مسعود رجوی، از ادعا تا واقعیت در عمل

اخیرا بمناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مجددا شاهد فرافکنی از جانب مسعود رجوی بودیم. کسی که دزد بزرگ فرزندان مردم ایران است و نزدیک به دو هزار نفر از آنان را در حال حاضر در کشور آلبانی به گروگان گرفته و اسیر کرده است. دزدی که مدام با سر دادن فریاد “آی دزد، آی دزد” تلاش میکند با مسائل انحرافی، خودش را از زیر قضاوت افکار عمومی برهاند.

مهم ترین ادعای مسعود رجوی در هر سر فصلی و در هر نشستی و در هر پیامی، بویژه همه ساله در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، اینست که: “رهبری انقلاب دزدیده شد”. رجوی وقیحانه دست پیش را می گیرد تا پس نیفتد و با طلبکاری وقیحانه سعی می کند تا از پاسخگویی در برابر انبوه جنایات و خیانت هایش طی این سالیان طفره برود.

واضح است که ادعای مسعود رجوی صحت ندارد که میگوید رهبری انقلاب دزدیده شد. این حرفی است بی محتوا و بیشتر میخواهد فرار به جلو داشته باشد. رجوی دارد شانتاژ میکند تا اذهان را منحرف نماید. همه ادعاهایش در خصوص انقلاب اسلامی، همچون تمام حرف های دیگرش، سراسر واهی و دروغ است و خودش بهتر از هر کس دیگری این را می داند.

همگان میدانند که رژیم شاه خائن، بدلیل مطالبات بر حق جامعه، چه در شهرها و چه در روستاها که در آن زمان اصلا قابل چشم پوشی نبود، خود زمینه یک انقلاب را فراهم آورده بود. همچنین فساد افسار گسیخته رژیم شاه، بویژه در دهه پنجاه که باعث فاصله اجتماعی و طبقاتی جدی شده بود، بستر وحدت بین جامعه متوسط رو به پائین را فراهم آورده بود .

این موضوع ربطی به سازمان های به اصطلاح انقلابی آن دوره، خصوصا امثال مجاهدین خلق که دست به سلاح برده و عملا آب به آسیاب دشمن می ریختند، نداشت. هر چند بعدا این سازمان ها در جریان اعتراضات مردمی تلاش کردند تا وارد میدان شوند ولی بانی نارضایتی در جامعه و هدایت کننده حرکت انقلابی آنان نبودند، بلکه از فرصت پیش آمده قصد بهره برداری داشتند. مردم به پا خواسته، بسا جلوتر از سازمان هایی که خود را پیشتاز میدانستند، به میدان آمده بودند و با هدایت و رهبری بی چون و چرای آیت الله خمینی به صورت یک پارچه قیام کردند.

شاه و خاندانش با دزدیهای کلان آن دوران و با حیف و میل کردن سرمایه های کشور و ریختن پول های مردم ایران به جیب کشورهای استعمارگر غرب و خصوصا آمریکا در حال چپاول ایران زمین بودند. جهان آگاه است که هدایت و رهبری انقلاب اسلامی ایران که شاه را سرنگون کرد و ایران را از زیر سلطه آمریکا خارج ساخت و استقلال میهن را محقق نمود با چه کسی بود. خر مرد رندی مسعود رجوی در این خصوص آن روی سکه جنایات و خیانت هایش بعد از انقلاب است.

اتفاقا مسعود رجوی مایل به مصادره رهبری انقلاب بود و به همین دلیل وی در دی ماه سال 1357 بر اساس طرحی که از جانب ساواک به بختیار ارائه شد، با توجه به دشمنی آشکاری که با جریان اصلی انقلاب داشت، از زندان آزاد گردید و بلافاصله تلاش کرد تا از ورود امام به داخل کشور ممانعت به عمل آورد اما موج سهمگین انقلاب اجازه عرض اندام به کسی نمی داد. مسعود رجوی در سالگرد انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1400 مدعی شده است که: “به‌ طور تاریخی و عقیدتی، رهبری انقلاب ربوده و در آن واحد، هم از مشروعیت انقلاب و هم از مشروعیت و مرجعیت مذهبی سوء‌استفاده شد.” رجوی خود اذعان دارد که مشروعیت سیاسی و مشروعیت مذهبی در اختیار چه کسی بوده است و سوز و گداز او در این خصوص چیزی را عوض نمیکند.

بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل