سکوت رجوی ها در قبال کشتار کودکان فلسطینی آن روی سکه کشتار و ترور در ایران است

چند روزی از حملات گسترده اسرائیلی ها به فلسطینان مقیم غزه می گذرد. بنابر اعلام مقامات بهداشتی فلسطین، دست‌کم ۱۰ غیرنظامی از جمله چهار زن و چهار کودک در جریان بمباران اسرائیل بر علیه فلسطینیان در بامداد سه شنبه کشته شدند. بمبارانی که نقطه شروع درگیری های اخیر است. به گزارش یورنیوز حملات بامداد سه‌شنبه منجر به تخریب چند خانه در نوار غزه همچنین زخمی شدن دست‌کم ۲۰ نفر نیز شد که حال برخی از آنها وخیم گزارش شده است. از آن روز تاکنون تعداد بیشتری از فلسطینیان کشته و مجروح شدند که در بین آنها غیر نظامیان شامل زنان و کودکان هم بودند.

علیرغم تمام جنایت اسرائیل علیه مردم فلسطین و دستور نتانیاهو برای کشتار کودکان، نه رجوی، نه مریم رجوی، نه شورای دست ساز رجوی و نه سازمان مجاهدین به هیچ عنوان حاضر به حمایت از مردم فلسطین نشده و جنایت اسرائیل علیه فلسطینی ها را محکوم نکردند.

در حالی که مریم رجوی ادعاهای پر طمطراق و البته دروغ زیادی مبنی بر حمایت از زنان دارد، اما گویی زنان و کودکان فلسطینی از نظر رجوی ها انسان نیستند و نباید درباره کشتن شان حرفی زد. اما وقتی در فرانسه یا یک کشور اروپایی کسی کشته می شود، بلافاصله مریم رجوی یک نماینده برای شرکت در مراسم آنها فرستاده و حتی زودتر از دولت ها، پیامی در محکومیت آن اقدام می فرستد. آیا این نشانه ای از ریاکاری و دورویی نیست؟

رجوی در اوایل اردیبهشت امسال و در سگ دعوای خود با سلطنت طلبان، درباره سفر رضا پهلوی به اسرائیل نوشته بود: “سیاست ما حمایت کامل از رئیس محمود عباس ریاست دولت فلسطین بوده و می‌باشد”.

در پیام رجوی ملت فلسطین هیچ جایی ندارد و حتی حاضر نشد در آن پیام بگوید که از ملت فلسطین حمایت می کند. زیرا روش رجوی نان به نرخ روز خوردن است. یک روز نانش در این بود که به یاسر عرفات سلاح بدهد که با اسرائیل بجنگد و مدعی بود که خواهان نابودی اسرائیل است و از آن صحنه عکس بگیرد تا مردم و جوانان ایرانی را بفریبد.

تصویری فوق العاده از نشریه مجاهد شماره 6 – 29 بهمن 1358

رجوی به عرفات گفت آرزوی دیدار با او در قدس را دارد (یعنی مدعی بود که آرزوی نابودی اسرائیل با سلاح را دارد) زیرا آن روز به این شکل می توانست نان بخورد.

یک روز هم نانش در این است که از کل فلسطین فقط از محمود عباس حمایت کند چرا که غرب فعلا با او سر جنگ ندارد. یک روز هم نان رجوی در این بود که در نشست درونی سازمان برای نیروهایش قُمپز در کرده و برای آن که خود را حامی فلسطینی ها جا بزند، می گفت محمود عباس مسئول قتل یاسر عرفات است و قصد دارد جناح سازشکار را سرکار بیاورد. یک روز نان رجوی ها در این بود که بر سر کشتن مستشاران آمریکایی با دیگران دعوا داشتند و می گفتند کار سازمان ماست و سرود می ساختند و می گفتند «سرکوچه کمینه مجاهد پر کینه، آمریکایی بیرون شو خونت روی زمینه» ولی امروز نانش در این است که می گوید ما نبودیم کار دیگران بود!

سکوت رجوی ها در برابر کشتار کودکان و زنان و غیر نظامیان فلسطینی آن روی سکه اش دستور قتل و کشتار مردم ایران است. روی دیگرش کشتار و سرکوب کردها و شیعیان عراق است. روی دیگرش اعلام پیروزی و جشن گرفتن بخاطر پیشروی داعش در عراق و اشغال موصول و کشتار مردم عراق توسط داعش و توصیف داعش به عنوان «عشایر انقلابی» است. روی دیگرش شادمانی از ویرانی و آشوب در سوریه و عراق است چون فکر می کردند اگر این کشورها ویران شود جمهوری اسلامی سرنگون می گردد! روی دیگرش شادمانی از تحریم مردم ایران و درخواست تحریم های باز هم بیشتر است. روی دیگرش دامن زدن به ایران هراسی درباره برنامه هسته ای ایران است و همزمان قول دادن به غربی ها مبنی بر این است که یک ایران غیر اتمی (حتی برنامه های کاربردی در زمینه های پزشکی و دیگر علوم) می خواهند.

از قدیم گفتند از کوزه همان تراود که در اوست. در کوزه رجوی ها هم فقط کشتار، ایجاد وحشت، جاسوسی، مزدوری، نان به نرخ روز خوردن و ریا و دورویی وجود دارد و به همین دلیل نیز جز اینها چیز دیگری از وجودشان تراوش نمی کند.

صالحی

خروج از نسخه موبایل