پروژه ی ایران هراسی

(جنایتکاران مفلوک باند رجوی سالهای سال است که وام دار اربابان امریکایی خود هستند)

مهدی عسکری، کانون هابیلیان، مشهد، پانزدهم ژانویه 2008

پروژه ی ایران هراسی در طی چند ماه اخیر جزو دغدغه های اساسی و جدی باند آدم کش رجوی درآمده است. به گونه ای که تمام ابزارها و توانایی های این باند در خدمت این فرضیه ی از پیش رد شده می باشد. در این راستا برای دشمن تراشی هر چه بیشتر و بزرگ کردن تابوی قدرت اتمی ایران در منطقه و به دنبال آن گسترش مخالفت و دشمنی ها با ایران، این سازمان در راه اثبات فرضیه های پوشالی خود می باشد که مهمترین آنها نشان دادن آمادگی ایران برای مقابله با آمریکاست. یکی از سایت های این باند در مطلبی با عنوان رژیم ایران در پی برخورد با آمریکا ضمن اشاره ی مستقیم نسبت به تمایل ایران برای برخورد با آمریکا ، از قول سید المحدثین می نویسد : رژیم ایران که با مخالفت ها و تظاهرات های روز افزون ضد حکومتی در داخل ایران رو به روست ، بیشتر از هر زمان دیگری به قدرت نمایی نیاز دارد. از زمان روی کار آمدن احمدی نژاد استراتژی رژیم ملاها بر مبنای تجاوزگری و بحران سازی به منظور سرپوش گذاشتن روی ضعف ها و انزوای داخلی بوده است. رژیم ایران با حادثه یی که در خلیج فارس رخ داد در پی ایجاد برخورد با آمریکاست.
البته ناگفته پیداست که باند آدم کش رجوی در پروژه ی دشمن تراشی بسیار ضعیف عمل کرده است. در خصوص مسائل هسته ای ایران آنچه که روشن و واضح است این است که باند رجوی دیگر نمی تواند برروی مشکل آفرین بودن برنامه ی هسته ای ایران دست بگذارد و داد و فریاد کند. نهایت استدلال ها و شاهد و مثال های آن ها می تواند نقل قول برخی مقامات جنگ طلب آمریکایی یا اربابان اسراییلی سازمان مجاهدین باشد. دراین روند همچنان برد اصلی با مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران است و زمان به سود مردم کشورمان به پیش می رود.
از طرفی با ورود البرادعی به تهران و آغاز دور جدید مذاکرات بین طرفین، بارقه های امید برای حل و فصل هر چه زود تر مسائل و مشکلات بین ایران و آژانس درخشیدن گرفته و از طرفی دیگر تاکیدات هر دو طرف بر حل و فصل هر چه سریع تر مساله ی هسته ای ایران بر هموار سازی هر چه بیشتر موارد موجود کمک شایانی نموده است. البرادعی در سفر اخیر خود ضمن ابراز تمایل به پایان یافتن پرونده ی هسته ای ایران امیدواری خود را نسبت به اتمام باقی موارد موجود تا پایان ماه مارس اعلام داشته است. چنان که وی از فضای مثبت موجود تمجید نموده است: فضای مثبت ایجاد شده در نتیجه مذاکرات ایران و آژانس بر کل خاورمیانه تاثیر بسیار مثبتی گذاشته است.
البرادعی در این مورد با خشنودی از فضای موجود درادامه ابراز داشته است : این فضای مثبت تاثیر بسیار مثبتی بر تمام خاورمیانه خواهد داشت و ما باید آن را ادامه دهیم.
البته مقامات کشورمان همانند گذشته برادامه همکاری شفاف با آژانس تاکید نموده اند و اعلام آمادگی خودرابرای ادامه ی این همکاری ها ابراز داشته اند. سخن گوی وزارت امور خارجه ی کشورمان نیز دراین خصوص اعلام داشت : ما تا پایان اسفند آماده ایم به کلیه سوالات و ابهامات آژانس پاسخ دهیم و آژانس از این به بعد باید موضوع هسته ای ایران را به طور عادی بررسی کند.
پس جای هیچ گونه تردیدی نیست که مقامات کشورمان عزم خود رابرای ادامه ی روند گذشته در جهت اثبات حقانیت ایران در مورد روند مسائل هسته ای جزم کرده اند. بنابراین باند مفلوک رجوی چه بخواهد و چه نخواهد ، نمی تواند دیگر باب میل خود دراین خصوص مانور دهد و آسمان و ریسمان را به هم ببافد.اما آنچه که برای نشان دادن حضور و ادامه ی بقا برای باند رجوی لازم و ضروری به نظر می رسد این است که به هر صورت ممکن اثبات کنند که ایران برای منطقه خطرناک است. این بهانه چند روز پیش با اظهارات مقامات آمریکایی درمورد تلاش قایق های ایرانی مبنی بر حمله به کشتی های جنگی آمریکایی به دست آمد و مانور جدید باند رجوی به این ترتیب آغاز شد. در هوچی گری جیدی باند آدم کش رجوی چند هدف مشخص نهفته است:
الف : جنایت کاران مفلوک باند رجوی سالهای سال است که وام دار اربابان آمریکایی خود هستند. این وام داری جدا از حمایت های مادی جنگ طلبان آمریکایی ابعاد وسیع تری نیز به خود دیده است ، چنان که در پرتو این حمایت بود که نیروهای وارفته ی باند رجوی امروز علی رغم درخواست مردم و دولت عراق مبنی بر اخراج آنها از این کشور ، همچنان در کشور عراق به حیات نکبت بار خود ادامه می دهند و البته برای نخست وزیر و مقامات عراقی نیز شاخ و شانه می کشند. امروز باند رجوی برای قدر دانی و تشکر از زحمات چندین و چند ساله ی آمریکا ، بهانه ی خود را در جنگ طلبی ایران قرار داده است و با زیر ذره بین قرار دادن این موضوع به دنبال جلب حمایت هر چه بیشتر ارباب خود می باشد و بی دلیل نیست که یکی از سایت های مجاهدین با خوش خدمتی وصف ناشدنی از تیتر رژیم ایران در پی رویارویی با آمریکا استفاده کرده است.
ب – مساله ی دوم ورود دوباره به فاز ایران هراسی از طریق کانالی جدید می باشد. چنان که گفته شد تلاش های آنها برای نشان دادن این مطلب که ایران به دنبال سلاح هسته ای می باشد باطل شده است و تئوری رژیم هسته ای ملاها به شکست کامل انجامیده است. از این رهگذر است که باند رجوی در تلاش است تا از دری دیگر وارد مقوله ی ایران هراسی شود. در این تئوری با نشان دادن قدرت ایران و نیز تمایل بالای دولت مردان ایران به جنگ طلبی و حتی آمادگی برای تجاوز به کشتی های آمریکایی در خلیج فارس ، فرقه ی رجوی در تلاش است اعلام کند که ایران آماده است تا شعله ی جنگ را بیافروزد و در این راه حتی از حمله به کشتی های آمریکایی نیز ابایی ندارد. طبیعی است که در تداوم این روش ، فرقه ی رجوی در تلاش است تا ایران هراسی را در دل سران کشورهای حوزه ی خلیج فارس زنده نگاه دارد. البته باند رجوی در این مورد به دنبال تحقق آرزوی دیرینه ی خود یعنی انزوای رژیم آخوندی می گردد ، امری که به نظر می رسد با اجماع جهانی بر ضد منافع جنگ طلبانه ی امریکا و طبیعتا نوچه های این کشور از قبیل باند رجوی تحقق پیدا نخواهد کرد. در مورد فاز اخیر روزنامه ی هرالد تریبون نوشت : تنش اخیر در خلیج فارس بین قایق های ایرانی و ناوهای آمریکایی که پس از گزارش برآورد اطلاعات ملی آمریکا صورت گرفت، بر شکست دولت بوش در ارائه یک سیاست منسجم برای ایران صحه می گذارد. این روزنامه درادامه با توجه به نقش رو به رشد ایران در تحولات اخیر منطقه ای می نویسد : علاوه بر این، با توجه به تغییرات چشمگیری که خاورمیانه طی چندین سال گذشته متحمل شده، و از بین رفتن مانع عراق برای پیشبرد نفوذ ایران، اینکه بتوان شاهد انزوای ایران بود، کاری دشوار است. در زمانی که مقام های ایرانی در پایتخت کشورهای عربی مورد استقبال قرار گرفته اند و تجارت بین ایران و همسایگان آن در حال افزایش است؛ یک موافقت منطقه ای برای انزوای ایران وجود ندارد.
البته سران فرقه ی رجوی نابخردانه و طبق پیروی از آمریکا همچنان بر وجود خطر از جانب ایران برای کشورهای منطقه تاکید می کنند. مقام های آمریکایی بارها در دیدار با مقام های کشورهای عربی و در جریان سفر به این کشورها،تلاش کرده اند تا با طرح این ادعا که برنامه هسته ای صلح آمیز ایران و نیروگاه اتمی بوشهر خطری بزرگ برای امنیت کشورهای منطقه است؛ آنها را به این برنامه بدبین کرده و با سیاست های خصمانه خود علیه تهران همراه کنند و اینگونه القا کنند که ایران به دنبال تسلط بر منطقه است تا ادامه حضور تنش آفرین خود را در منطقه توجیه کنند و از سوی دیگر بتوانند با فروش سلاح به این کشورها به بهانه خطر ایران، کارخانه های تولید تسلیحات و سلاحهای کشتارجمعی خود را از خطر ورشکستگی نجات دهند.
دراین بین آنچه برای سران فرقه ی رجوی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است تلاش برای نشان دادن خطر روزافزون ایران در منطقه است که برای آنها به شکست انجامیده است.

خروج از نسخه موبایل