خزعبلات ده ماده ای مریم رجوی

از قدیم گفتند یارو را به ده راه نمی‌دادند، سراغ کدخدا را می‌گرفت. در ایران کسی برای مریم رجوی تره هم خرد نمیکند حال آنکه او ادعای ریاست جمهوری منتخب دارد! این که منتخب کیست و از کجا رأی آورده بماند. جالب تر این است که از خودش هم هیچ ایده ای ندارد. قوانینی را به عنوان تراوشات مغزی خود به خورد اعضا می دهد که از این طرف و آن طرف و از افرادی که دیگر در قید حیات نیستند کپی برداری کرده است. مهم ترین افاضاتی که خانم رجوی بیرون داد و سالهاست که در بوق و کرنا می کنند طرح ده ماده ای منتسب به اوست. موادی که ظهور عینی هیچ یک را در خود سازمان پیدا نمی کنیم.

در ماده اول دم از حاکمیت مردم در یک جمهوری با رأی آزاد و کثرت‌گرا میزند! نگاهی بیندازیم به این مورد در درون مناسبات پوسیده آنها. قبلا هر دوسال یکبار، انتخاب مدیر اول سازمان! با رای گیری انجام میشد. این رای گیری با بلند کردن دست صورت میگرفت. کجای دنیا رای گیری با بلند کردن انجام می شود؟ صندوق رای گیری و رای پنهان حرف اول و آخر را میزند. اما چرا قانون دست بلند کردن وجود دارد؟! با توجه به اینکه این فرقه در درون خود به اعضای خودش مطلقا اعتماد ندارد لذا با دوربینی کردن همه را مجبور میکند که رای مثبت را با بلند کردن دستان خود اعلام کنند و گرنه خودشان خوب میدانند که بخصوص در ده سال اخیر تشکیلات از درون پوسیده مجاهدین حتی در داخل مناسبات هم ارزشی ندارد و حنایش دیگر رنگی ندارد.

در ماده دوم مدعی؛ آزادی بیان، آزادی احزاب، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و فضای مجازی است! کدام آزادی بیان؟ سال 71 یک نفر بنام عباس در قبال نکته ای که مسعود رجوی گفت که اگر خانواه شما مانع جنگ برای اسلام هست میتوانید بدون رای خانواده به جنگ فراخوانده شده بروید! معترض شده بود، مریم نامه او را در جمع سه هزار نفری خواند و گفت این فرد مزدور است !! و نباید اینجا باشد. این همان مریم رجوی است که دم از آزادی بیان میزند !!!

و اما آزادی اجتماعات، پس از 31 سال بودن در تشکیلات مجاهدین، یک شب یکی از بچه ها در اشرف 3 آلبانی گفت تولدم است مقداری شیرینی یکی از بچه ها پخته است شب بیا پیشم. وقتی مسئولم گفت کجا میروی جریان را تعریف کردم و با وقاحت وصف ناشدنی گفت که اینجا تشکیلات است باید از مقر آنها اجازه بگیریم. از آنجایی که نمیخواستم به هیچ قیمتی این برنامه بهم بخورد گفتم سریع دست بکار شوید. پس از 31 سال اعتماد ندارید؟! صدایم را بلندتر کردم به دست و پایم افتاد اما میدانستم باید از زن ها اجازه میگرفت و آنها هم در زمان صرف شام بودند و هرگز پاسخ نمیدادند. رفتن من منتفی شد اما آخر سرخودم رفتم به سالن وبه مهتاب معدنچی فرمانده وقت مقر گفتم و اعتراض کردم این چه وضعی است ؟ البته همه آنها مطیع دستورات مریم بودند و از خود اراده ای نداشتند.

اگر بگویم 75 درصد همه کسانی که در داخل ایران دنبال خرابکاری و ایجاد اغتشاش به اسم کانون های شورشی هستند تنها دنبال این هستند که خبر تولید کنند تا خوراک تبلیغاتی تلویزیون به اصطلاح سیمای آزادی مریم رجوی شود اشتباه نیست! اینکه مدعی است که آزادی مطبوعات وجود دارد کثیف ترین شکل دروغ است هر کسی که دارد با خرابکاران به اسم کانون های شورشی در داخل کار میکند اولا تحت شدیدترین کنترل ابتدا به ساکن در اتاقی که کار میکند دو عدد پلاسما وجود دارد که دو فرمانده پای آنها نشسته اند و دائم دارند افرادی که برای خرابکاری و ایجاد رعب و وحشت در داخل ایران کار میکنند مانیتور میشوند مبادا که با خانواده تماس بگیرند!!! سپس دریک اتاق دیگر دو نفر یکی بالاترین فرمانده و یک نفر قدیمی دیگر!! یعنی مورد اعتمادشان مستمردر حال مانیتوراگر کسی با عکسی روبرو شد بلافاصله به زنان گزارش میدهد و او هم به تلفنی مدار بسته ای که در ان اتاق هست زنگ میزند وبه کسی که اینکار را کرده تذکر میدهد !!

