چرا برخی نفرات جدا شده لب به سخن باز نمی کنند – قسمت دوم

در قسمت قبل توضیح دادم که چرا نفرات جدا شده دست به افشاگری علیه سازمان مجاهدین نمی زنند و به محورهایی اشاره کردم. اکنون قصد دارم به موارد دیگری بپردازم تا مشخص شود دلیل سکوت جدا شدگان چیست.

چرا دست سازمان در کشورهای اروپایی باز است؟! این نکته مهمی است چون سازمان یک گروهی است که با سازمانهای امنیتی کشورهای اروپایی همکاری گسترده دارد و در این زمینه آنان برای دشمنی با حکومت ایران سعی می کنند روی خیلی از خیانت های سازمان سرپوش بگذارند و سکوت کنند و در موارد زیادی هم سر حمله به افراد جدا شده در اروپا شاهد هستیم که شکایت دوستان جدا شده راه به جایی نبرد. نفرات جدا شده در این وضعیت و برای جلوگیری از توطئه و برای در امان ماندن از خیانت سازمان و برای گرفتن اقامت آن کشور سعی می کنند سکوت کرده و هیچ حرفی علیه سازمان به زبان نیاورند.

سازمان از شیوه دیگری هم برای ارعاب اعضای جدا شده استفاده می کند و آن هم مسئله تامین مالی است. چون نفرات جدا شده در ابتدای جدایی به لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی ندارند، سازمان سعی می کند با دادن پول و رسیدگی های مختلف نفرات جدا شده را در چنبره خود در اروپا نگهدارد و در اکسیونها و میز کتاب از آنها استفاده کند و به همین خاطر این افراد هرگز پای افشای ماهیت جنایت کارانه سازمان نخواهند آمد و اکنون هم در کشور آلبانی شاهد این مسئله هستیم که بعضی نفرات جدا شده را مورد حمایت مالی قرار داده و از آنان می خواهد که علیه نفرات جدا شده مستقر در آلبانی جاسوسی کنند و آنها را از نظر مالی تامین می کند تا دهانشان را ببندد. موارد زیادی از نفرات هستند که با توجه به اینکه در سال 73 به اتهام دروغین نفوذی در زندانهای اشرف مورد شکنجه قرار گرفتند ولی به خاطر حمایت مالی سازمان حاضر نیستند دست به افشای ماهیت جنایت کارانه رجوی بزنند!

اما عده ای دیگر هم بخاطر وضعیت روحی شان حاضر نیستند دست به افشاگری بزنند چون یادآوری خاطرات اشرف و مناسبات و فشارهایی که به آنان وارد شده دیگر توانی برای آنها باقی نگذاشته و سعی می کنند با فراموش کردن آن خاطرات به زندگی خود ادامه دهند و این طیف نفرات بسیار زیاد هستند. هم در داخل کشور و هم در خارج شاهد این طیف زیاد نفرات جدا شده هستیم و می توان به آنان حق داد چون یادآوری خاطرات آن دوران بسیار دردناک است و بعضا خاطرات گذشته حضور در مناسبات فرقه ای در خواب هم به سراغ ما افراد جداشده می آید و هرگز این خاطرات فراموش شدنی نیست. اما به نظر بنده برای رهایی از حس بد این خاطرات باید دست به افشاگری زد و چهره واقعی و خیانت کار رجوی را برای همه افشا نمود چون با این کار می توان جلوی فریبکاری رجوی ها را گرفت.

به هر حال جداشده ها در این رابطه خودشان تصمیم گیرنده هستند. که آیا به رجوی ها باید اجازه داد دوباره به فریبکاری ادامه بدهند یا اینکه جلوی کارهای کثیف شان را گرفت و شاهد هستیم تعدادی اندکی که اکنون دست به افشاگری زدند چگونه سازمان را جست و خیز واداشتند.

همه ما می دانیم بیان سختی هایی که نفرات جدا شده در سازمان کشیدند کار راحتی نیست و بسیار سخت و جانکاه می باشد. البته هر فرد که دست به افشاگری علیه سازمان می زند باید خیلی از مسائل را به جان بخرد و تا وقتی به آن نقطه نرسند نمی توان فشاری به نفرات جدا شده وارد کرد ولی باید به این باور داشت که اگر جلوی این کار گرفته نشود رجوی ها هم چنان فشار بر افراد جدا شده را بیشتر می کنند.

پایان

هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل