در قسمت قبل توضیح دادم که در سال 80 مسعود رجوی برای مرعوب کردن اعضای ناراضی جلسات دادگاه های فرمایشی را برای مجبور کردن آنها به ماندن در تشکیلات به همراه مریم تشکیل داد. رجوی قبل از این دادگاه ها به منظور توجیه مسئولین و فرماندهان بالای تشکیلات سه روز نشست برگزار کرد. در یکی از این جلسات اعلام کرد که سیاست ما در این سرفصل مشت آهنین است. او سپس به همه افراد خواهان جدایی اعلام کرد که در صورت این درخواست ابتدا 5 سال در خود تشکیلات زندانی می شوند و سپس به دولت عراق سپرده می شوند و به ابوغریب منتقل میگردند.
رجوی ادامه داد در زندان ابوغریب کسی به شما رحم نخواهد کرد! کمتر کسی از این زندان سالم بیرون می آید. برای من زن ومرد وسطح وسطوح تشکیلاتی فرقی ندارد.
رجوی سپس همانند همیشه با فرافکنی ریشه نارضایتی اعضا و تمایل به جدایی آنها را مسائل جنسی و زن عنوان کرد. در جریان این نشست های چند روزه ابتدا چندین نفراز سوژه های دانه درشت همانند مهدی افتخاری و….انتخاب شده بودند تا با خرد کردن وجهه شخصی آنها وبه تسلیم کشاندنشان به مابقی درس عبرت لازم را داده باشد و آنها را به پشیمانی وندامت بکشاند.
حضور یکی از سوژه ها به نام مهدی افتخاری که فرمانده طرح فرار رجوی و بنی صدر از تهران به فرانسه بود و بعدها هم یکی از فرماندهان محورها در عملیات شکست خورده موسوم به فروغ جاویدان بود تعجب همگان را برانگیخت. وی که در تشکیلات بنام قهرمان لقب گرفته بود، در این نشست بزرگ که تمامی اعضا از لایه های مختلف درآن شرکت داشتند به عنوان سوژه نشست و صرفا برای زهر چشم گرفتن از دیگر اعضای شرکت کننده به پشت میکروفون فرا خوانده شد. رجوی ابتدا گزارش مفصلی از نحوه رابطه او با همسر سابقش با ریز جزییات که تا آن موقع بیان آن که مسائل خصوصی زن وشوهر تلقی میشد سابقه نداشت را برای حاضرین در نشست خواند تا شخصیت وپرستیژ اورا زیر سئوال ببرد. رجوی حتی لقب قهرمان را که بخاطر نقش او در هواپیما ربایی وانتقال وی و بنی صدر به فرانسه بود را خیلی ناچیز جلوه داد و تاکید کرد فرماندهی وطراحی این عملیات با خودش بوده ومهدی افتخاری صرفا نقش اجرایی داشته است. رجوی به نقش مخرب مهدی افتخاری در مناسبات اشاره کرد و گفت او با پاسیویسم خود اشعه ضدیت با انقلاب مریم را در میان اعضا پراکنده است.
بعد از آن صحنه را برای حضور و موضع گیری دیگر مسئولین از جمله مهدی ابریشمچی، عباس داوری، جابرزاده، محمد سیدالمحدثین، مهدی برایی، مهوش سپهری و…..خالی کرد تا آنها حسابی و با شدید ترین انتقادات و بدترین جملات از خجالت فرمانده و قهرمان زنده سابق خود برایند. آنها حتی در حضور جمع اعضای شرکت کننده عنوان کردند که مهدی افتخاری در صحنه عملیات موسوم به فروغ جاویدان ترسیده و با فرار از صحنه اعضای تحت فرماندهی خود را در مقابل دشمن تنها گذاشته است.
بعد از مهدی افتخاری نوبت به دیگر سوژه ها رسید که رجوی یک به یک با آنها تسویه حساب نماید. به اتهام نیامدن پا به پای انقلاب مریم از آنها انتقام گرفته و شخصیت آنها را در جمع خرد ودرب وداغان کند. سوژه بعدی این نشست اعضایی بودند که سابقه زندان در جمهوری اسلامی را داشتند. آنها هم به زعم رجوی با قهرمان جلوه دادن خود وا سطوره سازی در مقاومت زیر شکنجه برای خود سرمایه ای اندوخته بودند و از این سرمایه برعلیه انقلاب مریم استفاده می کردند. رجوی با صراحتی که تا قبل از این، در نشست های عمومی سابقه نداشت خطاب به جمعیت شرکت کننده گفت با صراحت به شما بگویم این داستان مقاومت قهرمانانه در زیر شکنجه در زندان های جمهوری اسلامی را ما خودمان ساخته و پرورش دادیم . کدام مقاومت؟ مقاومت را مجاهدینی کردند که اعدام شدند! تمامی نفراتی که اعدام نشدند حتما در مواردی در مقابل بازجویان بای داده وکوتاه آمدند وگرنه چرا همانند بقیه اعدام نشدند؟! {آیت الله} خمینی تمامی زندانیان را در یک ظرف ریخت وغربال کرد. اعضای مقاوم را که تا آخرین لحظه مقاومت نشان دادند وحتی حاضرنشدند اسامی خود را فاش کنند را اعدام ومابقی تفاله های باقیمانده را به سمت من پرتاب کرد تا برای من در تشکیلات معضل ومسئله درست کنند.
بعد از اتمام نشست رجوی قرار شد تمامی اعضایی که سابقه زندان دارند این صحبت رجوی را که در زندان در مقابل بازجویان کوتاه آمده و به سازمان و دیگر شهدا خیانت کرده اند را گزارش کرده و در جمع اعضا بخوانند. رجوی با این شیوه می خواست قداست این اعضا که تا قبل از آن به عنوان قهرمانان مقاومت زیر شکنجه در زندان شناخته می شدند را در اذهان اعضا خرد نماید. در جریان یکی از نشست های یگانها یکی از همین اعضایی که سابقه زندان داشت در گزارش خود و در قالب تناقض نوشته بود اگر تمامی اعضایی که در زندان اعدام نشده اند خائن بوده اند و به سازمان خیانت کرده اند پس برادر مسعود هم که در زندان شاه اعدام نشد خیانت کرده است؟ با بیان این جمله سالن نشست منفجر شد و همه چماقداران رجوی خود را به کنار او رسانده و با حمله وهجوم وشدیدترین برخورد از او خواستند که سریعا حرف خود را پس بگیرد و نقطه آغاز واقعی خود را بگوید. عضو سوژه شده که حسابی از نحوه یورش و برخورد چماق داران رجوی جا خورده بود با صدای لرزان گفت این حرف برادر به من برخورده بود که اعضایی که زندانی بوده واعدام نشده اند خیانت کرده اند و به همین منظور سابقه زندان برادر واعدام نشدن او به ذهن زد و مرتکب گناه قیاس شدم. وبعد برای اینکه خود را از دست گرگ های رجوی خلاص کند گفت واقعیت این است که ما نباید خود را با رهبری قیاس کنیم و ایشان مصلحت هایی را می دانند که فهم آن برای ما سخت است و من این گفته برادر را اثبات می کنم که در زندان برای حفظ جان خود کوتاه آمدیم و مرتکب خیانت شدیم. لحظه ای بعد با اشاره مسئول نشست گرگ های رجوی که به دور سوژه حلقه زده بودند بر سر جای خود نشستند و پروژه در هم شکستن زندانی سابق با موفقیت صورت گرفت.
علی اکرامی