نماد سایت انجمن نجات

نگاهی اجمالی به طرح کذائی ۱۰ماده ای مریم رجوی – قسمت سوم

مریم رجوی

در دو قسمت اول و دوم این بررسی کوتاه به ادعاهای مریم رجوی درباره اعتقادش به کثرت گرایی، جمهوری خواهی وآزادی بیان و… پرداختیم و به سادگی اثبات شد که با توجه به سوابق ننگین او و سازمان مجاهد ین، این خانم دیکتاتور و تروریست پرور ابدا اعتقادی به این مسائل ندارد و تنها برای عوامفریبی مبادرت به طرح این موضوعات کرده که البته این تشبثات او هیچ انسان عاقلی را نمی فریبد وحامیان غربی او- بازنشستگان سیاسی مهجور- هم این را میدانند و البته برایشان مهم نیست که بدانند که مریم راست میگوید یا یاوه میبافد. چرا که آنها به خاطر چیز دیگر- عمدتا دریافت اجرت المثل – دراینگونه تجمعات مریم که اتفاقا به وفور انجام میگیرد، شرکت میکنند.

در ماده 3 این طرح رسوای 10ماده ای مریم چنین آمده است :

تضمین آزادی‌ها و حقوق فردی و اجتماعی طبق اعلامیه جهانی حقوق‌بشر. انحلال دستگاه‌های سانسور و تفتیش عقاید، دادخواهی قتل‌عام زندانیان سیاسی، ممنوعیت شکنجه و لغو حکم اعدام

کاش مریم نشان میداد که نمونه هایی ازعملکردش وجود دارد که تایید میکند که او کوچکترین کاری دراین عرصه در تشکیلاتش انجام داده و ثابت کرده که مثلا با دستگاه سانسور وتفتیش عقاید در صفوف مجاهدین رجوی مخالفت کرده است!

او نه تنها با این نقض حقوق بشری مخالف نبوده بلکه تشکیلات مسعود رجوی و او شاخص ترین نمونه ی تفتیش عقاید و سانسور در تاریخ معاصر ایران هستند ومن با ضرس قاطع میتوانم بگویم که نمونه ی مشابه آنرا ندیده و نشنیده ام.

باند رجوی یکی از کارهای عمده ای که میکند، تشکیل کلاس های دائمی برای تفتیش عقاید از اعضای نگون بخت این باند است که این مفلوکین مجبور به تحمل پرسش های مداوم اند و باید پاسخ دهند که عقایدی آنها را میآزارد خیانت به شخص رجوی است ومیخواهند با بیان این تناقضات خود و اجازه دادن به گماشته های رجوی که بر سر آنها ریخته وانواع تحقیرها وتهدید ها را تجربه کنند تا مثلا گناهان کذائی شان بخشیده شود!

این پروسه برای بری شدن از گناهان است یا چنگ انداختن به شخصیت قربانی که با خودتحقیری، استعداد اعتراض از خود را سلب کرده تا رجوی ها بتوانند بیشتر برآنها مسلط شوند؟!

جالب اینجاست که این قربانیان مداوم رجوی در اکثر موارد به کارهای ناکرده و فکر ناموجود در مغز خود را به شدید ترین شکل موجود مطرح میکنند تا برخوردهای خشنی با آنها شده و بدین ترتیب رستگار شوند!

یکی از رها یافتگان از این دستگاه تفتیش عقاید و بازسازی افکار؟! شخصا به من میگفت که او همواره دروغ هایی به خود بسته ودر جلسه ی مربوطه مطرح میکرد تا فحش و ناسزا و تحقیر و توهین ها را بشنود وبرای مدتی از شر این کلاس ها رهائی بیآبد!

اومیگفت که همواره کارهای ناکرده و افکار داخلی ناموجود درذهن خود را برای جمع مطرح میکرد تا برای مدتی که نوبت مجدد او برسد، ازمسیر توپ وتشرهای حاضرین دور باشد!

جالب اینجاست که این قربانی رجوی مطرح میکرد که اگر او این دروغ ها را بخود نمی بست، متهم به عدم صداقت میشد و دست از سر او برنمیداشتند و او تنها با بستن تهمت دروغین بخود دل سنگی گردانندگان جلسه را نرم میکرد و زمانی برای استراحت برای خود فراهم میکرد تا نوبت بعدی او برسد و ببیند که چه حرف هایی از خود جور کند که روند این شکنجه ی روحی و تا حدی جسمی را قابل تحمل تر کند وگرنه پادوان رجوی اعتقاد داشتند که انسان ممکن نیست که خطائی نکند و اگر این محاکمه شونده منکر این امر شده و بگوید که کاری نکرده و فکربدی درمخیله اش نیست، به رجوی ازبابت دروغ گفتن خیانت کرده ومستوجب همه گونه آزار واذیت است.

خواننده ی محترم این سطور!
آیا با این وجود شما هم مثل من فکر نمیکنید که مریم در ادعای خود دال برمخالفت با سانسور و تفتیش عقاید، یک دروغگوی بزرگی بیش نیست و از این درک خود این نتیجه را نمیگیرید که مریم با طرح این ادعاها درصدد خام کردن مردم ایران است و نباید وقعی به سخنان او گذاشت؟

جالب اینکه تمام دادخواهان برعلیه تشکیلات مجاهین خلق، همواره برروی این مسئله تاکید دارند که حاضرند صحت ادعاهایشان را دریک مناظره و یادادگاه ذیصلاح مطرح کنند که ازجانب مریم وشرکا هرگز مورد اجابت قرار نمیگیرد واین قرار نگرفتن به معنی ذیحق بودن این قربانیان سابق باند رجوی نیست؟!

ادامه دارد

رضا اکبری نسب

عضو خانواده ی اسرا وجانباختگان رجوی

تبریز- ایران

خروج از نسخه موبایل