یک پیشنهاد خطرناک از مریم رجوی

یک پیشنهاد خطرناک از مریم رجوی – جلوی سوءاستفاده جنسی از کودکان را بگیریم
بهزاد علیشاهی، اول ژوئیه 2007
درگردهمایی روز شنبه مجاهدین در سی ژوئن که در واقع گردهمایی به مدد پولهای کثیف بود ، به گفته سازمان دهها هزار نفر و به گفته خبرگزاری رویتر هزاران نفر گرد هم آمدند تا به سخنان مریم رجوی گوش دهند ، مریم رجوی درمیان گردهمایی هزاران پرچم و بادکنک و چوب و عکس و آرم و آدم(چون تعداد زیادی افغانی و ترک و عرب وسیاه پوست و حتی چینی هم با دریافت پول در این گردهمایی حضور داشتند از لغت آدم استفاده کردم و نگفتم هوادار سازمان که خدای نکرده نسبت به این افراد توهینی صورت نگرفته باشد) پیشنهاد خطرناک و رذیلانه ای را عنوان کرد که قصد من پرداختن به این پیشنهاد است و نه کم و کیف این گردهمایی(نگارنده با یک محاسبه دقیق عدد 5400 نفر را برای این گردهمایی بدون احتساب صندلیهای خالی در بین جمعیت درست میداند)


اما پیشنهاد خطرناک مریم رجوی
مریم رجوی که خود را تحت تاثیر مشاهده فیلمی از یک مهد کودک عراقی نشان میداد و قیافه احساساتی به خود گرفته بود پیشنهاد داد که تحت نظر یونیسف سرپرستی هزار کودک عراقی را سازمان مجاهدین بعهده بگیرد، سرپرستی هزار کودک عراقی آنهم در اشرف.
اولا سازمان مجاهدین سابقه بسیار بدی در رابطه با رفتار کودکان دارد و هنوز از جداکردن کودکان از پدر و مادرهایشان آنهم با اجبار مدت زمان زیادی نمیگذرد و بقول معروف باید به مریم رجوی گفت تو اگر اهل نگهداری کودکان بودی چرا کودکان اعضای خودت را به این روز سیاه نشاندی.
دوما باید همه جهانیان و منجمله یونیسف را هوشیار کرد که در بطن این پیشنهاد یک فکر خطرناک از سوءاستفاده نهفته است ؛ این همان سازمانی است که برای عضو گیری به هرجایی چنگ می اندازد ، دیروز به کمپهای اسرای تحت نظر صدام و امروز به مهدکودک ها و پرورشگاههای عراق
سوما باید خاطر نشان کرد که با توجه به یکی از پایه های ایدتولوژیکی فرقه مجاهدین بنام طلاق اجباری و غسل هفتگی حضور کودکان در اشرف مساوی است با تهدید سوءاستفاده جنسی از کودکان، وضع در اشرف امروزه به نحوی است که افراد تحت کنترل این فرقه بدلیل فشارهای فرقه ای که آنها را به طلاق و عدم رابطه زن و مرد و حتی تخیلات جنسی وامیدارد، به شدت به بیماریها ، انحرافات و گاه جنون جنسی مبتلا شده اند واین نکته را هر دکتر و محقق بیطرفی بسادگی میتواند تائید کند ، انبوه نمونه های هم جنس بازی که البته نه بخاطر ساختار ژنتیکی که در غرب مرسوم است بلکه بدلیل محدودیت ها عارض شده در سالهای اخیر در اشرف بیداد میکند. این نمونه ها بین مردانی با متوسط سنی 45 سال اوج این فاجعه را نشان میدهد. در اشرف برای کنترل این اوضاع همه آسایشگاهها و نیز حمامها و توالت ها بخصوص در شب نگهبانی میشوند ، افراد زیادی دارای پرونده هایی از این دست هستند و حداقل شش بار تغییرات سازماندهی های عمده ای در ارتش آزادیبخش برای کاهش این انحرافات صورت گرفته است ، این انحرافات جنسی حتی برای حیواناتی که گذارشان به اشرف افتاده هم دردسر آفرین بوده است ، دهها مورد رابطه جنسی با حیواناتی مثل سگ و گربه و مرغابی و… وجود داشته که آمریکایی های کنترل کننده اشرف هم از آن خبردارند.
اشرف با وجودی که هنوز این فرقه بر به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک درونی اش اصرار میکند برای کودکان محلی نا امن و خطرناک محسوب میشود و یونیسف باید بداند که هر مذاکره ای در این باره با این فرقه خیانت به کودکان عراقی است.
فرقه مجاهدین بلادرنگ باید پولهایی را که به اعتبار آن میخواهد سرپرستی کودکان را بپذیرد و در واقع این پولها متعلق به همین کودکان یتیم عراقی است که طبق اسناد و فیلمها از طرف صدام به آنان داده شده در اختیار یونیسف قرار دهد.
من طی نامه ای به یونیسف هشدار لازم را داده ام تکرار این نامه ها میتواند جلوی این فاجعه احتمالی را بگیرد به همین دلیل از همه وجدانهای بیدار درخواست دارم که با تماس با یونیسف دادن سرپرستی کودکان به یک فرقه تروریستی و هرگونه مذاکره ای با این فرقه را محکوم کنند و نسبت به عواقب زندگی کودکان درپادگان نظامی این فرقه در اشرف هشدار دهند.

خروج از نسخه موبایل