریستی کسب کرده اید، در اختیار ما بگذارید؟

مسعود جابانی: همه فکر می کنند که قربانیان فرقه از میان کسانی انتخاب می شوند که آگاهی های لازم را ندارند و بدین سبب شکار فرقه ها می گردند. در صورتیکه همه شما که اینجا نشسته اید و به حرفهای من گوش می کنید می توانید روزی در دام آنان بیفتید. کافی است که جوانی آرمانگرا باشید، پرشور و با انگیزه، عاشق و فداکار، روزی کسی به سراغتان می آید و از طریق علائق و اشتیاق های شما وارد احساساتتان می شود. یکی از دوستان من به خاطر عشقش به دختری، به همراه او به کمپهای تروریست ها در عراق رفت و پس از مدتی خودش تا بدان حد اسیر ذهنیات فرقه ای شد که به عملیات انتحاری دست زد. من لیست بلندی از زنان و مردان اروپائی دارم که اسیر فرقه ها شده و سر از کمپهای آموزشی تروریستها درآورده اند.

هیچکس نمی تواند خود را از تأثیرات فرقه ای مصون بداند. فرقه ها همیشه ابزار پیچیده تری نسبت به فرد برای شکار انسانها در احتیار دارند. اهمیت انتقال این تجارب در واقع بالا بردن هوشیاری نسل جوان و پر شوری است که می توانند، شکار فرقه های تروریستی گردند. این افراد می توانند حتی یکی از شما هم باشند. برای آشنائی بیشتر با مشخصات فرقه ها ی تروریست با دیگر فرقه ها از قبیل فرقه های صرفا مذهبی و یا انواع دیگر فرقه های اعتقادی و تراپی، می توانید به کتاب " سکت " مراجعه کنید که بیشتر در این مورد توضیح داده شده است.

قبل از اینکه به چگونگی رهائی از حصارهای ذهنی تزریقی فرقه بپردازم، مایلم که شرایط رهائی یک عضو فرقه را با پرنده ای که پس از سالها از قفس بیرون گذاشته شده است مقایسه کنم.

پرنده دیگر فراموش کرده است که زمانی می توانسته پرواز کند. قدرت پرواز ش را از دست داده است.بهتر بگویم. اصلا تصور نمی کند بالهائی که دارد، برای پرواز است.

چگونگی پرواز را از یاد برده است. از ورود به دنیای بزرگتری وحشت دارد.محیط محدود قفس را امن تر می بیند. برای پیداکردن دانه فقط از پاهایش استفاده می کند.

او باید پرواز را بیاموزد و بتواند از توانمندی هایش بار دیگر استفاده کند.

بیشترین فشار روی کسانیست که از سنین نوجوانی 15-16 ساله وارد روابط فرقه ای می شوند و هنوز شخصیت آنان شکل نگرفته است. فرقه، داده های خود را به آنان تزریق کرده و هویت آنان را شکل می دهد و در این صورت پس از رهائی فیزیکی از فرقه نیز، فرد دچار بحران هویت شده و برای یافتن خودش دچار انواع آزردگی های روحی- روانی می گردد. تعداد افرادیکه در این رابطه دست به خود کشی زده اند و یا نتوانسته اند خودشان را با معیارهای معمول جامعه وفق دهند و بکلی ایزوله شده اند، بسیار زیاد است. فرد پس از جدائی فیزیکی از فرقه، دچار مشکلات زیر می گردد. "شدت و حدت آن، بستگی به زمان اسارت و سن و کارا کتر افراد دارد"

_ انفجار احساسات " احساسات سرکوب شده سر باز می کند. گریه و… "

_ احساس می کنید که چیزی را گم کرده اید.

_احساس بیهودگی و سر در گمی، تا حدی که اشتیاق به خود کشی در فرد بسیار زیاد می شود.

_ بیخوابی، بیحوصلگی، فراموشی، دپرسی، احساس گناه

_ ترس از فرقه

_ توهمات ذهنی و عدم واقع بینی و تحلیل مسائل اجتماعی و معیارهای معمول

_ عدم تعادل در روابط جنسی " نیاز اولیه ای که در روابط فرقه ای سرکوب شده است."

آشنائی و توجه به علائم زیر ما را جهت بررسیها و مقابله با آن تجهیز می کند. بسیاری از کسانیکه برای مدتی از فرقه ها خارج شده اند، پس از مدتی دو باره به همان قفس موجود و شناخته شده برگشته اند. یکی از علت های آن را می توان عدم توجه و رسیدگی به شرایط آنان نامید. و علت دیگر می تواند این باشد که فرد هنوز از ذهنیات اسارت بار فرقه رها نشده و دنیای بیرون از نظر او فاقد ارزش های مقدس فرقه است.

