افشاگری جدید از جنایت‌های فرقه در حق خانواده ترابی از زبان شاهد عینی

با افزایش موج جدایی از فرقه رجوی طی ماه های اخیر اعتراضات فرزندان اعضا که در کودکی به بیگاری گرفته شدند و آنها را با شیادی به کمپ های نظامی بردند با شدت بیشتری ادامه دارد. به دلیل اینکه افراد نامبرده اغلب در اروپا حضور داشته و دارای سوابق پناهندگی و یک سری مدارک هویتی هستند باعث وحشت بیشتر رجوی هم شدند. هم چنین دسترسی این سری افراد جدا شده به مجامع حقوقی و بین المللی مزید بر علت عکس العمل های وحشیانه فرقه شده است.

با توجه به شانتاژ های خبری فرقه، وظیفه خودم می دانم به دلیل حضور چندین ساله در بخش پرسنلی فرقه علاوه بر صحه گذاشتن بر افشاگری های امین گل مریمی، امیر یغمایی، محمدرضا ترابی و سایرین اعلام آمادگی برای شرکت در هر مجمع بین المللی و حقوقی به عنوان شاهدی بر جنایات فرقه نمایم.

فرقه رجوی به اعضای خود به خصوص زنان و فرزندان آنها ظلم زیادی نمود که سرگذشت هرکدام از آنها نیازمند تأمل و رسیدگی های خاص است. در این میان مایلم ضمن حمایت از تک تک افراد نامبرده یک سری نکات جهت روشنگری بیشتر اضافه کنم.

من به عنوان یکی از زنانی که در سال ۱۳۷۳ توسط سیستم مافیایی رجوی خائن به مدت چندین ماه تحت شرایط وحشتناکی زندانی و شکنجه شدم اعلام می کنم شاهد شکنجه ها و فشارهایی که به خانواده ترابی در فرقه رجوی وارد کردند نیز هستم. معصومه، مریم و قربانعلی ترابی را در سال ۱۳۷۳ الی ۷۴ به اتهام خود ساخته نفوذی دستگیر و شکنجه نمودند.

قربانعلی ترابی در زندان های فرقه بر اثر شکنجه های وارد شده کشته شد. قتل قربانعلی ترابی در پرونده های محرمانه پرسنلی قید شده است. دکترهای خود خوانده فرقه هم دست جنایت رجوی هستند. جواد احمدی، ابراهیم جدی معروف به دکتر حمید و نفیسه بادامچی برای افراد به قتل رسیده و یا خودکشی کرده، جواز دفن مرگ طبیعی صادر می کردند و به خیال خام خود فکر می کردند می توانند جنایت ها را تا به ابد سر به مهر نگه دارند.

فرقه رجوی وقیحانه اعلام می کند حاضر به شرکت در دادگاهی برای رسیدگی به این پرونده است در جواب آنان باید گفت از شما می خواهیم حتما در چنین دادگاهی شرکت کنید. اگر خانواده های مهری موسوی، مینو فتحعلی، قربانعلی ترابی و سایر افرادی که به ناحق به قتل رساندید درخواست کالبد شکافی از اجساد نامبردگان نمودند، جا نزدید و صحنه را به هم نریختید آن وقت راست می گویید.

در ماه هایی که اینجانب در زندان های فرقه واقع درکمپ اشرف بودم به طور مستمر صدای داد و فریاد مردان و زنان شکنجه شده و زندانی را می شنیدم، شاهد شکنجه مضاعف مریم ترابی بوده ام. این خانم را ماه ها در اتاقی تنها زندانی نمودند. او شب ها از فشارهای وحشتناکی که به او وارد می کردند تا صبح ناله می کرد، فریاد می کشید و ضجه می زد.

به راستی سایر دوستان جدا شده چه خوب گفته اند چرا فرقه نامی از مریم ترابی نمی برد. آیا حضور و وجود ایشان را در فرقه انکار کرده اند؟ مگر او هم یکی از خواهران قربانعلی ترابی نیست؟

ایادی نابه‌کار فرقه توانسته اند معصومه ترابی و زهرا سراج را وادار به سکوت نمایند. اما به خاطر بلاهایی که بر سر این خانم مظلوم آوردند ایشان در همان سال حالت تعادل خود را از دست داد و روانی شد. تحقیر، توهین و آزارهای فرقه در حق مریم ترابی حتی بعد از پایان برنامه ها و پروژه های بند و زنجیر کشیدن پایان نیافت.

وی پیوسته در فرقه تحت کنترل بود و به خاطر ناتوانی جسمی که بر اثر شکنجه‌ها پدید آمده بود قادر به انجام کاری نبود اما به اجبار و فشار او را وادار به انجام فعالیت می کردند.

باز هم اعلام می کنم مریم ترابی بر اثر شکنجه های فرقه تعادل روحی و روانی خود را از دست داده و سال هاست حقوق این خانم تضیع شده است. او در شرایط سختی در اسارت فرقه قرار دارد. برادر وی یعنی پدر محمدرضا ترابی به دستور شخص رجوی در زندان های فرقه زیر شکنجه به قتل رسید. هم چنین معصومه ترابی دارای دختری بود که در زمان نوزادی او را از مادر و پدر جدا و به خارج عراق منتقل کردند و سال ها مانع دیدار او شدند.فرقه رجوی مسئول تمامی فجایعی که بر سر فرزندان اعضایش از جمله خانواده گل مریمی، یغمایی، حسین نژاد و ترابی آورده می باشد.
امیدوارم شرایطی فراهم شود در دادگاهی بین المللی و منصف به مظالم فرقه و جنایاتی که در حق اعضا نمود رسیدگی شود.

مریم. س
عضو نجات یافته از فرقه رجوی

خروج از نسخه موبایل