نامه ای به دوستم محمد درکانادا

دستتان درد نکند. آب در لانه مار و مور ریختید. کاری کردید که همه حشرات ازاشرف گرفته تا پاریس واروپا وکانادا از لانه ها یشان بیرون بزنند. واقعا پدرومادرت وخودت کاری کردید که به مخیله گند یده رجوی نمی رسید. تلاشی پر مخاطره ولی تحسین برانگیز. شکنجه گران رجوی دربرابر کاری که شما می کنید. مجبور شدند واقعیت کثیف درونشان را برملا کنند. آنها اکنون مثل گرگهای زخمی که واپسین لحظه های خودشان را سپری می کنند. دست به هر کاری خواهند زد. که ا لبته بیشتر درلجن زار وسپتیک نابودی فرو خواهند رفت. شما کاری کردید که سران آدمکش رجوی مجبور شدند. بین بد وبدتر. به اجبار یکی را انتخاب کنند. که درهر دوصورت چیزی جزاضمحلال درانتظارشان نخواهد بود. اکنون رجوی توسط شما کیش ومات شده است.

نکته دیگر درباره ایرانی های که به شما مراجعه می کنند. چه با تهدید وچه با نصیحت کردن. از شما می خواهند کوتاه بیائید. برای اینکه رژیم سواستفاده نکند. سایت طعمه را نیز تعطیل کنید. باید به آنها خاطر نشان کرد. اگر راست میگوئید. واگرنگران سواستفاده رژیم از تلاش این خانواده هستید. بیائید به طور رسمی وبا اسم ومشخصات وامضاء. ضمن محکوم کردن عملکرد رجوی دراشرف. که به وضوح استفاده اجباری از این خانواده زحمت کش است. بیانیه ای صادر کنید.و دراین بیانیه ازمجاهدین بخواهید. برای اینکه رژیم از این موضوع سواستفاده نکند. رجوی سمیه را به پدرومادرش تحویل دهد. سپس ساید طعمه هم بسته شود.

اما واقعیت چیز دیگری است. درواقع. واژه سواستفاده رژیم. ترفند خود رجوی است. تا افراد مجبور شوند سکوت کنند.شکنجه گران رجوی این ترفند ها را به اشکال مختلف دراین سالیان استفاده کرده و می کنند. به یکی می گویند مزدور رژیم تا سکوت کند. به یکی می گویند فرستاده شده از طرف رژیم تا سکوت کند. به یکی می گویند بریده وطعمه تا سکوت کند. به یکی می گویند جاسوس رژیم تا سکوت کند. به یکی می گویند حقوق بگیر رژیم تا سکوت کند. حتی آنها با زدند چنین اتهاماتی به دولت مردان عراق. آنها را مجبورمی کنند تا سکوت کنند. همش سکوت. سکوت. سکوت. بله سکوت کردن ودوختن دهان افراد کار قدیمی رجوی است. ریشه این سکوت کردن به سالیان قبل و درون مناسبات برمی گردد. یعنی رجوی به وسیله همین بسکوت کشیدن اجباری. افراد را بیش از بیست سال در اسارت نگه داشت. چرا در بیست وپنج سال گذشته فریاد کمک های ما به گوش کسی.حتی خانواده هایمان نرسید. به خاطر همین ترفند سکوت رجوی بود. همه بیاد دارند که درتمام نشست های ایدولوژیک.نشست های دیگ وتیغ کشی. نشست های طعمه. نشست های حوض. نشست های پرچم. نشست های عملیات جاری روزانه. نشست های هفتگی ازلحظات جنسی. نشست های یکانی. نشست های قرارگاهی. نشست های عمومی. نشست های لایه ای. ودهها وصدها نشست های دیوانه کننده دیگر. رجوی یک چیز بیشتر از نفرات نمی خواست.آن هم همین کلمه بود سکوت کنید. هرچه برسرتان می آوریم سکوت کنید. تارژیم سواستفاده نکند. باید از رجوی وکسانی که خواهان سکوت ما هستند پرسید. برای اینکه رژیم سواستفاده نکند. تا کی ما سکوت کنیم. چرا ما همیشه سکوت کنیم. چرا ما همیشه مراقب باشیم تا رژیم سواستفاده نکند. دیگر بس است. همین سکوت کردن ها ما را نا بود کرد. همین سکوت کردن ها خانواده ها را از هم پاشاند. همین سکوت کردن ها بسیاری را به کشتن داد. با همین سکوت اجباری. به دستور رجوی افرادی را با صحنه سازی حذف فیزیکی کردند.حالاهم دست شکنجه گران رجوی ازاستین بعضی ایرانی ها درآمده وبه سراغ خانواده محمدی آمدند. تا آنها را مجبور به سکوت کنند. با تمام ترفند های شناخته شده قدیمی و کهنه خودشان. یکی تهدید می کند. یکی نصیحت می کند. یکی محبت می کند. یکی خشونت می کند. اما دم خروس وفصل مشترک وهدف نهائی همه حرفها این است. سکوت کنید.

برادرم محمد. تیغی که شما برسروروی رجوی و هم پیاله هایش با هر ماسکی باشند می کشید. برایشان نابود کننده است. دستتان درد نکند. دعای خیر خانوادهای داغ دیده از دست رجوی. وخانوادهای که عزیزانشان به دست رجوی دراشرف اسیر هستند. بدرقه راه شما باد.

سالار، کمپ تیف، وبلاگ “طعمه”، بیست و چهارم فوریه 2008

خروج از نسخه موبایل