در انظار مردم ایران و حتی مردم جهان، سازمان مجاهدین خلق به سرکردگی مسعود رجوی، یک جریان بریده از مردم متحد و یکپارچه ایران، مزدور برای تمامی دشمنان رنگارنگ ایران، و خائن به عالی ترین مصالح ملت ایران شناخته می شود. این واقعیت در تاریخ معاصر و در نزد ایرانیان و حتی برای سرسخت ترین مخالفان جمهوری اسلامی به اثبات رسیده است.
سازمان مجاهدین خلق یک فرقه (سکت Sect) جدا از جامعه و حتی در مقابل جامعه است که جاسوسی، مزدوری، ترور، جنایت و خیانت به کشور را مایه مباهات می داند. دکترین این فرقه مخرب یک جمله بیشتر نیست، “هدف وسیله را توجیه می کند” و هدف، رسیدن سرکرده فرقه به “قدرت، ثروت و شهوت” به هر قیمت با دست زدن به هر خیانت و جنایتی می باشد.
سازمان مجاهدین خلق به سرکردگی رجوی، آن روز که مسلحانه در برابر مردم ایران ایستاد و هزاران فرد بی گناه را به شهادت رساند، و زمانی که به دنبال اربابان متعدد برای ارائه خدمات مزدوری می گشت و حتی به سراغ شوروی سابق هم رفت، و روزگاری که در کنار دشمنان، از رژیم متجاوز بعث عراق گرفته تا رژیم تجاوزکار صهیونی اسرائیل، علیه ایران و ایرانی قرار گرفت، علناً و عملاً نشان داد که به عنوان یک جریان “مزدور اجاره ای” صرفاً می خواهد به “حیات خفیف و خائنانه” خود ادامه دهد.
روز یکشنبه 19 مرداد 1404، به سیاق ثابت این سالیان، علیرضا جعفرزاده در یک کنفرانس مطبوعاتی به اصطلاح افشاگرانه در دفتر شورای ملی مقاومت (ویترین غربی پسند سازمان مجاهدین خلق) در واشنگتن، مطالبی را عنوان کرد که نه تنها حاوی هیچ اطلاعاتی نبود بلکه صرفاً تکرار جمله به جمله ادعاهای آمریکا، اسرائیل برای پوشاندن و جبران عدم موفقیت در رسیدن به اهدافشان در تجاوز 12 روزه به خاک ایران بود. جالب است که جعفرزاده نیز مانند ترامپ و نتانیاهو، تعدادی از کشورهای عضو ناتو را مترادف با کل جهان می داند و از نگرانی جامعه جهانی سخن می گوید.
جعفرزاده در این کنفرانس مطبوعاتی مدعی شد که سازمان اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات ایران از سفارتخانهها برای پوشش منابع و کسب اطلاعات و برای عملیات تروریستی خارج از کشور استفاده می کند. او همچنین ظاهرا اطلاعاتی برای افشای ساختار فرماندهی ایران در پشت تروریسم برونمرزی ارائه کرد و خواستار بسته شدن سفارتخانههای ایران، قرار دادن وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست نهادهای تروریستی، و پیگرد عوامل ایران گردید.
پیش تر بی بی سی فارسی به تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴ – ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵ اعلام کرده بود که:
“بریتانیا و ۱۳ کشور غربی از جمله آمریکا و فرانسه پنجشنبه ۹ مرداد / ۳۱ ژوئیه آنچه را که «افزایش چشمگیر ترور، آدمربایی و نقشههای آزار و اذیت» سرویسهای اطلاعاتی ایران علیه افراد در اروپا و آمریکای شمالی خواندند، محکوم کردهاند.
آلبانی، اتریش، بلژیک، کانادا، چک، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، هلند، اسپانیا، سوئد، بریتانیا و ایالات متحده (یعنی تعدادی از کشورهای عضو ناتو) از مقامات ایرانی خواستند که فوراً این «فعالیتهای غیرقانونی را متوقف» کنند.”
