دلم می خواهد پرنده ای بودم تا پروازکنم به سوی تو

از: محمد ولی قلیزاده (استان گیلان)

به: علی قلیزاده

سلام علی جان

پسرم حالت خوبه. ازایزد منان سلامتی تورا خواستارم.

اگرازاحوالات مادروخواهران و برادرانت را خواسته باشی همگی خوبند وتنها چیزی که آزارمان میدهد دوری تواست که سالها آزارمان میدهد.

انتظارخیلی کشنده وسخت است مخصوصا انتظارعزیزی مثل تو. گلم. گذشت شب وروزوسپری شدن سالها یک لحظه ما را ازیاد تو غافل نکرده. آخرتوتمام وجود ما هستی.

هرروزچشم براه توهستیم. نگاه ما به دراست که شاید امروزازدروارد شوی وبرای یک لحظه که شده تورا ببینیم ودرآغوش بگیریم.

همه ما دردعاهایمان ازخداوند عاجزانه آمدن توبه نزدخانواده ات خواستاریم. خیلی حرف دارم،‌خیلی دلم گرفته، نمی دانم ازکی وازکجا وچه بگویم. ازسالها دوری وانتظارازکسانیکه زمانی پیش ما بودند وحال اجل به آنها فرصت ندادوآرزوی دیدن تورا به خاک بردند وتسلیم حق شدند. آخرعزیزم تا کی باید فاصله بین ما و تو باشد.

دلم می خواهد پرنده ای بودم تا پروازکنم وپیش تو بیایم وتورا را خود به ایران بیاورم اما افسوس.

بیا پسرم که احساس میکنم برای من ومادرت دیگرفرصت زیادی نداریم. نگذارآرزوی دیدن تو به دلمان بماند. آخرگنا ه ما چیست که نصیبمان جدائی و انتظار شده است.

میدانی چند سال می گذرد؟ سال 65 وحال سال 87 بسرمیبریم حدود 22 سال……

چقدرسخت و دردناک….نمیدانم.

پسرم آمدن تو یعنی مرهمی است برتمام دردهائی که سالیان کشیده ایم.

تورا به خدا دلمان برایت تنگ شده. دیگربس است. بیا وبا آمدنت دل همه مارا شاد کن.

علی جان. دلم خیلی غصه و درد دارد. خدا لعنت کند کسانیکه با عث جدائی ما ازهم شدند وبرای رسیدن به مقاصد پلیدشان،‌دوری وانتظاروغربت را برایمان رقم زدند.

اما پسرم بازهم دیرنشده. فثط کافی است تصمیم خودت را زود بگیری وخودت را برای آمدنت به ایران آماده کنی.

ازخدا غافل نشووازخدا یاری بخواه که درتصمیم آمدنت به ایران یاریت کند.

خدا هیچ زمان بنده خودش را فراموش نمی کند کما اینکه تا بحال لطفش را شامل حال ما وشما کرده است.

منتظرتیم بیا پسرعزیزم. برادران وخواهرانت منتظرند. مادرت را فراموش نکن وبیا.

اسم و اثرانگشت پدرچشم به راهت

محمد ولی قلیزاده

خروج از نسخه موبایل