اعضای جنبشهای افراطی خشونت طلب با رفتارهای مشابه فرقههای مخرب، غالبا دستمزدی بابت کار شبانه روزی و سختشان دریافت نمیکنند. همچنین در بسیاری موارد اموال آنها از سوی رهبران توقیف میشود. تشکیلات مجاهدین خلق یکی از همین گروههای افراطی با سوابق تروریستی و روشهای فرقه گون است که اعضایش علیرغم منابع مالی گسترده تشکیلات، نه تنها تاکنون چیزی به عنوان دستمزد دریافت نکردهاند، بلکه در بدو ورود به تشکیلات همه مایملک خود را تقدیم به برادر مسعود کرده اند.
محمدرضا ترابی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق در یادداشتی که اخیرا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است در این بار توضیح میدهد:
تصور خیلیها این است که اعضای مجاهدین حقوق دریافت میکنند. غیر، اینطور نیست. هیچ عضوی حقوق دریافت نمیکند. تنها “پولی” که در تشکیلات وجود دارد در کادر یک “دفترچه” است که ماهانه چیزی معادل ۱۰ دلار در آن واریز میشود. فرد میتواند در «فروشگاه» خود مجاهدین با آن آدامس و پفک و… بخرد. باور کنید که مبالغه نمیکنم. این موضوع از ۱۳۸۰ شروع شد و تا قبل از آن اصلا چنین چیزی هم وجود نداشت. کنترل بر اعضا تنها از طریق مغزشویی و اعمال قوانین سفت و سخت صورت میگیرد.
گروههای افراطی و فرقه های مخرب اغلب از سازوکاری بهره میگیرند که استقلال مالی را از اعضا سلب میکند. این ساز و کار به چند روش عمل میکند:
کار بدون دستمزد و توقیف اموال
اعضا به محض ورود به فرقههای مخرب ملزم هستند که همه مایملک خود –که در مجاهدین خلق حتی شامل پاسپورت و کارت شناسایی میشود– را تحویل تشکیلات دهند. بسیاری از این گروههای افراطی تجارتهایی را میگردانند که کارکنان بدون مواجب آن اعضای تشکیلات هستند.
بنا به اظهارات اعضای پیشین این تشکیلات، سازمان مجاهدین خلق علیرغم دارا بودن منابع مالی بسیار گسترده، متنوع و البته غیرشفاف، به اعضایش هیچ پولی بابت دستمزد پرداخت نمیکند. فعالیتهای مالی گسترده مجاهدین خلق در تجارتهایی چون معاملات املاک، شرکتهای گوناگون خدماتی، کمپانیهای ساختمان سازی، فروش مقالات علمی و حتی شرکتهای صوری در نقاط مختلف دنیا در حال سودآوری با گردش مالی خوب هستند که پیشتر محمدرضا ترابی درباره آنها صحبت کرده است.
این در حالی است که اعضای مجاهدین خلق از این مبالغ خلق شده، چیزی دریافت نمیکنند مگر آن مبلغ ناچیز ده دلاری که در بالا به آن اشاره شد. اعضای پیشین از جمله محمدرضا ترابی همواره تاکید کردهاند که از سنین کودک سربازی، در سطوح مختلف سازوکارهای پولساز تشکیلات مشغول به خدمت بوده اند.
کنترل مالی و شستشوی مغزی
گروههای افراطی و فرقههای مخربی همچون مجاهدین خلق اغلب از طریق روشهای شستشوی مغزی و کنترل ذهن، نظارت شدیدی بر اموال اعضا دارند.این آموزههای ایدئولوژیک تشکیلاتی اغلب موجب میشود که اعضا باور کنند که برای رشد معنوی و دستیابی به هدفی “والا” نباید دستمزدی از تشکیلات دریافت کنند.
بدین ترتیب اعضای گروههای مخرب به هنگام خروج از تشکیلات، با موانع مالی بزرگی روبرو هستند. آنها پس اندازی ندارند، اندوخته ای برای بیمه درمان ندارند و برای یافتن شغل و برگشتن به فضای کار با مشکلات فراوانی روبرو هستند. در خصوص مشکلات اعضای ساکن پایگاه اشرف 3 در آلبانی، محمدرضا ترابی چنین توضیح میدهد:
مسئولین مجاهدین زندگی خارج از فرقه را برای اعضا تقریبا غیر ممکن میکنند. ابتدا در ذهن و سپس در مسائل اجرایی. دو راه خروج وجود دارد: طبق پروسه های تشکیلاتی که ابتدا شامل یک پروسه «دو ساله» انتظار در بخش خروجی کمپ میشود. سپس فرد ماهانه ۳۰۰ یورو از فرقه برای خرج و مخارج زندگی دریافت میکند. این میزان پول در یک کشور اروپایی حتی مینیمم های مخارج را هم تامین نمیکند. روش دوم فرار است که در آن صورت فرد هیچ پولی دریافت نمیکند و نیازمند کمک های مالی دوستان و خانواده میشود که مسیر بسیار سختی است.
بازماندگان گروه های افراطی و فرقه های مخرب از جمله اعضای پیشین مجاهدین خلق، برای بازگشت به جهان آزاد و شروع زندگی تازه اغلب متکی به کمک خانواده و نیازمند حمایتهای دولتی برای دستیابی به کمترین سطح از رفاه هستند. با وجود همه سختیها و موانع، فرار از اشرف 3 و رهایی از بند تشکیلات تروریستی مسعود و مریم رجوی، برای هر عضو تصمیمی ارزشمند برای پایان دادن به بهره کشی از خویشتن است.
مزدا پارسی

