با توجه به گذشت نزدیک به 1 ماه از حمله چماق داران مجاهدین در سالن فیاپ منطقه 14 پاریس سازمان مجاهدین در سایت های رنگانگ خود هنوز اصرار دارند که فرد هدایت کننده عملیات مجاهدین به تجمع ایرانیان آزادادیش در فرانسه محمد حیاتی یکی از فرمانده هان نظامی و اعزامی از عراق نبوده است.
اما سئوالی که برای خواننده گان مطالب افرادی که در صحنه حضور داشتند، پیش می آید و مرتبا جویا هستند، این است که اگر این فرد همان فرد نبوده است چرا پس سازمان بعد از 20 روز و با این همه تلاش که حضور محمد حیاتی در صحنه عملیات مجاهدین در سالنی فیاپ منطقه 14 پاریس منکر شوند؟ سازمان مجاهدین، این فرقه تکامل یافته چنان غافل گیر شده است که هر چه در این ماجرا دست و پا میزند خودش را بیشتر رسوا تر میکند. فرقه برای ماست مالی کردن این آبروریزی سیاسی امنیتی مجبور شد به سراغ فردی بروند که اصلا در صحنه عملیات مجاهدین در پاریس شرکت نداشته است. سازمان مجاهدین برای جمع و جور کردن این مشکل بزرگ دست به شبیه سازی زده است. آنهم به سراغ فردی رفت که فقط مانند محمد حیاتی موی سفید دارد. رجوی و فرقه تحت مسئولیت او در سنت و مرام خود با فرافکنی فکر میکنند میتوانند برای هر عمل تروریستی توجیه پیدا کنند.
فرقه مجاهدین برای ماست مالی کردن حضور محمد حیاتی در این عملیات تروریستی یک سایت را به آن اختصاص داد. آنها فکر میکنند با مغلطه کردن میتوانند همه چیز را به نفع خود برگردانند. این تعریفی است که فقط در درون فرقه ها کاربرد دارد و لاغیر. افرادی که بیش از یک و دو دهه با فرد محمد حیاتی از نزدیک کار کردند و با او کاملا آشنایی دارند، نمی توانند بر سر شناخت این تروریست ابهامی داشته باشند. به همین خاطر است سازمان مجاهدین تلاش میکند نهایت زور خود را بزند تا بگوید او نبوده است. سازمان مجاهدین به افرادی جداشده ای که بیش از 10 تا 20 سال در مناسبات او بطور حرفه ای بودند را منکر میشود و میگوید آنها اصلا در سازمان نبوده اند. در فرهنگ ارتجاعی فرقه اگر جسارت فقط یک بار اعتراف به اشتباهات وجود میداشت باید شک میکردیم. فرقه مجاهدین نفرات خود را به زندانهای اشرف و عراق و ابوغریب زندانی میکرد و آنها را شکنجه میکردند و به فجیع ترین شکل به قتل می رساند که اسناد آن بکرات انتشار یافت و موجود است، میگفت اصلا چنین کاری را نکردند آنها گزارش دیدبان حقوق بشر تحت عنوان "خروج ممنوع" را کاملا انکار کردند. آنها هر ساله در لیست گروههای تروریستی دولت ها ابقا می شوند را برای هواداران خود بی اهمیت جلوه میدهند. آنها در رابطه با هر پدیده ای که دراین دنیا وجود دارد تا رهبر فرقه فتوای حضور و موجودیت آن را ندهد، بقیه اعضاء آن را منکر می شوند. اینها از علائم و مشخصه های فرقه است اگر جنین نبود سازمان مجاهدین فرقه نبود.
فرقه مجاهدین برای بیرون از خود می گویند اصل تشکیلاتی مجاهدین انتقاد از خود و از دیگران است. اما نمیگویند این مقوله به چه شکل در درون تشکیلات ساری، جاری و پیاده می شود. در دنیای امروز نمی توان تمرینات دریده گی و آدم خواری و شستشوی مغزی را برای بیرون از فرقه، تحت عنوان " اصل انتقاد از خود و انتقاد از دیگران " توجیه کرد چرا که این عوام فریبی هم حتی برای کوتاه مدت و مصلحت هم راه بجایی نمی برد.
