دستور تشکیلاتی به اعضا مجاهدین برای خودسوزی

خودسوزی برای آزادی مریم رجوی

در آخرین روزهای خرداد 1382 به ما گفته شد در سالن غذاخوری جمع شویم. وجیه کربلایی که فرمانده مقر ما بود شروع به صحبت کرد و گفت مریم رجوی در فرانسه دستگیر شده است.

این خبر برای همه بسیار عجیب بود، از حالت افراد می شد فهمید سوال همه این است که مگر مریم رجوی در عراق نیست؟

علت مبهوت ماندن نیروها این بود که چند ماه قبل و در آخرین نشست عمومی رجوی که مدت کوتاهی قبل از حمله آمریکا به عراق برگزار شده بود، مریم رجوی در مقابل پیشنهاد خروج از عراق طوری وانمود می کرد که به هیچ وجه حاضر به خروج از عراق نیست و در جواب این پیشنهاد گفته بود می خواهد در جلوی ستون نیروهای مجاهدین خلق برای حمله به ایران حضور داشته باشد. اما حالا خبر دستگیری او را در فرانسه یعنی چند هزار کیلومتر دورتر از عراق به ما می دادند!

طبق معمول، مسئولین هیچ توضیحی درباره این تناقض ندادند اما به دو دلیل مجبور بودند این خبر را به ما بگویند. اول اینکه این خبر قابل کتمان کردن نبود خصوصاً اینکه بعد از سرنگونی صدام، چفت و بست های تشکیلاتی شل شده بود و ارتباطات غیر تشکیلاتی بین اعضایی که به هم اعتماد داشتند زیاد شده و اخبار را به هم می رساندند.

دوم اینکه رجوی و سران تشکیلات می خواستند برای سوء استفاده های تبلیغی و ایجاد فشار سیاسی بر دولت فرانسه از طریق آمریکا، از بین نیروهای شان در عراق قربانی بگیرند یعنی کاری کنند که تعدادی از اعضا در عراق دست به خودسوزی بزنند.

وجیهه کربلایی در ادامه صحبت هایش گفت برای آزادی مریم رجوی باید فشار سیاسی را بر دولت فرانسه زیاد کنیم و به این منظور “چنانچه کسی درخواست انجام عملیات خودسوزی دارد آن را مکتوب بنویسد و به مسئول خود بدهد.” وی همچنین گفت که قرار است برای اعتراض در خیابان اصلی قرارگاه موسوم به خیابان 100 تجمع کنیم تا آمریکایی ها اعتراض ما را بشنوند و آن را به دولت فرانسه منتقل کنند.

آن روز فهمیدیم که مریم رجوی برای حفظ جان خود، قبل از حمله آمریکا به عراق اعضای تشکیلات را در عراق تنها گذاشت و یواشکی و مخفیانه برای آن که جنگ خطری برای او نداشته باشد به فرانسه گریخت. حالا هم که دستگیر شد برای آزاد شدنش از جان اعضای تشکیلات مایه می گذارد.

از روز بعد خبرهایی از خودسوزی نفرات مجاهدین در فرانسه و چند کشور دیگر می رسید که 2 نفر از آنها به نام های «صدیقه مجاوری» و «ندا حسنی» بر اثر شدت جراحات کشته شدند. یکی از تشابهات مجاهدین خلق با داعش بی ارزش بودن جان انسان ها برای رهبر گروه و انجام اقدامات فجیع برای حفظ رهبر گروه می باشد. وقتی مریم رجوی در فرانسه دستگیر شد، رجوی و دیگر سران تشکیلات برای خارج کردن او از زندان تمام روش هایی که ممکن بود را بکار بردند که یکی از آنها انجام عمل فجیع خودسوزی توسط اعضای مجاهدین خلق بود.

دو هفته از دستگیری مریم رجوی گذشت و خوشبختانه خبری از خودسوزی در اشرف نشد. با اینکه گفته بودند افراد درخواست انجام عملیات خودسوزی را بنویسند و قصد داشتند در قرارگاه اشرف هم عده ای این کار را بکنند اما موج نفرتی که حاصل خودسوزی های انجام شده در اروپا برانگیخته بود به ضرر مجاهدین تمام شد. این امر موجب گردید که رجوی از انجام خودسوزی ها بیشتر دست بکشد.

خودسوزی ها اگرچه موجب شده بود که مردم اروپا تا حدی با چهره وحشی مجاهدین خلق آشنا بشوند اما تاثیر خودش را روی معادلات سیاسی هم گذاشته بود و مریم رجوی سوار بر بدن های سوخته افرادی که به دستور تشکیلاتی اقدام به خودسوزی کردند، در تاریخ 12 تیر 1382 از زندان آزاد شد.

تصاویری از صحنه های خودسوزی اعضای مجاهدین خلق

رجوی در حالی نیروهای مجاهدین را با خودسوزی به دامن مرگ می فرستاد که مریم رجوی تحمل دو هفته زندان را هم نداشت. اگرچه رجوی ها با ریاکاری منکر این هستند که خودسوزی اعضا با دستور تشکیلاتی صورت گرفته است اما هر کس با مجاهدین خلق آشناست به خوبی می داند که در این تشکیلات هیچ عضوی اجازه و امکان انجام کار خود به خودی را ندارد. چطور هنگام تبلیغات و تعریف از خود که می شود رجوی ها مدعی هستند که تشکیلات آهنین دارند اما به اینجا که می رسد طوری وانمود می کنند که گویا اعضا خودشان تصمیم به خودسوزی گرفته اند؟ اقدام به خودسوزی دقیقاً با فرمان تشکیلاتی صورت گرفت. در همان زمان «شهرزاد صدر حاج سید جوادی» که در سال های 74 تا 76 مسئول اول مجاهدین خلق و در سال 1382 مسئول دفتر مریم رجوی بود به کلیه اعضای سازمان دستور داده بود که آماده انجام عملیات خودسوزی باشند. این فرمان در بولتن داخلی مجاهدین نیز درج شده بود و در تابلوی اعلانات سالن غذاخوری نصب گردیده بود.

علاوه بر این رجوی بارها در نشست های مختلف گفته بود “اگر در اروپا بخواهند کاری علیه ما بکنند آنقدر عملیات خودسوزی راه می اندازیم که دست شان بسته شود” (نقل به مضمون).

رجوی ها اعضای تشکیلات را مانند برده و ابزار می بینند و هیچ ارزشی برای آنان قائل نیستند و هر کجا و به هر شکلی که بخواهند جان آنان را می گیرند. یک عده را با فرستادن به عملیات تروریستی کشتند، عده ای را با فرستادن برای خودسوزی کشتند و عده ای دیگر را با ممانعت از رسیدگی های پزشکی به کشتن دادند.

آنچه رجوی ها با مردم ایران، مردم عراق و اعضای تشکیلات خودشان کرده اند به خوبی نشان می دهد که آنها جز کشتن و ترور و وحشی گری کار دیگری بلد نیستند.

ایرج صالحی

خروج از نسخه موبایل