گفتگوی بتول سلطانی با سایت انجمن نجات

من برای نجات عشق زندگی‌ام به آلبانی رفتم

در پی ممانعت پلیس فرودگاه بین‌المللی تیرانا از ورود بتول سلطانی و همراهش به خاک آلبانی، در گفت‌و‌گوی سایت انجمن نجات با این بانوی جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق، ابعاد مختلف حوادث اخیر مورد بررسی قرار گرفت.

بتول سلطانی در حالی که دارای همسر و دو فرزند بود در سال‌های دهه شصت به تشکیلات مجاهدین خلق در عراق پیوست. در پی انقلاب ایدئولوژیک و به دستور شخص مسعود رجوی همانند دیگر اعضای تشکیلات مجبور به طلاق اجباری از همسر خود، حسین مرادی شد. در پی اقدامات مسعود رجوی برای حذف روابط خانوادگی از معادلات تشکیلات، اندکی بعد، فرزندان او به همراه هفتصد کودک دیگر از که والدین مجاهد خود جدا شدند، به اروپا قاچاق شدند. بتول سلطانی نهایتا در سال 1385، هنگامیکه ماهیت فرقه رجوی برایش کاملا روشن شد، عزم خود را جزم و تصمیم به فرار از کمپ اشرف گرفت. او مدتی بعد تجارب ناگوار خود از حضور در کیش شخصیتی رجوی از جمله حرمسرای مسعود رجوی، را افشا کرد. با این وجود، سه سال پیش هنگامیکه تلاش‌هایش برای نجات همسرش نتیجه نداد، دست از فعالیت کشید و خود را وقف زندگی شخصی و دستاوردهای شغلی کرد.

در گفت و گوی سایت نجات با بتول سلطانی از خانه ساده اما زیبایش در کشور آلمان، او از علت سکوتش در سه سال گذشته و در مقابل اقدام اخیرش برای سفر به کشور آلبانی می‌گوید. انگیزه او برای این سفر چیزی جز عشق نیست. او صراحتا می‌گوید: “من برای آزادی عشقم تلاش می‌کنم، هیچ کس جای همسرم را نمی‌گیرد.” علت بیدار شدن دوباره انگیزه های بتول، خبرهایی است که از آلبانی به او رسیده بود مبنی بر اینکه همسرش چندماهی از تشکیلات رجوی جدا شده بود اما با ترفندهایی دوباره به درون حصارهای کمپ اشرف سه بازگردانده شد.

برای دانلود اینجا را کلیک کنید.

بوی تعفن خودپرستی مسعود رجوی از لابلای ترور شخصیتی افراد

بتول سلطانی با بیان اینکه رویکرد تشکیلات مجاهدین خلق نسبت به جدا شده‌ها به شدت خصمانه است، از سند سازی‌های مستمر عوامل مجاهدین بر علیه او صحبت می‌کند. او که سالهاست به سندسازی‌ها و شایعه‌سازی‌های فرقه رجوی درباره خودش در محل کار و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، عادت کرده است، این رفتارها را ترفندهای کهنه مجاهدین برای ترور شخصیتی افراد می‌داند، همان طور که پیش از این در قبال افراد بسیاری از جمله دکتر ابوالحسن بنی صدر انجام شده بود. به عقیده سلطانی، هنگامی که زنان عضو تشکیلات در فرودگاه تیرانا او را تهدید به مرگ می‌کنند، این دستور مستقیما از مسعود رجوی به آنها رسیده است. او به خاطر می آورد: “آن‌ها در فرودگاه به من گفتند رجوی گفته به تو دست نزنیم اما ما تو را تیکه تیکه می‌کنیم” و ادامه می‌دهد: “دقیقا رجوی گفته تیکه تیکه کنید.” سلطانی با ذکر مثال‌هایی دقیق شیوه‌های مسعود رجوی برای القای آنچه می‌خواد، به ذهن افراد تحت حکمرانی کیش شخصیتی‌اش را شرح می‌دهد.

برای دانلود اینجا را کلیک کنید.

اعضای جدا شده گوشت دم توپ برای مسعود رجوی

سلطانی توضیح می‌دهد که تشکیلات رجوی چگونه هویت افراد را از آن‌ها سلب می‌کند و به این ترتیب موفق می‌شود آن‌ها را در درون حصارهای تشکیلات نگه دارد. به گفته او برای جدا شدن و جدا ماندن از تشکیلات رجوی، اراده‌ای راسخ لازم است که در برابر وعده‌ها و تطمیع‌ها ایستادگی لازم را نشان دهد. او خطاب به همسرش و دوستان سابقش که به بهانه‌های مختلف مجبور به بازگشتن زیر چتر فرقه رجوی شده‌اند، می‌گوید: “تا کی می‌خواهید فریب اینها را بخورید؟” این بانوی شجاع از تجربه خود هنگامی که تازه از اشرف گریخته بود و به بغداد رفته بود می‌گوید که چگونه تسلیم وعده‌های فریبنده فائزه محبت‌کار و مژگان پارسایی و حتی تماس مستقیم مسعود رجوی با تلفن ماهواره‌ای نشد و بر جدایی کامل از تشکیلات مجاهدین ایستادگی کرد. بتول سلطانی تاکید کرد که امروز با بازیافتن انگیزه‌اش رسالت پیشین خود را تا رهایی همسر و دوستانش از سر گرفته است و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.

برای دانلود اینجا را کلیک کنید.

در کنار خانواده ها، یک‌دل برای رهایی اعضای در بند

او در پایان صحبت‌هایش خانواده‌های انجمن نجات را خطاب قرار می‌دهد. ضمن قدردانی از پیام های محبت آمیز و اقدامات حمایتگرانه خانواده‌ها در ماجرای درگیری‌های او در فرودگاه تیرانا، از خانواده‌ها درخواست می‌کند که به اقدامات خود برای هشدار به دولت آلبانی در راستای پیشگیری از رشد قارچ گونه مجاهدین و تلاش‌ها برای رهایی عزیزانشان از بند فرقه رجوی، ادامه دهند.

برای دانلود اینجا را کلیک کنید.

خروج از نسخه موبایل