من توقع داشتم که سازمان مجاهدین خلق خیلی زودتر تلاش کند تا سوار بر این موج شده و خود را برای مزدوری، جاسوسی و خیانت عرضه نماید. قبلاً در این گونه موارد عناصر فرقه مخرب رجوی خیلی زودتر برای موج سواری و اعلام مزدوری دست به کار می شدند و 10 روز وقفه نمی انداختند. نمونه قبلی زمانی بود که وزیر اطلاعات ایران روز 18 خرداد سال جاری اعلام نمود که اسنادی از داخل اسرائیل که شرایط آفندی ایران را تقویت می کند به دست آمده است و متعاقبا روز سه شنبه 20 خرداد جعفرزاده در واشنگتن کنفرانس مطبوعاتی گذاشت و برای جبران این شکست اطلاعاتی اسرائیل و ارائه خدمات مزدوری، در مورد پروژه مخفی ایران برای ساختن بمب اتم صحبت کرد.
در این مطلب روی سخن من با کسانی است که هنوز در این فرقه تروریستی بریده از ملت و مزدور دشمنان و خائن به کشور قرار گرفته اند. الآن سال 57 یا 60 یا 67 یا … نیست. در سال 1404 تمام مرزها روشن و جای هر نیروی سیاسی مشخص گردیده است. پرده ها کنار رفته و دشمنان ایران و ایرانی نقاب از چهره برداشته و به علنی ترین شکل ممکن دشمنی خود با مردم ایران را آشکار کرده اند.
وقتی مسعود رجوی در داخل ایران بود، صراحتا انقلاب فلسطین را شاخص تمیز دادن نیروهای مردمی از ضد مردمی معرفی می کرد و مدعی جمهوری اسلامی بود که چرا به حد کافی به انقلاب فلسطین کمک نمی کند و به آن ها پول و سلاح نمی دهد. رجوی ادعا می کرد که جمهوری اسلامی راهی به جز وابسته شدن به آمریکا و قرار گرفتن در کنار اسرائیل ندارد و این سازمان مجاهدین خلق است که تا به آخر انقلابی و ضد امپریالیست و ضد صهیونی باقی خواهد ماند. مسعود رجوی همیشه افتخار می کرد که در اردوگاه های انقلاب فلسطین آموزش نظامی دیده و زمانی که با یاسر عرفات در تهران ملاقات کرد و یک سلاح به او هدیه داد به وی گفت که او (یاسر عرفات) اول بار سلاح را به دست مجاهدین خلق داد و تنها راه نجات فلسطین، جنگ مسلحانه با اسرائیل است. حتی وقتی نیروهای اسرائیلی در سال 1361 (1982) بیروت را محاصره کردند و شهر را به توپ بستند، مسعود رجوی ریاکارانه اعلام کرد که حاضر است نیرو برای مقابله با اسرائیل به لبنان بفرستد.
حال که مشخص شده است که حرف تا عمل مسعود رجوی از زمین تا آسمان فاصله دارد و جایگاه ضد مردمی او، چه در جریان تجاوز 12 روزه آمریکا و اسرائیل و چه در جریان نسل کشی در غزه که دنیا را به صدا درآورده، معلوم گردیده است، دیگر جای درنگ و ماندن با این جریان بریده – مزدور – خائن نیست. هر کس بعد از تجاوز آشکار آمریکا و اسرائیل به خاک میهن و مشاهده مواضع خائنانه سازمان مجاهدین خلق، همراه با این فرقه مخرب بماند در خیانت به کشور شریک جرم مسعود رجوی است. امروز دیگر حجت تمام شده و مردمی و ضد مردمی یا خادم و خائن به کشور هر کدام جایگاه خود را پیدا کرده اند. اکنون صف دشمنان ایران معین شده و اعضای این صف هم معلوم گردیده اند.
ابراهیم خدابنده

