نماد سایت انجمن نجات

چرا سازمان مجاهدین خلق پایگاه مردمی اش را در ایران از دست داد؟

همکاری مجاهدین صدام

همکاری مجاهدین صدام

سازمان مجاهدین خلق از جمله جریان هایی است که در سال 1344 و با هدف سرنگونی رژیم پهلوی شکل گفت. این جریان سیاسی که از همان ابتدا مشی نظامی و مسلحانه را در پیش گرفت، در طی دهه ها تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است تا امروز که ظاهراً به واپسین روزهای حیات خود رسیده است. در واقع مجاهدین خلق با رهبری مسعود رجوی وارد وادی مزدوری و قدرت طلبی محض و خیانت به وطن و خلق شد و همین موضوع این گروه را به قهقرا برد.

تاریک ترین فصل حیات مجاهدین خلق مربوط به دوره جنگ میان ایران و عراق است که این گروه رسماً در سمت دشمن قرار گرفت و دوش به دوش سربازان بعثی به روی سربازان وطن اسلحه به دست گرفت، کشت و اسیر گرفت و جاسوسی کرد و هر آنچه در چنته داشت تقدیم صدام حسین کرد و  از هیچ خدمتی به او فروگذار ننمود.

همکاری سازمان مجاهدین خلق با رژیم بعث عراق در ابعاد گوناگون از جمله انتقال اطلاعات نظامی، جاسوسی، تبلیغات ضد ایرانی، ترورهای گسترده و مشارکت مستقیم در عملیات های نظامی، مصداق بارز ایفای نقش ستون پنجم برای صدام محسوب می شود.

آنان با طراحی و اجرای عملیات هایی چون چلچراغ و آفتاب و فروغ جاویدان که با شکست سنگین در عملیات فروغ جاویدان مواجه شد، تلاش کردند ضربات سختی بر پیکره نظام جمهوری اسلامی وارد کنند. اما ایستادگی نیروهای مردمی و رزمندگان، توطئه های آنان را خنثی ساخت.
افزون بر این اقدامات سازمان علیه مردم عادی، ترور مقامات و همکاری اطلاعاتی با دشمنان ایران، سبب شد که این گروه به طور کامل پایگاه اجتماعی خود را در داخل کشور از دست بدهد.

بررسی این خیانت ها نشان می دهد که سازمان مجاهدین ( فرقه رجوی ) نه تنها در تحقق اهداف خود ناکام ماند، بلکه به عنوان نماد آشکار ستون پنجم دشمن در حافظه تاریخی ملت شریف ایران باقی ماندند. این سازمان با اجرای عملیات های تروریستی، بمب گذاری ها، ترور مقامات عالی رتبه و حتی مردم عادی، در صدد ایجاد بی ثباتی در داخل کشور بود. با این حال، اوج خیانت آنان را باید در دوران جنگ جستجو کرد. زمانی که سازمان مجاهدین رسما با رژیم بعث عراق هم پیمان شدند و به عنوان بازوی اطلاعاتی و نظامی صدام عمل نمودند.

نقش ستون پنجمی سازمان در جنگ به اشکال مختلف بروز یافت، آنان اطلاعات حساس نظامی ایران را در اختیار ارتش عراق قرار می دادند، برخی از عملیات های نظامی را لو می دادند و با حضور مستقیم در جبهه ها علیه رزمندگان ایرانی می جنگیدند. برای نمونه، در عملیات کربلای 4 که یکی از حساس ترین عملیات های جنگ بود، بخشی از اطلاعات توسط نفوذی های سازمان مجاهدین به دشمن منتقل شد و همین امر موجب شهادت شمار زیادی از رزمندگان ایرانی گردید. این نوع خیانت ها نشان می دهد که ستون پنجم نه فقط به معنای حضور نظامی، بلکه در قالب شکلی سازمان یافته از جاسوسی، تبلیغات و عملیات روانی عمل می کرد.

اوج همکاری سازمان با رژیم بعث را می توان در عملیات فروغ جاویدان مشاهده کرد. این عملیات که پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران در تیرماه 1367 انجام شد، با حمایت همه جانبه عراق طراحی گردید. هدف آن، اشغال شهرهای مرزی ایران و حرکت به سمت تهران بود. گرچه به همت نیروهای مردمی و نظامی ایران، این توطئه در نطفه خفه شد و شکست سنگینی را بر سازمان رجوی تحمیل کرد. در این عملیات هزاران نفر از اعضای سازمان مجاهدین کشته یا اسیر شدند و ناکارآمدی و وابستگی کامل آنان به دشمن بیش از پیش آشکار شد.
از نظر حقوقی نیز، همکاری سازمان با رژیم بعث عراق مصداق بارز “خیانت به وطن” است. بسیاری از پژوهشگران حقوق بین المللی و تاریخ جنگ بر این باورند که پیوند یک گروه سیاسی داخلی با دشمن متجاوز، به منزله نقض اصول بنیادین حقوق بشر و قواعد جنگی است. همکاری آنان در بازجویی اسیران ایرانی در اردوگاه های عراق، مشارکت در شکنجه ها و حتی عملیات نظامی مشترک، نشان دهنده سطح بالای همدستی سازمان با صدام است.

با این وجود باید توجه داشت که شکست های پی در پی سازمان مجاهدین در میدان جنگ و عدم تحقق اهدافشان، علاوه بر قدرت نظامی ایران، به دلیل فقدان پایگاه اجتماعی – مردمی نیز بود. در حالی که ملت ایران با تمام توان در برابر تجاوز صدام ایستاد، سازمان مجاهدین نتوانستند حتی در مناطق مرزی یا شهرهای کوچک جایگاهی برای خود بیابند. این مسئله نشان می دهد که خیانت آنان، علی رغم گستردگی و شدت، به دلیل بی پشتوانگی اجتماعی محکوم به شکست بود.

بنابراین، بررسی خیانت رجوی در دوران دفاع مقدس و نقش ستون پنجم آنان در همکاری با صدام، نه تنها برای فهم تاریخ معاصرایران ضروری است، بلکه عبرت آموزی نسل های آینده نیز اهمیت ویژه ای دارد. این مطالعه نشان می دهد که در کنار نبردهای نظامی، همواره جنگی پنهان در عرصه اطلاعات، تبلیغات و خیانت داخلی جریان داشته است، جنگی که گاه می تواند به اندازه حملات مستقیم دشمن، سرنوشت ساز باشد.

مراد زارعی

خروج از نسخه موبایل