دگردیسی در فرقه تروریستی رجوی

سازمان مجاهدین خلق ایران در 15 شهریور سال 1344، به رهبری محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک‌بین پایه‌گذاری شد. اما بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، عبدالرضا نیک‌بین از فهرست رسمیِ بنیان‌گذاران حذف شد و علی‌اصغر بدیع‌زادگان که از سال ۱۳۴۵ به سازمان پیوسته بود، جایگزین او معرفی شد. در سال 1351، ساواک شاه، موفق به دستگیری رهبران اولیه این سازمان شد، اکثر رهبران و مرکزیت سازمان، به جز آقای مسعود رجوی اعدام شدند، در سال 1354 برخی به رهبری تقی شهرام و بهرام آرام، اقدام به ترور و حذف اعضای مذهبی، در بیرون زندان کردند، سپس بیانیه اعلام تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم را منتشر کردند. در مقابل این گروه، مسعود رجوی و موسی خیابانی دسته مذهبی ها را نمایندگی می کردند.

جنبش ملی مجاهدین، عنوان بخش مذهبی این سازمان بود، از 30 خرداد 1360 رهبران مذهبی این سازمان، جنگ مسلحانه علیه حکومت مذهبی ایران به رهبری آقای روح الله خمینی را اعلام کردند. در دوران حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی از لقب “مارکسیست اسلامی” برای این سازمان استفاده می‌شد. در ادبیّات حکومتی ایران از سازمان مجاهدین خلق با عنوانی چون “سازمان منافقین” یاد می‌شود.

اعضای این سازمان بعد از فرار مسعود رجوی به همراه بنی صدر، از سال 1361 به عراق رفتند و کم کم یک شاخه نظامی به نام ارتش آزادیبخشی ملی ایران را تاسیس نمودند. دیگر هیچ اصول تشکیلاتی قبلی در این سازمان، اجرا نمی شد و مسعود رجوی شده بود الهه مقدس! مسعود رجوی نیزعلیرغم جنگ رسمی بین دولتهای ایران و عراق، از سال 1364 رسما حضور خود در عراق را اعلام کرد.
این شاخه ی نظامی، عملیات های مختلفی علیه حکومت ایران از خاک عراق و از کنار نیروهای عراقی، علیه سربازان ایرانی انجام داد که مهم ترین آن عملیات فروغ جاویدان یا همان مرصاد می باشد.

اما از بعد از شکست این سازمان در نبرد فروغ جاویدان، وضعیت سازمان به کلی عوض شد، مسعود رجوی برای جلوگیری از تلاشی سازمان، اعلام کرد که از این پس نیروهای سازمان، حق ندارند متاهل باشند و تمام متاهلین نیز باید از همسران خود طلاق بگیرند. چند صد کودک نیز روانه مقاصد نامعلومی در اروپا شدند! بنیاد خانواده ها به کلی ویران شد و دیگر هیچ زن و مردی حق نداشتند با هم حتی ارتباط کلامی داشته باشند. به این مناسبات جدید، انقلاب ایدئولوژیک یا همان انقلاب درونی مجاهدین گفته می شود.
مسعود رجوی که دید سازمان حتی با آن اصول دمکراتیک نیم بند نیز دوام نخواهد آورد، دست به زندان سازی و دستگیری اکثر نیروها زد. تقریبا تمام نیروهای سازمان ، البته به ترتیب و با یک نظم خشن نظامی، به زندان انداخته شدند و ریل های امنیتی خاصی با همه اجرا شد.

دیگر این سازمان بعد انقلاب درونی، به هیچ وجه، آن سازمان قبلی نبود. واضح تر اینکه سازمان مجاهدین در پله اول سقوط خود، وارد خاک عراق شد و از ملاء اجتماعی و مردم ایران قطع شد، در ادامه و پله دوم با انقلاب درونی ، دست به شکنجه، شستشوی مغزی اجباری و تفتیش عقاید نیروهای خود زد، دیگر در وضعیت کنونی همه باید به مسعود رجوی و مریم رجوی به دید نابغه های سیاسی می نگریستند که طرحی نو در انداختند و سازمان را به شکوفائی رساندند! همه باید هر روز جلوی عکس این دو نفر ایستاده و سوت و کف می زدند! از آنروز به بعد دیگر سازمان مجاهدینی وجود خارجی نداشت و همه چیز در فرقه مخرب و تروریستی رجوی ، خلاصه می شد. دیگر همه چیز جبر بود و جبر…

طبق گزارش سال ۱۳۸۸ مؤسسه بروکینز این سازمان به نظر غیر دموکراتیک است و محبوبیت ندارد. یگانه ترابی خبرنگار رویترز و جاناتان وایت استاد علوم سیاسی مؤسسه اروپا گفته‌اند که این گروه هنوز هم میان ایرانیان نامحبوب است.

دگردیسی کامل در سازمان مجاهدین به وقوع پیوست و از سال 1368 به طور رسمی ، تمام قواعد بازی عوض شد، خروج ممنوع شد! ازدواج ممنوع شد، ملاقات با خانواده ممنوع شد، خروج از قرارگاه حتی برای امورات پزشکی نیز ممنوع شد، نیروهای سازمان گاه برای سالها، رنگ جامعه عادی را نمی دیدند، انتقاد به رهبران ممنوع شد، اعضای منتقد و خواهان خروج برای سالیان در زندان های درونی سازمان محبوس شدند، بعنوان مثال آقای محمد سبحانی نزدیک به 8 سال در زندان های انفرادی و درونی فرقه در عراق، تحت شکنجه بود!

درست است که ما امروز در آستانه 58 امین سالگرد حیات این سازمان هستیم و در برنامه های این سازمان آن را گرامی می دارند، اما امروز شاهد دگردیسی واقعی در این سازمان هستیم و حتی رهبران بزدل کنونی، جرات حضور در بین نیروهای خود را نیز ندارند!
امروز نیروهای این سازمان فاقد آگاهی های سیاسی و اجتماعی هستند، سالهاست که از ملاء اجتماعی خود قطع شدند و هیچ ارتباطی با دنیای آزاد ندارند. صدها و هزارن نفر از نیروهای این سازمان دست به جدایی و فرار از درون حصارهای رجوی ساخته زدند و الباقی نیز در کشوری فقیر و دورافتاده دوران بازنشستگی خود را سپری می کنند. امروز اگر بنیانگذاران سازمان و شخص محمد حنیف نژاد زنده بود، خود اولین نفری بود که علیه این فرقه مخرب، دست به سلاح می برد.

مسعود رجوی با سرعتی برق آسا، همه ارزش های انقلابی و سیاسی را در این سازمان ، قلع و قمع کرد، همه چیز را از بین برد و البته خود نیز در این میان، نابود شد.

این فرقه در حالی قدم به 58 امین سالگرد سازمان می گذارد که از سوی مردم ایران و تمام نیروهای سیاسی و غیرسیاسی ، طرد شده است و امسال نیز چون سالهای قبل، باید این مراسم را در زباله دان تاریخ ، گرامی بدارند . . .

فرید

خروج از نسخه موبایل