تقویم به عنوان یک سیستم زمانبندی که برای شناسایی و تقسیم زمان به دورههای معین استفاده میشود، در تمام فرهنگها و جوامع از دوران باستان تا به امروز وجود داشته است. تاریخچه تقویم به عنوان یک وسیله مهم برای سازماندهی زمان و تعیین رویدادها و مناسبتها، به دوران باستان باز میگردد.
در دوران باستان، انسانها برای شمارش زمان از نظامهای مختلفی استفاده میکردند. تقویمهای خورشیدی، قمری، ستارگانی و… از جمله نظامهایی بودند که برای شمارش و تقسیم زمان استفاده میشدند. با گذشت زمان و تکامل فرهنگها، تقویمها به شکلهای مختلفی توسعه یافتند و به تقویمهای معروف و شناخته شده امروزی تبدیل شدند، مانند تقویم میلادی، هجری قمری و…
امروزه، تقویمها به عنوان یک ابزار اساسی برای سازماندهی زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی انسانها استفاده میشوند و برای تعیین روزهای تعطیل، ثبت مناسبتها، رویدادها و… از آنها استفاده میشود.
بنابراین تقویم های مناسبتی فراوانی در دنیا رایج و مورد استفاده قرار میگیرد مثل تقویم مناسبت های ورزشی که به وقایع جاری ورزشی که در طول سال قرار است بر اساس تقویم تنظیمی اتفاق بیفتد یا آنچه در گذشته رخ داده میپردازد یا روزشمار مناسبت های ادبی که شامل تاریخ زندگانی (تولد – درگذشت) بزرگان نویسندگان و ادیبان جهان است یا برگزاری همایش های از این دست.
تقویم و تاریخ رابطه تنگاتنگی با هم دارند به این شکل که موضوع علم تاریخ عبارت است از: «مجموعه پدیدهها و واقعهها و روابط ، فعل و انفعالات ، زاد و ولد ،حوادث و تکوین طبقات ، طلوع – رشد و افول تمدنها و جامعهها و مجموعه همه رویدادها و پدیدههای ویژه انسان در رابطهاش با «طبیعت» و در رابطهاش با «دیگری» در زمان «گذشته»، از بینهایت دور تا حال و امروز
این مقدمه نسبتا طولانی عنوان شد تا با اگاه شدن از مقوله تقویم و رابطه آن با تاریخ به موضوع اصلی این یاداشت بپردازیم.
کارنامه ننگین سازمان اگر نگوییم از ابتدای شکل گیری ، اما قطعا از زمان تسویه حسابهای داخلی آن در پیش از انقلاب که با حذف برخی از موسسان سازمان شروع شد، شکل گرفت و هر روز در منجلابی خود ساخته فرورفت و تا به امروز که این سطور نگاشته میشود از انجام هیچ جنایت و خیانتی فروگذار نکرده و نمیکند.
به هر برگ از تقویم و روز شمار سالانه که نگاهی بیاندازیم جنایتی از این فرقه در آن به ثبت رسیده است آنهم به شیوه های ددمنشانه ای که بازگو کردن آنها در باور نسل امروز نمی گنجد.
اگر قرارباشد فقط بطور فهرست وار به جنایتهای بیشمار فرقه بپردازیم قطعا مثنوی هفتاد منی خواهد شد که بیان آن در این مجال نمیگنجد. قرار هم نیست در این یادداشت کوتاه به جنایات فرقه مثل ترور شخصیتهای طراز اول کشور یا انفجار حزب جمهوری یا جاسوسی در پرونده هسته ای و یا به خاک و خون کشیدن مردم عادی کوچه و بازار و یا همدستی با صدام حسین در پرپر کردن جوانان این مرز و بوم پرداخته شود، این قبیل از خیانت ها و جنایت ها را بحمدلله همگان بخوبی میدانند همه این ها آن اتفاقاتی است که در برگ برگ تقویم ثبت شده
لیکن فرقه، جنایاتی نیز مرتکب شده و مسبب آن میباشد که کمتر کسی به آن پرداخته و متاسفانه جایی ثبت و ضبط نشده و بایستی آنرا از دل تاریخ شفاهی بیرون کشید. همه ما داستان هایی برای گفتن داریم؛ داستان هایی که با آنها زندگی کردهایم.
ما در انجمن نجات بیش از دو دهه است که با خانواده ها در ارتباط مستقیم هستیم و درد و رنج آنها را بخوبی میدانیم. در این دو دهه تعداد زیادی از پدران و مادران چشم انتظار با آرزوی دیدن فرزندان خویش جان به جان آفرین تسلیم کرده و از این سرای فانی رخت بربستند. این یک نمونه جانگداز از جنایت های فرقه رجوی است که هنوز که هنوز است در حق خانواده ها روا داشته و میدارد.
آری فرقه رجوی بیش از چند دهه است که در منجلاب گیر کرده و سرگرم جنایت و خیانت است و عجیب اینکه در این مدت چند دهه هنوز در خواب غفلت بسر می برد و دیگران را مخطی و خویش را مصیب می داند.
محمد حسین سعادت

