یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
هر سال که به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم، یاد و خاطرات سیاه اسارت برای تک تک ما خاطرنشان می شود. علیرغم اینکه سالهاست که آزاد شدیم و زندگی شیرین خود را شروع کردیم ، اما دوستانی را داریم که هنوز زنجیرهای اسارت به دست و پاهایشان بسته شده است.
اما خطاب به دوستانم و تمامی اسیران در فرقه سرکوبگر رجوی می خواهم چند خطی بنویسم:
دوستان عزیزم، محسن صدیقی، اکبر مجرد، حسین صادقی، محمد تقی یوسفی، مهدی بهبهانی، فریدون پرورش و دیگر دوستان:
می دانم و یقین دارم که تک تک شما ، در اثر مغزشویی های رهبران این فرقه تا این لحظه در سازمان ماندگار شده اید، هرگز فرصت کافی به شما داده نشده است که انتخاب های دیگری داشته باشید، زندگی آزاد و به دور از مناسبات فرقه ای حق تک تک شماست، می دانم که برای دیدار و ملاقات با خانواده و پدر و مادر و خواهر و برادرانتان خیلی دلتنگ هستید، اطمینان دارم که دلتان برای یک مسافرت آزاد خیلی تنگ شده است، برای قدم زدن در کوچه ها و خیابان های شهرهایتان حسرت می خورید، برای یک صحبت دو نفره آزاد، پریشان و حسرت بدل هستید، حصارهای اطراف شما بزرگترین فشار روزانه برای شماست، برخی واژه ها برای شما بیگانه شده است، مثل : ” پدر”، ” مادر”، ” عشق ” ، ” بابا” ، ” مامان “، “مادربزرگ “، عمه ” ، ” خاله ” ، ” عمو” ، “دختر عمو” ، “پسرعمو” و . . .
رجوی ها سالها تلاش کردند که فرهنگ و اصالت و عشق و عاطفه و غرائز انسانی را در درون شما از بین ببرند، اما این احساسات و عواطف از بین رفتنی نیست، فقط چند روز فرصت کافی است تا همه چیز از حالت فریز خارج شده و زنده شود.
در آستانه سال نو شمسی، سال 1404 برای تک تک شما ، آزادی از قید و بند رجوی ها را خواهانم ، امیدوارم در این سال جدید، وارد انتخاب های جدیدی شوید و از این اقامت اجباری خلاصی یابید، زندگی آزاد در انتظار شماست، جای جای این جهان می تواند محل امنی برای زندگی شما باشد، زنجیرهای اسارت رجوی ها را درهم بشکنید و قدم در دنیای آزاد بگذارید، فراموش نکنید تمام حصارها و فشارها موقتی و از بین رفتنی است ، کافی است که در مقابل دستورات بنده ساز رجوی ها سر خم نکنید و به وجدان خود رجوع کنید که مگر این چند ده سال ، چه قدمی بسوی آزادی مردم ایران برداشتند؟
مسعود رجوی دیگر وجود خارجی ندارد و زنده یا مرده تاریخ مصرفش تمام شده و به زباله دان تاریخ افکنده شده است، مریم رجوی هم فقط در اروپا به فکر خوشگذرانی و عیش و نوش است، او از حضور و وجود تک تک شما بهره می برد و در قبال حضور فیزیکی شما از دشمنان مردم ایران دلار و یورو می گیرد و خرج خوشگذرانی های خود می کند.
هرگز برای اعلام جدائی از یک جریان منحرف ، دیر نیست، در هر سنی می توان زندگی جدیدی را شروع کرد، با پیشرفت تمدن در جوامعی که کشتار جمعی یا بردهداری به وفور در آن رواج داشته، به گونهای که اربابان حق کشتن بردگان را دارا بودهاند، حق زندگی پدیدار شده و رشد کردهاست. در این فرقه هم که نمودی از برده داری نوین است، زندگی آزاد یک حق بدیهی است که از شما دریغ شده است، با پیشرفت و تکامل حقوق بشر در نقاط گوناگون جهان، حق زندگی نیز که یکی از اساسیترین حقوق نخستین بشر است، رشد و نمو پیدا کردهاست.
به امید آزادی تک تک شما عزیزان در بند اسارت رجوی ها…
سالی پر از مهر و محبت و نیک نامی را برایتان آرزو مندم، پیشاپیش سال نو مبارک.
محمد رضا مبین