مجاهدین خلق و کودکان – سعید و محمد اخوان هاشمی

سعید و برادر دو قلویش محمد، تنها سه سال داشتند وقتی مادرشان نسرین منزوی در عملیات فروغ جاویدان کشته شد. آن ها در قرارگاه اشرف به دور از پدرشان، مجتبی اخوان هاشمی، نگهداری می‌شدند تا زمانی که دستور مسعود رجوی مبنی بر جدا کردن کودکان، به عنوان مانع مبارزه والدین، صادر شد.

سعید و محمد در سال 1369 به همراه هفتصد کودک دیگر از عراق به کشورهای مختلف اروپا و آمریکای شمالی قاچاق شدند. این دوقلوهای چهارساله به کانادا فرستاده شدند و در آن جا در پانسیون‌ها و تحت سرپرستی خانواده‌های گوناگون رشد یافتند تا زمانی که در 16 سالگی تحت القائات مسئولین دفتر مجاهدین در کانادا تحصیل را رها کردند و به مقر مجاهدین در آمریکا آمدند.

سعید و محمد اخوان به همراه پدرشان پس از کشته شدن مادر

سعید و محمد در مقر شورای ملی مقاومت در واشنگتن چندماهی نگه داشته شدند و متقاعد شدند که برای انتقام خون مادر خود به ارتش به اصطلاح آزادی بخش مجاهدین خلق در عراق بپیوندند. در 17 سالگی سند عضویت در ارتش را امضا کردند و این بار از آمریکا به عراق قاچاق شدند.

به محض ورود به عراق، در حالی که زیر سن قانونی بودند اسلحه و یونیفرم نظامی به آن ها اعطا شد. تحصیلاتی که در مقطع متوسطه در کانادا رها شده بود در پادگان اشرف کاملا منتفی بود و در عوض دوقلوها همچون دیگر کودک سربازان مجاهدین خلق تحت آموزش‌های نظامی و ایدئولوژیک قرار گرفتند.

در سال 2003، در پی حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام حسین و خلع سلاح مجاهدین کشمکش‌های میان حکومت جدید عراق و مجاهدین آغاز شد. مسعود رجوی که خود را صاحب زمین‌های کمپ اشرف میدانست حاضر به ترک سرزمین اهدایی صدام حسین نبود و حکومت تازه عراق حضور نیروهای تروریست تحت الحمایه دیکتاتور سابق در سرکوب کردها و شیعیان عراق را در خاک خود بر نمی‌تافت.

پس از سالها درگیری میان مجاهدین خلق و دولت عراق هنگامیکه اعضای مجاهدین به کمپ موقت لیبرتی منتقل شدند، دو برادر برای همیشه از یکدیگر جدا شدند. سعید و محمد که تا پیش از آن همچون دیگر خانواده‌های مجاهد حق نداشتند در کمپ اشرف کنار هم زندگی کنند، دو هفته آخر حضور در اشرف بیشتر یکدیگر را می‌دیدند تا هنگامی که محمد به همراه گروهی از مجاهدین به لیبرتی انتقال یافت و سعید جزء آن صد نفری بود که در اشرف باقی ماندند تا به ادعای تشکیلات مراقب اموال باشند.

به هنگم وداع، دو برادر ساعت هایشان را به یادگار با یکدیگر عوض کردند و این آخرین دیدار بود. محمد به لیبرتی رفت و سعید به دستور مقامات ارشد خود در اشرف ماند تا در دهم شهریور 92، در حمله نیروهای انقلابی “جوانان انتفاضه عراق” به پادگان اشرف، کشته شد.

سعید به فهرست شهدای مجاهدین خلق افزوده شد. از سرنوشت محمد اطلاعات دقیقی در دست نیست. دو روایت محتمل وجود دارد. یا او کماکان در تشکیلات فرقه رجوی تحت ساز و کار کنترل ذهن ادامه روزمرگی می‌دهد و یا به مانند بسیاری از کودک سربازان سابق پس از انتقال مجاهدین به آلبانی از تشکیلات جدا شده است و در جهان آزاد، در فراق خانواده‌ای متلاشی شده، ادامه زندگی می‌دهد.

مزدا پارسی

خروج از نسخه موبایل