بعد از اعلام خبر درگذشت علی اصغر اکبرنیا یکی از شکنجه گران رجوی به نام نعمت اولیایی حرفهایی را نشخوار نمود که لازم دیدم متذکر شوم شکنجه گر رجوی وقتی دم از آزادی خواهی می زند بسیار خنده دار است.
او ابتدا بند را آب داده است و علت فوت علی اصغر اکبرنیا را که سازمان در اطلاعیه اش به آن نپرداخته بود، لو داده است و علت فوت اکبرنیا را بیماری سخت عنوان کرده است. که البته تعداد زیادی از کسانی که در اشرف 3 فوت می کنند، دلیل فوت شان بیماری های مختلف عنوان می شود.
اولین سئوالی که به ذهن می زند این است که چرا مسئولین بالای سازمان دچار این گونه مریضی های بی درمان نمی شوند؟ آیا این گونه مرگها نشان از عدم رسیدگی به نفرات پائین تشکیلات نیست؟ آیا سازمان با این شیوه افراد ناراضی و زاویه دار را حذف تشکیلاتی می کند؟ این موضوع اصلاً دور از ذهن نیست، چرا که رجوی سابقه حذف افراد را در اشرف عراق هم با بهانه های مختلف داشته است و تعدادی از آنها افشا شده اند.
کشتن افراد و بعد نوشتن مقاله و تعریف و تمجید کردن از آنان کار همیشگی رجوی می باشد از مرگ مهدی افتخاری گرفته تا علی زرکش و بقیه … . چرا تا وقتی افراد در خدمت رجوی باشند انقلابی و مجاهد بی بدیل نامیده می شوند و به محض جدا شده، یک شبه می شوند مزدور!
نویسنده برای اینکه سس مقاله خود را بیشتر کند قدری شعر سرهم کرده و به خاطر اینکه پیازداغ مقاله خود را بیشتر کند به تعریف و تمجید ایدئولوژیک از علی اصغر اکبرنیا که در بستر مرگ بوده می پردازد.
البته ما یادمان نرفته که همین فرد با تعدادی از شکنجه گران وحشی رجوی در زندان دبس کرکوک و اشرف چه بلایی سر اعضای ناراضی می آوردند و این کار برایشان مشروع بود!
حالا این که این آدم نمای شکنجه گر دم از اخلاق انقلابی و عنصر ایدئولوژیک و جاودانه شدن بزند، بیشتر به تف سر بالا شبیه است. ایکاش شکنجه گر داستان ما قدری گذشته اش را نقد می کرد و اینکه چگونه از یک فرد به اصطلاح انقلابی به شکنجه گری تبدیل شده که حاضر می شد اعضای سازمان را شکنجه کند
تمام تلاش رجوی برای نگهداشتن شما وارفته های از دور خارج شده در اشرف سه است چون اگر شما نباشید دیگر سازمانی باقی نخواهد ماند و مریم قجر هم نمی تواند بیش از این به زندگی شاهانه خود ادامه دهد.
برای یادآوری این شکنجه گر باید عنوان کنم در ملاقات با جعفر قلی اکبرنیا برادر علی اصغر اکبرنیا چقدر خوب عامل مرگ برادرش را تشخیص داد او در همان خط اول مکث کرده و عنوان داشت قاتل برادرم رجوی است حال شما هر چقدر می خواهید از ایدئولوگ بودن و انقلابی بودن نامبرده حرف بزنید ولی در یک کلام وقتی رجوی هر به اصطلاح پیروزی را برای خود مصادره می کند باید قبول کند عامل مرگ علی اصغر اکبرنیا خود رجوی می باشد.
نکته آخر اینکه شاید خیلی از عوامفریبان فکر کنند که رجوی دست از سلاح و انجام کارهای تروریستی بر داشته ولی اعضای سازمان بند را آب می دهند بطور نمونه در مقاله نامبرده هنوز بر نابودی و غرش سلاح مجاهد خلق تاکید می کند یعنی اینکه اگر اکنون کراوت می زنند دلیل بر تغییر ماهیت ضد بشری و تروریستی رجوی نیست آنان تروریست هایی هستند که ماهیت شان هرگز تغییر نخواهد کرد و این به کرات برای ما روشن شده است حال هر چقدر می خواهید از قله رفیع مرگ حرف بزنید ولی خودتان از آن ترس دارید.
هادی شبانی