برای رسیدگی به مشکلات روحی- روانی ذکر شده نیاز است که فرد جدا شده به این مسائل توجه نماید:

_ درک مشکلات و شرایط موجود

_ گوش شنوا داشته باشید

_ بتوانید سئوالات مناسب نموده و جواب دریافت کنید.

_ احساس کنید که بسیار با ارزش هستید.

_ محل امنی داشته باشید.

_ خودتان را برای بیان مطالبتان آزاد احساس کنید.

_ به خودتان به اندازه کافی فرصت فکر کردن بدهید.

_ در درجه اول برای خودتان و شخصیتتان احترام قائل شوید.

_ به این معتقد باشید که از تجارب تلخ گذشته می توانید برای آینده بهتر و سازنده تر، بخوبی استفاده کنید

_ بطور مداوم ارتباط خود را با خانواده و فامیل و دوستان حفظ و تقویت کنید.

مسائلی که مطرح کردم، کامل نیستند و من فقط بخشی از آن را که شما دانشجویان این رشته می توانید مورد استفاده قرار دهید، مطرح نموده ام.

طبق آمار و تحقیقی که Amnesty International از میان دویست نفر که شکنجه روحی و جسمی شده اند، بعمل آورده به در صد وجود خساراتی که به این قربانیان وارد شده است، پی برده اند.

فراموشی 45 %

عصبی 40%

مشکل خواب 37%

سر درد 36%

میزان خشم، عصبانیت 34%

افسردگی 15%

شنوائی 15%

ارتباطات 13%

بیشتر قربانیان بیش از چند فاکتور فوق از علائم نامبرده را به همراه دارند.

کانون رهائی چه نوع کار مدد رسانی انجام می دهد؟

همانطورکه در اول سخنرانیم گفتم. کانون رهائی توسط افرادی که خود سالها در فرقه های تروریستی و در حصارهای ذهنیشان اسیر بودند و همچنین از تعداد بسیاری علاقمندان به فعالیتهای حقوق بشری تشکیل و اداره می شود. سازمانهای مختلف بهزیستی، پناهندگی و حقوق بشری در این رابطه با ما همکاری می کنند.

ما به کمک و همیاری شما با نوشتن مطالب و نظریاتتان نیاز داریم. اختلافات بین فرهنگی می تواند جهت شکوفائی و غنی کردن هرچه بیشتر سازمانهای مدد کاری، علمی و دانشجوئی مثمر ثمر باشد. برای سخنرانی در گرد همائی های دانشجوئی و دانشگاهی، کانون رهائی آماده همکاری و تبادل نظر با علاقمندان در این رابطه می باشد. شما می توانید با پرکردن فرم های سخنرانی و موضوعات مشخص تقاضایتان را برایمان ارسال کنید تا به آن رسیدگی نمائیم.

درپایان امیدوارم که توانسته باشم مطالب ارائه شده را با توجه به مشکل زبان، روشن و واضح ارائه داده باشم. از توجه و مهمان نوازیتان متشکرم.

"جا دارد که در همین جا از زحمات خانم مهسا منتظری که یکی از دانشجویان برگزار کنندگان این سخنرانی بودند و یکی از فعالین پزشکان بدون مرز و دیده بان حقوق بشر می باشد، کمال تشکر را بنمایم و بوجود ایشان به عنوان یک ایرانی افتخار کنم."

کانون رهایی، هلند، بیست و نهم آوریل 2007

مطلب فوق موضوع سخنرانی آقای مسعود جابانی در گرد همائی سالانه دانشجویان رشته داروسازی بین المللی

(Internattional Federetion of Medical Students Associtions-Rotterdam –IFMSA)

در شهر رتردام هلند می باشد. که در تاریخ شنبه 21 آبریل برگزار گردید.

…………………………………………………….

منابعی که جهت سخنرانی مورد استفاده قرار گرفتند.

دکتر مسعود صلواتی " پناهندگان و بهزیستی در هلند"

Deens “Amnesty International

GGZ Drenthe,Afdeling De Evenaar Psycho-Soma-Educatie

Forum,Instituut voor Mulicultuurele ontwikkeling,Utrecht 2005

Mouis Blans , Projectmedewerker KDK

خروج از نسخه موبایل