فرقه مجاهدین و ستاد مطلب نویسی آن که توسط عالی ترین اعضای فرقه صورت میگیرد، تا آلان از زبان هواداران خود دهها مطلب نوشتند تا موضوع را لوث کند اما هر بار بیشتر خودش را رسواتر کردند. آیا این نوشتن ها و کاغذ سیاه کردن ها از اصل مسئله برای سازمان راه فراری پیدا میشود؟ و یا اینکه مسئله ای از سازمان حل خواهد کرد؟ سازمان مجاهدین در برابر هر اتهام و ننگ و خیانت برای فریب هوادارن و کادرهای هاج و واج مانده خود کاغذها سیاه می کنند. آیا با سرهم بندی کردن چنین جوابهای میتوان پاسخ گوی این همه سئوالاتی بود که در ذهن مردم ایران در مورد این فرقه سنگینی میکند؟ آیا سازمان مجاهدین میتواند با این همه خیانت و همدستی که در زمان جنگ با صدام حسین داشته است که اخیرا اسناد تصویری آن از شبکه اینترنت برای قضاوت مردم پخش شد را با کلماتی مانند " صنعت مونتاژ و هنر" ماست مالی کند؟ نه هرگز. میلیون ها میهن پرست در دفاع از مملکت و آب و خاک خود همه چیز خود را دادند برای حفظ ناموس خود مرز سرخ و آشتی ناپذیر را با رژیم فاسد صدام کشیدند. رجوی در کاخ صدام حسین نشسته می گوید ما در عراق حق آب و گل داریم واز آن دفاع میکنیم. وای بر شما چه جوابی به ملت ایران دارید؟ اسیران در زندانهای عراق چه ها که نکشیدند. وقتی که زندانبان عراق با ما که از طرف فرقه در زندانهای صدام زندانی شدیم این شکلی برخورد کردند، پس هر کسی میتواند تصور کند که با اسرای جنگی چه ها که نکردند.
رجوی در اطلاعیه خود می گوید ما به همه عملکردهای خود در عراق را برای مردم ایران توضیع خواهیم داد! شما چه توضیحی میتوانید بدهید؟ شما اصلا هیچ توضیحی ندارید. وقنی که شما بر سر حضور محمد حیاتی در صحنه عملیات منکر وجود او شدید، حتما میخواهید همکاری های اطلاعاتی و عملیاتی خود با صدام را به همین ترتیب توجیه کنید. لابد هنوز براین اعتقاد هستید که از پیروز نمی پرسند. و پیروز را زیر سئوال نمی برند.اما سازمان مجاهدین خود می داند که بازنده ترین است.
سازمان فرقه مجاهدین در سایت های خود می نویسد:
" بیش از 50000 نفر به سخنان خانم رجوی گوش فرا دادند و در حمایت از تغییر دمکراتیک در ایران با مقاومتی که چنین اعتلا و اقتداری را به نمایش گذ اشت.
در فاصله بین 17 ژوئن و 30 ژوئن عراق شاهد یک گردهمایی بزرگ در قرارگاه اشرف با شرکت بیش از 10000 نفر از مردم عراق و حضور نمایندگان مردم عراق و امضای حمایت 45000 تن از مردم استان دیالی بود…
اما سئوال اصلی از فرقه این است باتوجه به این که این همه ادعا دارید پس چرا در برابر بقول خودتان چند بریده این همه ناتوان هستید که مجبور می شوید فرد هدایت کننده سرکوب مخالفین خود در یک کنفرانس مسالمت آمیز را از عراق به پاریس بیاورید؟ دلیلش خیلی روشن است چون او درماجرای 17 ژوئن پاریس دارای پرونده قضایی نبوده است در حالی که همه شما اورنشین ها دارای چنین پرونده ای بودید.
علی قشقاوی
