در جدیدترین جلسه دادگاه بررسی اتهامات علیه ۱۰۴ عضو مجاهدین خلق و همچنین ماهیت قانونی این سازمان که در ۲۳ سپتامبر برگزار شد، شش عضو سابق این گروه درباره همکاری مجاهدین خلق با رژیم بعث عراق در طول جنگ ایران و عراق شهادت دادند. این در حالی است که رهبران مجاهدین خلق همکاری خود با صدام حسین را عمدتاً به این دلیل انکار میکنند که چنین ارتباطی مشروعیت و پایگاه مردمی آنها را به ویژه در ایران، به طور قابل توجهی تضعیف کرده است. مجاهدین به دلیل همراهی با دشمن در طول جنگ ایران و عراق، در میان اکثریت ایرانیان داخل و خارج از کشور خائن شناخته میشوند.
این انکار، تلاش استراتژیک رجوی برای بازسازی وجهه تشکیلاتش و قالب کردن آن به عنوان یک نیروی اپوزیسیون مشروع و دمکراتیک برای ایران است.
همکاری مجاهدین خلق با صدام حسین شامل دریافت سلاح، پول نقد و پایگاههای نظامی در عراق بود که از آنجا در طول جنگ ایران و عراق و بعد از آن حملاتی را علیه ایران انجام دادند.
آنها همچنین در سرکوب قیام کردها و شیعیان در عراق در سال ۱۹۹۱ به صدام حسین کمک کردند، اگر چه مجاهدین خلق به شدت این موضوع را انکار میکند.
این اتحاد تاریخی با یک دولت خارجی متخاصم در طول یک درگیری ویرانگر منجر به عدم محبوبیت عمیق آنها در داخل ایران شد. همدستی با دشمن در حال جنگ با وطن، جنایتی است که در قوانین اقصی نقاط دنیا اشد مجازات برای آن در نظر گرفته میشود.
سالها از سقوط دیکتاتور عراق گذشته است و رهبران مجاهدین خلق با انکار همدستی باصدام، سعی دارند خود را از این اتهامات و جرائم مبرا کنند و تصویری خوشایند از خود به مخاطبان بینالمللی و حامیان بالقوهشان ارائه دهند. اما اسناد، گزارشها و شواهد غیرقابل انکاری برای این موضوع وجود دارد.
اسناد مربوط به اتحاد مجاهدین خلق با صدام حسین
اسناد و شهادتهای اولیهای که همکاری بین مجاهدین خلق (MEK) و صدام حسین را تأیید میکنند شامل گزارشهای وزارت امور خارجه ایالات متحده، اسناد اطلاعاتی از طبقهبندی خارج شده و شهادتهای اعضای سابق مجاهدین خلق و مقامات عراقی است.
شواهد کلیدی به جابجایی مجاهدین خلق به عراق در دهه ۱۹۸۰، دریافت حمایت مالی و نظامی آنها از رژیم عراق و مشارکت آنها در عملیات نظامی در کنار نیروهای عراقی، به ویژه در طول جنگ ایران و عراق و سرکوب قیامهای کردها و شیعیان عراق در سال ۱۹۹۱ اشاره دارد.
یک سند خاص با عنوان “گزارشهای کشوری در مورد تروریسم” وجود دارد که سالانه توسط وزارت امور خارجه ایالات متحده منتشر میشود و از نظر تاریخی حضور و فعالیتهای مجاهدین خلق در عراق تحت حمایت صدام حسین را به تفصیل شرح داده است.
علاوه بر این، ارزیابیهای اطلاعاتی دولتهای مختلف غربی که گهگاه از طبقهبندی خارج میشوند، اگرچه همیشه به طور کامل در دسترس عموم قرار نمیگیرند، اما این همکاریها را تأیید کردهاند.
شهادتهای اعضای ارشد سابق مجاهدین خلق، مانند شهادتهای جمعآوریشده توسط سازمانهای حقوق بشری و محققان مستقل، روایتهای دست اولی از همکاریهای عملیاتی و لجستیکی مجاهدین خلق با رژیم صدام به دست میدهند. گزارش دیدبان حقوق بشر ازجمله اسنادی است که حاوی اظهارات رسمی اعضای جدا شده مجاهدین خلق است.
همچنین در جلسه سی و نهم دادگاه محاکمه سران مجاهدین خلق که در هفته گذشته برگزار شد، شش عضو پیشین این تشکیلات به نامهای صمد اسکندری، هادی شعبانی، فتحالله اسکندری، کمند علی عزیزی، دوست محمد فرحی و فواد بصری در خصوص همدستی تشکیلات مسعود رجوی با رژیم بعث عراق اظهارات خود را ارائه کردند.
علاوه بر همه اینها، اظهارات مقامات سابق عراقی پس از سال ۲۰۰۳، ابعاد این همکاری، از جمله تأمین سلاح، آموزش نظامی، حمایت مالی و همکاری اطلاعاتی و جاسوسی را روشن کرده است.
تأثیر اتحاد با صدام حسین بر سوابق تاریک رجوی
تأثیر فوری اتحاد با صدام حسین بر سابقه سیاسی مسعود و مریم رجوی در آغاز برای تشکیلات مثبت تلقی شد زیرا آنها در دستیابی به برخی اهداف استراتژیک به عنوان یک نیروی مخالف مسلح موفق بودند. در سالهای برخورداری از حمایت صاحبخانه، مجاهدین خلق توانستند چندین عملیات به درون مرزهای ایران انجام دهند، شمار زیادی از هموطنان خود را به خاک و خون بکشند. مجاهدین خلق به عنوان نیروهای حرفه ای جاسوسی موفق شدند در ازای فروش اطلاعات نظامی و سیاسی ایران مبالغ و خدمات خوبی دریافت کنند.
در مقابل، پیامدهای بلندمدت این اتحاد زیانبار بوده و هست، به ویژه اینکه رژیم صدام به طور فزایندهای به عنوان متجاوز به ایران و کویت و یک رژیم تهاجمی که حقوق بشر اقلیتها را نقض میکرد و از سلاحهای شیمیایی علیه غیرنظامیان استفاده میکرد، شناخته میشد.
در آن دوران و پس از سقوط صدام حسین، هر رهبر سیاسی که روابط خوبی با او داشت از جمله رجویها ، با وخامت جایگاه بینالمللی و در نهایت فروپاشی رژیمش، با انتقاد و پیامدهای سیاسی منفی روبرو شد. این اثر منفی ماندگار سابقه جرائم تشکیلات مجاهدین خلق به عنوان یک ماهیت و شخص مسعود رجوی به عنوان رهبر آن را همواره سنگین تر کرده است و گریزی از آن نیست.
مزدا پارسی

