در سالها و یا بهتر بگویم دهه های حضورم در مناسبات مجاهدین خلق، روزها و شب های سختی را پشت سر گذاشتم. لحظات در تشکیلات رجوی به طرز شکننده ای سخت می گذرند چرا که اعضا تحت فشار مداوم جسمی و ذهنی قرار دارند.
یکی از ابزار فشار، نشست های متعدد شستشوی مغزی بودند که به طور مستمر، روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه برگزار می شدند.
این نشست ها با حضور فرماندهان و مسئولین سازمان با موضوعات مختلف تحت عنوان یگانه شدن با رهبری ولی در واقع برای سرکوب ذهن، اراده و شخصیت نفرات و برای مطیع و تهی کردن افراد از اراده و قدرت تفکر برگزار می شدند.
من به عنوان کسی که سالها در این تشکیلات حضور داشتم، می دیدم که افراد به خاطر رهایی از زیر سوال رفتن، در نوشتن فاکت یا همان گزارش به دروغ متوسل شده و یا موضوع کوچکی را بزرگ گزارش می کردند و یا حتی قبل از نشست به صورت گروهی درباره آن صحبت و آن را برای نشست آماده می کردند.
به عنوان نمونه، خود من در قسمت تردد بودم و فرماندهان توقع داشتند که به همین دلیل نسبت به بقیه فاکت های بیشتری برای نوشتن داشته باشم. این در حالی بود که به دلیل کاری نمی توانستم توقعاتشان را برآورده کنم. این موضوع باعث شد از طریق مسئولین به من تذکر داده شود که چرا گزارش های تو که بیرون می روی و در معرض همه چیز هستی نسبت به بقیه کمتر است، که من می گفتم به دلیل مشغله کاری فاکت های کمتری داشته ام ولی آنان همچنان اصرار داشتند که فراموش کرده ام. به همین دلیل دفترچه ای کوچک را به من داده بودند و من موظف بودم آن را همراه خودم داشته باشم وموضوعات را به طور روزانه یادداشت کنم و در نشست بازگو نمایم.
تشکیلات سعی میکرد که با این ترفند افراد را به وسیله خودشان زیر نظر داشته باشد و در کنارش به نوعی هم سرگرم شان کند و آنها را از موضوعات اصلی دور نگاه دارد. از طرف دیگر تشکیلات به این شکل، از نقطه ضعف های بیان شده در فاکت ها برای سرکوب و جیره خواری بیشتر نفرات استفاده میکرد و به این صورت شخصیت فردی و اجتماعی فرد را له نموده و به اصطلاح وی را به سیخ می کشید و سپس با مواخذه گروهی افراد را مطیع بی چون و چرای تشکیلات می کرد.
غلامعلی میرزایی
** غلامعلی میرزایی از جمله اسرای جنگ ایران و عراق بود که از کمپ اسرای بعثی ربوده و به کمپ اشرف منتقل شد. او که دهه ها اسارت در تشکیلات مجاهدین خلق را تجربه کرد، سرانجام در آلبانی توانست از این گروه کناره گیری کند و به دنیای آزاد پا بگذارد.