حرف از جدایی دین و سیاست می زند! ادمی با شنیدن این نکته حالش بهم میخورد! نه تنها سر تا پا یک شوآف تلویزیونی است بلکه هیچ باری نبود که مسعود رجوی نگوید که راه امام حسین را میروم و دولت دولت امام حسین است. اگر آزادی ادیان وجود داشت نماز اجباری چه بود ! اگر چنین چیزی ولو یک درصد واقعیت داشت شیعه کردن نفرات سنی در بهمن ماه سال 1374 به اجبار چی بود آیا میخواهید باز هم بشنوید؟!

دم از برابری مرد و زن می زند! تهوع آورترین چیزی که حتی حرمت کلمه هم ضایع میشود! چرا ؟
در دوران برده داری و یا اعراب بادیه نشین زن تنها برای فروش و سواستفاده جنسی بود. در سازمان مجاهدین این شکل عوض شده است اما به همان دوران ها برگشته است. در قبل از اسلام زن زیر خاک زنده به گور میشد حالا روی خاک هویت او گرفته شده و دفن میشود انهم به اسم برابری و مساوات در سازمان مجاهدین خلق! مریم رجوی هیچ جایگاهی برای زن متصور نیست که هیچ بلکه تا میتوانند بهره کشی میکنند. از کارهای طاقت فرسا تا دور کردن از عواطف انسانی زن، از دادن سلاح های سنگین به دست زنان تا گرفتن بچه های آنها…

حرف از جدایی دین و دولت، آزادی ادیان و مذهب زدن وقتی که سر تا پا غرق در خرافات و به بازی گرفتن احساسات پاک انسان هاهستند! ادمی وقتی که در فضای آزادی قرار گرفته و به نشخوارها نگاه میکند از تعداد دفعاتی که حتی به حرف های مریم رجوی گوش داده ولو باعناد از خودش بدش میاد چرا که این قدرت پرست بالاتر از فرعون خود را تصور میکند !!

شعار پر طمطراق برابری زن و مرد! حرفیه که خیلی از گوش ها را نوازش میدهد. مگر سال 70 و 71 تعداد زیادی را بخاطر اینکه تن به ذلت تو ندادن و بچه داشتند را اخراج نکردی !!؟ کجا یک درصد به زنان ارزش قائل شدی در صورتی که تنها آنها را برای برنامه های خودت جلو افسران سابق امریکا شوآف کردی. چرا خانم هایی که رنگ پوست شان تیره تر بود در گاردهای احترامت بکار نمیگرفتی!!!؟ حالا بشین هی دم از برابری زن و مرد بزن !!

خودمختاری کردستان آخه به تو چه ربطی دارد لااقل صداقت انسانی داشته باش تو که شرف و حیثیت سیاسی نداری چند بار وقتی احزاب کرد تصمیم به مذاکره با دولت ایران گرفتند در تریبون ها و بوق کرناهات آیا نگفتی احزاب کردستان خیانت کار!!؟ تا کجا میخواهید دروغ بگوئید که قدرت بدست بگیرید تا کی فکر میکنید که خورشید پشت ابرهای تیره و تار پنهان خواهد ماند !

دم از آزادی فردی و حقوق اجتماعی خیلی به شخصیت هر انسانی توهین آمیزه نشست های طعمه چی بود ؟!! آیا جلو سه هزار نفر شخصیت دهها نفر را خورد و خمیر نکردی؟ آیا در نشست های به اصطلاح حوض سال 74 نفرات به غلط کردم گویی ننداختی ؟! کدام آزادی و حقوق اجتماعی؟ شما که از دادن یک گوشی هوشمند واهمه دارید و مهوش سپهری در نشست ها اسم گوشی هوشمند را لیدی هوشمند میگذارد و وقتی که وارد البانی شدیم گوشی دو زاری که سر ته تیرانا را نمیشد گرفت به ما دادند حالا دم از حقوق فردی و اجتماعی می زنید؟

حرف ناگفته خیلی زیاد ان شالله بعدا نوشته خواهد شد .

حمید محمد آتابای – آلبانی

خروج از نسخه موبایل