نماد سایت انجمن نجات

آیا حمله اسرائیل به ایران یک سر فصل بود ؟ – قسمت دوم

هادی شبانی

هادی شبانی

در قسمت قبل به مفهوم کلی از سرفصل پرداخته و اینکه حمله اسرائیل جنایت کار به ایران یک سرفصل در تاریخ ایران بوده یا خیر نکاتی اشاره کردیم و بعد به سرفصل قیام 15 خرداد 42 و 30 شهریور 59 شروع جنگ ایران و عراق پرداختیم و اکنون به بقیه سرفصل های مهم تاریخ ایران اشاره می کنیم تا درسی برای آیندگان باشد.

سی خرداد 1360

یکی از مهمترین سرفصل های انقلاب مردم ایران 30 خرداد 60 می باشد. از زمان پیروزی انقلاب در 22 بهمن 57 تا سی خرداد 60 گروههای مختلفی با تزهای مختلف سعی نمودند در کشور ایجاد آشوب و اغتشاش نمایند. در این میان سازمان مجاهدین با فریبکاری ابتدا همسو با انقلاب شد و بعد با شروع جنگ عراق علیه ایران عملا به خدمت ارتش های صدام در آمد.
رجوی با دست بردن به سلاح و اینکه با ترور سران حکومتی و ایجاد آشوب و فضای ترس مردم ایران به خیابان آمده و حکومت نوپای مردم ایران سرنگون خواهد شد دست به کشتارهای زیادی زد. از جمله می توان به انفجار دفتر حزب جمهوری و ترور رئیس جمهور و نخست وزیر و ائمه جمعه اشاره کرد و در نهایت به ترور کور روی آورد تا به خیال خامش بتواند به قدرت برسد ولی آنان نمی دانستند مردمی که تازه از زیر یوغ بردگی شاه خائن بیرون آمدند هرگز حاضر به قبول خفت و خواری دیگری نیستند .
مردم ایران هر چقدر پیشتر می رفتند روسیاهی برای سران گروههایی مانند سازمان مجاهدین بیشتر می شد البته رجوی مانند مار زخمی دست از توطئه بر نداشت و در نهایت به خدمت صدام در آمد و در آغوش وی آرام گرفت تا به خیال خامش با کمک وی قدرت را بدست بگیرد ولی بعد از چندین سال شاهد بودیم که ارباب رجوی توسط دوستانش در غرب سرنگون شد. چون دیگر تاریخ مصرفش به پایان رسیده بود ولی رجوی با تز نوکر منشی به خدمت ارباب دیگری مانند آمریکا و اسرائیل در آمد.

23 خرداد 1404 سرفصل حمله اسرائیل به ایران

در روز 23 خرداد 1404 خبری مانند بمب همه دنیا را تحت شعاع قرار داد و آن خبر حمله اسرائیل به کشور ایران بود اسرائیل برای این کار سه هدف را دنبال می کرد ابتدا ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای، دوم زدن تاسیسات هسته ای و زیر ساخت های نظامی و سوم به خیابان کشاندن مردم با فضای نارضایتی و ایجاد اغتشاش که در نهایت هدف اصلی آن سرنگونی حکومت بود و فکر می کردند می توانند در عرض چند روز حکومتی مانند ایران را سرنگون کنند.
البته شیوه کارشان مانند سازمان مجاهدین بود و به تبع می توان یقین پیدا کرد که سناریو رجوی را دنبال کرده بودند. ولی آنقدر فهم و شعور سیاسی نداشتند که مردم ایران در مقابل دشمن خارجی مانند یک تن واحد عمل می کنند. شاید در نگاه اول توانستند تعدادی از فرماندهان نظامی را شهید کرده و به تاسیسات هسته ای و نظامی حمله کرده باشند ولی در به خیابان کشاندن مردم ایران ناکام ماندند و عملا با مقاومت مردم و نیروی نظامی ایران شکست را قبول نموده و تن به آتش بس دادند طرحی که اسرائیل به دنبال آن یعنی سرنگونی بود دست نیافت و مانند صدام خاکستر شد .

در این اتفاق که همه جهان را درگیر نموده بود باید همه کشورها و جریانات سیاسی و شخصیت ها و حتی مردم عادی جامعه موضع خودشان را مشخص می کردند.

ادامه دارد…

هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل