ارتش آزادی بخش از ادعا تا واقعیت

روزی جوانی برای خواستگاری از دختری به خانه او رفت. پدرِ دختر از او پرسید تحصیلاتت تا چه حدی است؟ جوان گفت درس نخواندم. پدرِ دختر پرسید شغلت چیست؟ جوان گفت بیکارم. پدر دختر پرسید سرمایه چقدر داری؟ جوان پاسخ داد پولی ندارم. پدرِ دختر پرسید چه ماشینی داری؟ جوان جواب داد ماشین هم ندارم. پدر با تعجب از جوان سوال کرد، تو که چیزی نداری، برای چی به خواستگاری آمدی؟ جوان بادی در غبغب انداخت و دستی به موهایش کشید و گفت، اینها را ولش، برو تو موها!

داستان رجوی ها و چسباندن آرم به اصطلاح ارتش آزادیبخش در پیام منتسب به رجوی، مثل داستان این جوان و داشته های اوست.
رجوی ها مدعی داشتن ارتش آزادیبخش هستند در حالی که :

– با فلاکت خلع سلاح شده و به امر فرماندهان آمریکایی دو دستی سلاح های شان را به آمریکایی ها تحویل دادند و آنها هم تمام این سلاح ها را منهدم کردند.

– با زبونی خلع لباس شده و اجازه پوشیدن لباس فرم متحد الشکل که روش رایج تمام ارتش هاست را ندارند.

– با خواری و خفت فرم هایی را امضاء کرده و به ارتش آمریکا تحویل دادند که بر اساس آن هیچ کس از منتسبین به فرقه رجوی اجازه اقدام مسلحانه را ندارد چه برسد به اینکه پادگان نظامی داشته باشند.

– با ذلت از عراق و نزدیکی مرزهای ایران اخراج و در هزاران کیلومتر دور از میدان اصلی سکنا داده شدند.

– به جای نیروی تازه نفس و جوان، اکثر قریب به اتفاق نفرات باقیمانده در فرقه پیر بوده و فاقد توان برای انجام ساده ترین کارهای جاری هستند. چه رسد به آن که بخواهند اقدام نظامی انجام دهند. ضمن آن که از یک سو آنقدر منفور مردم ایران بوده و از سوی دیگر فرقه ای بسته هستند که دیگر هیچ جذب نیرویی ندارند.

با همه این اوصاف در پیام منتسب به رجوی، برای فریبکاری آرم به اصطلاح ارتش آزادیبخش را قرار می دهند! اگر از رجوی ها سوال شود وقتی ادعای داشتن ارتش دارید، پس پادگان، سلاح، لباس و نیرویش کجاست؟ جواب می دهند که اینها را ولش، ما رهبری بی همانندی داریم که هیچ کس ندارد!

البته از منظر فرقه ای، این را دروغ نمی گویند. چون هیچ یک از رهبران فرقه ها، مثل رجوی ها، تمام قوانین و اصول یک فرقه را در تشکیلات خود پیاده نکرده اند. اما از منظر نظامی مطلقاً صفر هستند و در هیچ محاسبه ای گنجانده نخواهند شد.

صالحی

خروج از نسخه موبایل